یامهدی:
🍃ما مدعیان صف اول بودیم ،
از آخر مجلس شهدا را چیدند🍃
#خاطراتـ_شهدا — #گالرے_شهدا
#عکس_نوشتہ_شهدا — #تلاوتـ_روزانه_قرآن — #رهبرے
#استیڪر — #استورے
#معرفے_کتـاب — #کتابــ_صوتے
#پروفایل_مذهبے — #حدیثــ
#چاݪش — #وصیت_نامہ_شہدا
#دݪنوشتہ — #سیره_شهدا — #انمیشن_کوتاه
همچنین انیمیشن سریالی یک تکه از ماه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
در کانال
🌷آشنایی با سیره و خاطرات شهدا🌷
🇮🇷https://eitaa.com/zdrgvbnm🇮🇷
نام کتاب : تو شهید نمی شوی
نویسنده : آقای احمدرضا بیضایی
انتشارات : نشر معارف
تعداد صفحات : ۱۵۱
خلاصه ای از کتاب :
این کتاب خاطراتی از شهید مدافع حرم محمدرضا بیضایی است که توسط برادر ایشان نوشته شده است .
بخشی از کتاب :
ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانه میدان و برگشتن به تبریز، به معنی پشت میز نشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن ، نیروی قدس را انتخاب کرده بود .
بعد از اینکه در تهران تشکیل خانواده داد ، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود : تو شهید نمی شوی ...
#معرفی_کتاب
شهید هادی ذوالفقاری....♡
بهشت را می خواهی؟ به بها می دهند نه به بهانه.... چقدرشبیه فاطمه زندگی میکنی؟ 🌿
#معرفی_کتاب..♡
کتابی به اسم (مادر) که زیبا ترین توصیف را دارد از حضرت زهرا...
نویسنده؛ نرجس شکوریان فرد
کمی بعد ، صدای گریهات که اعلام ورودت به دنیا بود و چـقـدر هـم بلـند بـود ، اتاق را پر کـرد و تخـت دوازدهم به تو رسید.
بلـه ، بالاخـره به دنیـا آمدی و دیدمت.
تولدت مبارک:)
بابا حسـین جعـبهی شیرینی را روی میز گذاشت و کنار مادرت لبهی تخت نشست.
روز میلاد امام محمدباقر علیهالسلام بود و شیرینی آن شیرینی برای همه بیشتر شده بود.
مادربزرگ کـه کامـت را با تربـت کربـلا و آب زمـزم باز کرده بود ، لبـاس و کلاه سـبز متبرکی تنت کرد و تـو را داد دست پدرت.
بابا حسین با احتیاط در آغوشت گرفت ، نگاهت کرد و گفت:
"بابا ، الهی شهید بشی!"(:🕊🤍
#معرفی_کتاب
#شهید_محمد_اسلامی
#یاد_شهدا_با_صلوات
🌱کانال شهید ذوالفقاری↯
『@shahidzoalfaghari』