چشـم هـایِ یِڪـ شَهیـد؛
حَٺےاَز پُشـٺِقــابِشیشِـهای؛
خیـࢪه خیـره دُنبـالِ ٺُوسـٺ؛
ڪِھ بِـ گُنـاه آلـودِه نَشــوی..🥀
بِـ چشـمهایَـش قَسَـمـ
اِبـراهـیم تو را مےبینَــد
#سلام_بر_ابراهیم
...هرباربریدمتوپیوندزدی
هیقلبتوراشکستموبندزدی
آشفتهترازهمیشهبودماما
حرفینزدیودوبارهلبخندزدی...❤️(:
#دلتنگ_شهید
#روزتون_متبرک_به_نگاه_شهید
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#پیامکی_از_بهشت 💐
ای مسلمانان ایران ، شما باید متکی به خدا و قوانین خدا و اسلام و گوش به فرمان امام عزیزمان باشید و در این راه از تحمل رنجها نهراسید ، چون که دنیا محل گذر است و محل آزمایش و در رنجها و مصائب گوناگون ، انسان ساخته می شود و کامل می گردد .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #علی_رحیمی
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🥀🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #کــلامشهـــید
🌹شهـــید حاج حسن باقری:
کار کردن قبل از عملیات خیلی سخت شده اما تلفات دادن در عملیات خیلی ساده شده است.
🔔 این فرمایشات شهید بزرگوار حکایت امروز تلفات فرهنگی جامعه ما و بی خیالی مسئولین ما است.!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژگی ممتاز یاران #امام_زمان
⁉️ چرا شهید حسن باقری در شب عملیات اینگونه گریه میکرد؟
♨️ او با لشکری از شهدا خواهد آمد...
_____________________
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#دلنوشته
بسم رب شهداء و الصدیقین
قلم در دست می گیرم و جسورانه به خود اجازه می دهم حرف های دلم را روی کاغذ بیاورم و از شما که اهل آسمانید چراهای ذهنم را جویا شوم ؛
گاهی باخود فکر میکنم آیا می توانستم جای شما باشم و مانند شما فکر کنم ؟!
_آن لحظه که بند پوتینت را محکم می بستی و عزم رفتن داشتی؛
_آن لحظه که از زیر قرآن مادر رد شدی و چادرش را بوسیدی؛
_آن لحظه که خود رادر جبهه ها یافتی؛
_آن لحظه که زیررگبار گلوله ها می جنگیدی؛
آیا دلت نلرزید از انتخاب این راه بی بازگشت ؟!
آیا نترسیدی که دیگر روی ماه عزیزانت را نبینی؟!
چگونه دل خود را قرار دادی و آرام ساختی؟!
چگونه از تن دنیایی خود گذشتی؟!
نمی دانم جواب این پرسش ها چیست ؛
اما خوب می دانم عشقی آسمانی شمارا به سمت خود میکشاند؛
قلب شما سرشار از محبت آسمانیان بوده که این چنین پا در این راه نهادید و لحظه ای تردید نکردید،
چشم شما به آسمان بود وزمین را حقیر میدانستید برای زیستن ،
عشق شما به خدا و سردار شهیدش (حسین بن علی)برایتان بالی شد به سمت پرواز به ابدیت جاودانه ،
و چه زیباست معنای عشق و شهادت وقتی شما با هدیه جان عزیز خود آن را تعریف کردید.
کاش معرفت و عشق شما را کمی در خود می یافتم
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🌴🌹
🔸آدمی نیمه ابلیس و نیمه الهی است ...
باید با تزکیه و جهاد از بُعد شیطانی خود هجرت کند و یکسره الهی شود.
شهید
#سیدابراهیم_کسائیان🕊🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۴۸ آقازاده ...
🌱جلوه ای از ایثار در دفاع مقدس
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
اگر آوینی نباشد؛ در جنگِ روایتها، دشمن از فتح و نصرت ما، روایت یأس و شکست، خواهد ساخت!
#حسین_یکتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچهها بیایید با خدا عهد ببندیم که خدایا ما قول میدیم که پای دینت وایسیم؛ تو هم به ما نظر کن! ما این راهو خودمون نمیتونیم بریما...
- شبهای بلهبرون
-
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نماهنگ زیبای
سنگرهای معطر
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
دعوت کنید
آدرس رانشر دهید
🌷🍃عطر #حاج_قاسم در خیابانهای نصفجهان
🔹در پی لغو بازی تیم فوتبال سپاهان ایران و الاتحاد عربستان به بهانه وجود تندیس شهید سردار قاسم سلیمانی در ورزشگاه نقشجهان، تصویری زیبا از این شهید گرانقدر و قهرمان ملی در نقاط مختلف اصفهان درحال نصب است.
بر روی این تصویر خندان از حاج قاسم سلیمانی، حک شده است: "هنوز هم؛ مرد میدان حریفان هستی"
📸 #قاب_شهر
❉᭄͜͡═══┈✾🕊✾
✍🌷باحاجقاسم تا ظهورقائم🌷
@bahajghasemtazohureghaem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #کــلامشهـــید
🌹شهید بابک نوری هریس:
چنان زندگی کن؛ که کسانی که تو را میشناسد و خدا را نمیشناسد! به واسطه آشنایی با تو با خدا آشنا شوند.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
31.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفقا؛
نبودید تو بمب بارونها،
توی خونه نشسته بودیم
و موشک میخورد...
اگه کسی ازت پرسید تا حالا خاطرخواه داشتی؟؟! میتونی این ویدئو رو براش بفرستی
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
دعوت کنید
آدرس رانشر دهید
🌟دربرابر مؤمنان متواضع و دربرابر کافران سرسخت و نیرومندند.
#حاج_قاسم 🌷🌱
❉᭄͜͡═══┈✾🕊✾
✍🌷باحاجقاسم تا ظهورقائم🌷
@bahajghasemtazohureghaem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسه دیگه....
چرا این همه خیانت.....
به چه زبانی بگیم.....
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
دعوت کنید
آدرس رانشر دهید
هدایت شده از شهدای ایران
🌹یک روز به من گفت: «اگر #شهید شدم، این دو #دست #لباسم را #تحویل #سپاه بده تا حقی از #بیت_المال، به گردن من نماند.»...
.
یک دست لباس بادگیر و یک دست لباس سبز سپاه درخانه داشت. من خیلی این دو دست لباسش را دوست داشتم. هر وقت با این لباس او را می دیدم، افتخار می کردم. یک روز به من گفت:«اگر شهید شدم، این دو دست لباسم را تحویل سپاه بده تا حقی از بیت المال، به گردن من نماند.»
.
▪️من قانع نمی شدم و می گفتم:
«این لباس ها تنها یادگارهای توست و من می خواهم آن ها را پیش خودم نگه دارم.»
. هر چقدر اصرار کرد نتوانست مرا راضی کند. به ناچار وقتی دید قانع نمی شوم، گفت:
«بادگیرم را تحویل سپاه بده اما لباس سبز را فقط با اجازه ی فرماندهی سپاه جویبار می توانی پیش خودت نگه داری.»
.
🦋قبل از شهادتش به اسارت درآمد. روزهای آخر اسارتش در آخرین نامه ای که از اردوگاه برایمان نوشت هم، بار دیگر به همین موضوع اشاره کرد و بر آن تأکید کرد. دو روز بعد از این نامه به شهادت رسید و جنازه اش به ما تحویل داده شد. حالا بعد از سال ها من ماندم و یک لباس...
.
💢راوی :همسر سردار شهید نادعلی رضایی
#بیت_المال
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅@shohadayeiran57
شهید والامقام سید احمد پلارک🌻
🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐
تاریخ ولادت: ۱۳۴۴/۲/۷
محل ولادت: تهران
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱/۲۲
محل شهادت: عملیات کربلای ۸_ شلمچه
سِمت: فرمانده آرپی جی زن های گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله
مزار: بهشت زهرای تهران
قطعه: ۲۶ ردیف: ۳۲ شماره: ۲۲
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج
🔰زندگینامه شهید بزرگوار سید احمد پلارک
🕊🌤🌸🕊🌤🌸🕊🌤🌸
🌺🍃شهید پلارک فرزند سید عباس متولد 1344 تهران و اصالتاً تبریزی است. در سال66عملیات کربلای 8در شلمچه به شهادت رسید.
در 6سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد.
او در خیابان ایران میدان شهدا و در محلهای مذهبی زندگی میکرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی (علی بن موسی الرضا(ع) ) مأمن همیشگیاش بود.
✨دوست شهید:
اگر چه او را از بچگی نمیشناختم اما از سال 63رفاقتمان شدیدتر شد.
وی دائماً به منطقه میرفت و من از سال 65به او ملحق شدم و از نزدیک همراهیش نمودم. او فرمانده آ ر پی چی زنان گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول (ص) بود.
احمد مثل خیلی از شهدای دیگه بود. به مادرش احترام میگذاشت، به نماز اول وقت اعتقاد داشت، نماز شبش ترک نمیشد.
همیشه غسل جمعه میکرد. سورهی واقعه رو می خوند و... اما این که چرا مزارش خوشبو شده و دو سه بار هم که سنگش رو عوض کردن باز هم خیلی از نیمه شبها خصوصاً تابستونها فضا رو معطر میکند به نظر من یه دلیلی داره...
سید احمد یه مادر داره خدا حفظش کند. خیلی مؤمنه واهل دله. معروف بود که تو قنوت نماز از لباش آبی میریخت که معطر بود.
بعضی از زنها میگفتند ما با چشم خودمون این مسئله رو دیدیم. امّا یه عده اونقدر با طعنه و کنایهها شون پیرزن رو اذیت کردن که بندهی خدا گوشهنشین شده ...
فکر میکنم خدا خواست با خوشبو کردن مزار احمد قدرتش رو به اونها نشون بده ... تازه خیلیها هم از احمد حاجت میگیرن.
شهید سید احمد پلارک در یکی از پایگاه های زمان جنگ ، به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد.
او همیشه مشغول نظافت توالت های آن پایگاه بوده و همیشه بوی بدی بدن او را فرا میگرفت .
تا اینکه در یک حمله هوایی هنگامی که او در حال نظافت بوده ، موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود .
بعد از بمب باران ، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند ، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید .
وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود .
هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران ، در قطعه 26 به خاک میسپارند ، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس میشود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک میباشد بطوریکه اگر سنگ قبر شهید پلارک رو خشک کنید ، از اونطرف سنگ خیس میشه و گلاب ازش بیرون میاد.
می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان پیامبر ( ص ) در صدر اسلام ، " غسیل الملائکه " بوده است ." غسیل الملائکه " به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده باشند . در تاریخ اسلام آمده که حنظله غسیل الملائکه که از یاران جوان پیامبر بود ، شب قبل از جنگ احد ازدواج می کند و در حجله می خوابد.
فردا صبح ، زمانی که لشکر اسلام به سمت احد حرکت می کرد ، برای رسیدن به سپاه بسیار عجله کرد و بنابراین نرسید که غسل کند .
او در این جنگ شهید شد و ملائکه از طرف خدا آمدند و او را با آب بهشتی غسل دادند.
پیکر او بوی عطر گرفته بود که بعد پیامبر بالای پیکر او آمد و از این واقعه خبر داد . حالا گفته می شود شهید احمد پلارک عزیز هم اینچنین است و برای همین است که همیشه قبر او خوشبو و عطرآگین است .
کسایی که زیاد بهشت زهرا میرن، بهش میگن شهید عطری.
خیلیها سر مزارشهید سید احمد پلارک نذر و نیاز میکنن و از خدای او حاجت و شفاعت میخوان
✨شهید پلارک از زبان مادرش در 13 سالگی تا به هنگام شهادت (23 سالگی):
)1)نماز شب
(2)غسل روز جمعه
(3)زیارت عاشورای هر صبح
(4)ذکر 100صلوات در هرروز و100 بار لعن بنی امیه.
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج
💠12خاطره کوتاه از شهید گرانقدر سید احمد پلارک💠
⚡ارادت به حضرت زهرا سلام الله
سید احمد همیشه در همه عملیات ها، یک شال مشکی به سر و گردنش می بست. هیأت گردان عمار لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله، هیأت متوسلین به حضرت زهرا سلام الله نام داشت. هر روز بعد از نماز جماعت صبح، زیارت عاشورا خوانده می شد.
پلارک یکی از مشتریان پر و پا قرص این مراسم بود، اما حال او با حال بقیه خیلی فرق داشت. هیچ وقت یادم نمی رود، به محض این که نام خانم فاطمه زهرا س می آمد، خیلی شدید گریه می کرد و حال عجیبی می گرفت. ارادت خاصی به حضرت زهرا س داشت.
⚡روح ایثار
آخرین مسئولیت شهید پلارک، فرمانده دسته بود. در عملیات والفجر 8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی می دانست که او مجروح شده است. اگر کسی درباره حضورش در جبهه از او سوال می کرد، طفره می رفت و چیزی نمی گفت. یک دفعه در جبهه خواستیم از یک رودخانه رد شویم، حزمستان بود و هوا به شدت سرد. پلارک رو به بقیه کرد و گفت: «اگر یک نفر مریض بشه، بهتر از اینه که همه مریض بشن.» یکی یکی بچه ها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود.
⚡شب عاشورا
شب عاشورا بود. احمد تعدادی از بچه ها را جمع کرد و گفت: «حُر در شب عاشورا توبه کرد و امام حسین هم او را بخشید و به جمع خودشان راه داد. بیایید ما هم امشب همین کار را بکنیم.»
نیمه شب وقتی بچه ها از خواب بیدار شدند، سید احمد گفت: «پوتین هایتان را دربیاورید.» سپس همه بند پوتین ها را به هم گره زد و داخل آن را پر از خاک کرد و روی دوش ها انداخت. بعد، چند ساعتی را در بیابان های «کوزران» در حین پیاده روی، گریه و عزاداری کردیم. هر کس زیر لب چیزی زمزمه می کرد، ولی احمد چیزهایی بر زبان جاری می ساخت که تا به حال نشنیده بودم.
⚡همسایه بهشتی
قبل از عملیات کربلای 8، با گردان رفته بودیم مشهد. یک روز صبح دیدم سید احمد از خواب بیدار شده، ولی تمام بدنش می لرزید. گفتم:«چی شده؟» گفت: «فک می کنم تب و لرز کردم.»
بعد از یکی دوساعت، به من گفت: «امروز حتماً باید بریم بهشت رضا.» اتفاقا برنامه آن روز گردان هم بهشت رضا علیه السلام بود. از احمد پرسیدم:«چی شده که حتما باید بریم بهشت رضا؟»
با اصرار من، تعریف کرد: «دیشب خواب یک شهید را دیدم که به من گفت:
«تو در بهشت همسایه منی! من خیلی تعجب کردم، تا به حال او را ندیده بودم. گفتم: تو کی هستی و الان کجایی؟ گفت: من در بهشت رضا هستم.»
احمد آن روز آن قدر گشت تا آن شهید را که حتی نام او را نمی دانست، پیدا کرد و بالای مزار آن شهید با او حرف ها زد.
⚡لذت عذاب
وقتی بر اثر مجروحیت در بیمارستان بستری شده بود، رفتم کنارش و به او گفتم: «احمدً آخر به ما حلوا ندادی.» در جوابم گفت: «آن قدر می روم و می آیم که یک آدم حسابی بشم.»
هم رزمانش تعریف می کردند: قبل از محرم، بیرق ها را می شست، تمیز می کرد، بعد پاهایش را روی سنگ های داغ می گذاشت و می گفت: «لذت می برم! می خواهم این عذاب را تحمل کنم تا بفهمم مسئولیت چیه، نمی توانم جواب خدا را بدهم اگر کوتاهی کنم، میخواهم بفهمم یک ذره از عذاب جهنم را!»
خواهر شهید
⚡خودسازی
می گفت: «از این که تمام وقت خود را صرف رسیدگی به کارهای دسته و نیروها کرده ام و وقتی برای خودسازی و خودشناسی خودم ندارم، خیلی ناراحتم. تصمیم گرفتم به گردان دیگری بروم که کسی مرا نشناسد و در آنجا بتوانم کمی به خودم برسم.»
رفت و تدارکات پی یکی از دسته ها در گردان دیگری شد.
⚡ربنا افرغ علینا صبرا
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین.»
واقعا صبر داشتن و صبور بودم در مقابل مسائل، سخت و مشکل است و برای همین، خداوند اجر عظیمی برایش قرار داده است. وقتی که به شهدا فکر می کنم، آن قدر فشار بهم می آید که نزدیک است دیوانه شوم. می روم سراغ قرآن و یا با خدای خودم خلوت می کنم و یا با دوستانم یاد بچه ها را می کنیم.
خدایا! ما را با ناملایمات و فشارها آدم کن. پاکمان کن و ببر و در این راه صبر را به ما عطا بفرما.
از دست نوشته های شهید
✨ادامه👇