هدایت شده از بهشت ایران
آخرین اعتکاف
▫️حاج عبدالله عاشق اعتکاف بود. هر سال برای اين سه روز وقت میگذاشت. یک بار همکارانش گیر داده بودند اگر این سه روز را بمانی و به کارهای مردم برسی، بهتر نیست؟
گفته بود: شما یک هفته، ده روز مرخصی میگیرید به شمال میروید برای تفريح، من هم سه روز مرخصی میگیرم تا با خدایم تنها باشم تا دست پر برگردم و کار مردم را راه بیاندازم.
▫️اعتکاف آخرش بود. روز آخر اعتکاف به حاج عبدالله گفتم: من میخواهم بروم کربلا!
حاج عبدالله سر به پایین انداخت و گفت: کربلا.. امام حسین(ع).. شهادت! کاش من هم مثل امام حسین(ع) سر از تنم جدا بشه ..
دو هفته از اين روز نگذشته بود که در دفاع از حرم حضرت زينب(س)، همچون مولايش حسين(ع) سر از بدنش جدا شد و بر نيزه رفت!
شهید مدافع حرم #عبدالله_اسکندری
به روایت مرکز اسناد ایثارگران فارس
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca