#شهیدانه
ماشین سازمان در اختیارش بود!🕶
من هم سوار میشدم و با هم میآمدیم طرف تهران.🚘
عقب نشسته بود و با لپتاپش کار میکرد.
رادیو را روشن کردم.📻
از پشت زد به شانهام.
«آقا ، این رادیو مال شما نیست . این ماشین دولته ، صداش هم مال دولته ، تو که موبایل داری، هدفون بذار توی گوشت ، گوش کن.»
از این تذکرها که میداد ، به شوخی بهش میگفتم : « مصطفی با این کارها شهید نمیشوی!😁»
میگفت : «اتفاقاً اگر مراقب این چیزها باشی ، یک چیزی میشوی.»🌱
#شهید_مصطفی_احمدی_روشــن
#شادی_روحشان_صلوات
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
#زندگی_به_سبک_شهدا ✨
شاگرد اخلاق آیت الله خوشوقت بود. یک بار به حاج آقا گفت:
"ذکری به من یاد بدهید که من شهید شوم."
حاج آقا گفته بود
الان فقط وظیفه شما این است که آنجا(سایت نطنز) خدمت کنید. خدمت شما در آنجا #ظهور آقا امام زمان (عج) را نزدیک می کند.👌🏼🌼
در کار خیلی اذیت می شد. کارش زیاد بود. کمتر به خانه می آمد اما به خاطر خدا تحمل می کرد.
او در لیست ترور منافقین و صهیونیست ها بود.🚫
یک روز صبح بلند شد، دیدم چهره اش برافروخته است!
گفتم: "چه شده؟!"
نمی گفت اصرار کردم. حال عجیبی داشت.
بعد هم گفت:
" در خواب #امام_زمان_(عج) را دیدم.
امام به من فرمودند: من از شما راضی ام."💛
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن🌹
📘برگرفته از کتاب وصال
انتشارات شهید هادی
🌱کانال شهید ذوالفقاری↯
『@shahidzoalfaghari』