#خاطره‌گویے ✨💚 یک شب مهمان دعوت کردیم از اهواز من براے بار اول میومدم هیئت😍 براے مراسم دهہ اول محرم بود مداح دعوت کردیم. شب سوم تا ششم مداح از اهواز میخوند🌱 حسینم داخل سپاه اهواز بود یک شب مراسم که تموم میڪنه آقا حسین میگہ ببخشید ،اگر میرید اهواز منم میام راوے میگه : از اول راه ڪه میرفتیم مداحے زدیم حسین گریہ میڪرد تا اونجا مداح بهش گفت آقا: اسمشم نمیدونست ، اگر میخواین مداحے رو ببندم یا ڪم ڪنم صداشون حسینم گفت : نہ حاجے بزار صفا ڪنیم 😭💔 شهید علاقہ زیادی به حضرت رقیہ داشت😔😭 راوے: رفیق‌شہید #شهید_حسین_ولایتی_فر #شهید‌حملہ‌ڪور‌تروریستےاهواز 💔 حرم حضرت رقیه سوریه دمشق ڪانال‌شهید مح‌ـمدهادےذوالفقارے⇙ 『◆ @mohamadhadi67 ◆』

به یاد شهید عمـــــاد مغـــنیــه🥀 به یاد #شهید_حسین_ولایتی_فر 🥀 به یاد شهید حسین معز غلامی🥀 و همه ی شهدای حضرت رقیه ای...💔 #خانوم_سه‌ساله😭🖤

▪️ #کلام_شهید 🎙 🌷 #شهید_حسین_ولایتے_فر : " افتخار نسل ما اینه که توی عصری زندگی می‌کنیم، که قراره اسرائیل توی اون دوره به دست ما نابود بشه. " 🏴 #سالروز_حملہ_تروریستے_ناجوانمردانه_وڪور_اهواز🏴 ڪانال‌شهید مح‌ـمدهادےذوالفقارے⇙ 『◆ @mohamadhadi67 ◆』

داشتم با خواهرم از مجلس روضہ بر مۍگشتم که یهو دلم هواۍ حسین ڪرد نمیدونم چه سرّیہ!❗️ اونم همین احساس رو داشت💛 قبول ڪرد بریم پیش حسین. قبول ڪردن او همانا و ڪج‌ڪردن مسیرمون به سمت گلزار هم همانا!..🌿 اون موقع شب [تقریبا ساعت 𝟏 شب] مسیرمون رو بہ سمت گلزار شهدا تغییر دادیم تا بیایـم پیش حسین😍 نزدیڪاۍ گلزار یهو موتور به خرخر ڪردن افتاد و خاموش شد. هرڪارۍ ڪردم روشن نشد نمۍدونستم چہ مرگشہ 🤦🏻‍♂ اون لحظہ چهره درهم من ڪہ نیم‌خیز شده بودم و با چیزی ڪہ زیاد سر در نمیاوردم ور مۍرفتم هم ترحـم‌آمیز بود هم خنده دار 😅 از طرفۍ هم بہ خاطر اینڪہ اون موقع شب، تو اون تاریڪۍ کنار بزرگراه با خواهرم گیر ڪرده بودم یڪمۍ احساس نگرانۍ مۍڪردم💔 هیچ ڪسۍ هم نبود ڪہ ڪمڪۍ بهمون ڪنہ تو اون حالت موتور رو دستم گرفتم و مسیرمون به سمت گلزار رو ادامہ دادیم :))) تو راه با حسین حرف میزدم. "گفتـم رفیق هوامـونـو داشتہ باش." بش گفتم رفیق، تو یه عمر ڪار مردم و راه انداختۍ من ڪہ یقین دارم الـان حواست بہ منم هست :)))) توسل ڪردم بهش و راه مۍرفتم🚶🏽‍♂ جالبہ همینطور ڪہ تو فڪر بودم و داشتم با حسین حرف مۍزدم، آقا و خانمۍ ترمز زدن و ڪنارمون ایستادند 😳 نگاهۍ بہ موتورم انداختن و یڪم بهمون بنزین دادن. در عین ناباورۍ موتور روشن شد 😧 فڪرشم نمۍڪردم موتور بنزین تموم ڪرده باشہ 🤦🏻‍♂ آخہ چراغ بنزین ڪہ نشون مۍداد باڪ بنزین پر پر باشہ . . . شاید این موتور هم اون لحظه بازیش گرفتہ بود وقتۍ بنزین رو داد بهم گفت ڪہ این بنزین رو بہ نیت شهید ولـایتی بهتون دادیم. باشد که ثوابش برسه به روح شهید 💛🖐🏻 خانمۍ ڪہ همراهشون بود هم از تو ڪیفش یہ ڪلوچہ و یه پیڪسل عڪس شهید ولـایتی رو بہ خواهرم داد و گفت اینها هدیه از طرف برادر شهیدم :)))✨ وقتی اینو گفت با تعجب پرسیدم: برادر؟! گفت آره ما خواهر و برادر شهید حسین ولـایتی هستیم و وقتۍ شما رو دیدیم خواستیم بہ نیت حسین ڪمڪتون ڪنیم. آخه اگه خودش بود هم حتما همین ڪار رو مۍڪرد 📮 هنوز صحبت ها ادامہ داشت ڪہ احساس ڪردم یہ لحظہ گوش‌هام سنگین شده چیزۍ نمۍشنوم فقط صداۍ حسین بود ڪہ تو گوشم میپیچید💔 صداۍ همون رفیق با مرامۍ ڪہ وقتۍ خودش نیست واسطہ مۍفرستہ واسہ رفع مشڪل رفقـا . . . - #شهید_حسین_ولایتی_فر🌼 #شهید_حمله_کور_تروریستی_اهواز #ماه_رجب 🔻به جمع ما بپیوندید↓ 『◆ @mohamadhadi67 ◆』

✔️تصویر باز شود #سالروز_ولادت🎉🌸 شادی روح شهید صلوات✨🌼 #شهید_حسین_ولایتی_فر شهید حمله کور تروریستی اهواز #امام_زمان #غدیر 🔻به جمع ما بپیوندید↓ 『◆ @mohamadhadi67 ◆』

▪️امشب که شبِ سه ساله ی ابی عبدالله ست، یادی کنیم از شهدای حضرت رقیه ای..🥀 #شهید_حسین_ولایتی_فر🖤 شب جمعه شهدارو یاد کنیم تا شهدا نزد ارباب بی سر یادمون کنن💔 #محرم ▪️به جمع ما بپیوندید↓ 『◆ @mohamadhadi67 ◆』

🌴•• _استادعلی‌صفایی‌حائری: کسی‌که‌عشـقی‌نداردصبری‌نخواهد داشـت؛ اماآن‌هاکه‌چیزی‌رامی‌خواهنـد، به‌همـان‌اندازه‌درراهش‌می‌ایستند وبرای‌یافتنـش‌می‌کوشند! وشهدا‌اینگونه‌عاشقانی‌بودندکه‌برای‌وصال کوشیدندورفتند...🕊 #شهید_حسین_ولایتی_فر🌱 #فاطمیه🖤 ▪️به جمع ما بپیوندید↓ 『◆ @mohamadhadi67 ◆』

📽°° تو بہ گمنامان نگاه بیشتر داری ولی ما ز چشم‌افتاده‌ها،‌از عاشقان‌شهرتیم‌..🥀 #شهید_حسین_ولایتی_فر✨ #عزیز_برادرم ▪️به جمع ما بپیوندید↓ ✨eitaa.com/joinchat/1457193077C449aab4b54

#خاکریز_خاطرات 🌴 🏴هشتم محرمِ سال ۹۷، قرار بود وسط روضه هیئت، پیکر یه شهید گمنام بیارن. از قبل به بچه‌های هیئت گفته بودیم و اکثرا از این موضوع اطلاع داشتن. اونروز حسین خیلی بی‌تاب بود...🍂 حین مراسم مدام میومد بیرون و می‌پرسید: چی‌شد نیومد؟! می‌گفتم نه! دقیقا یادمه چند بار پله‌های حسینیه رو می‌رفت پایین و دوباره سریعا برمی‌گشت دم در. وقتی آمبولانس حامل پیکر شهید رسید، حسین تندی رفت زیر تابوت. وسط سینه‌زنی بود که پیکر شهید وارد حسینیه شد. همه چراغا رو خاموش کرده بودیم و مداح داشت روضه می‌خوند.. یکی از رفقا می‌گفت اونروز توی اون تاریکی حسینو دیده که دستشو رو تابوت شهید گمنام گذاشته و ضجه می زده😭 نمی‌دونم حسین ولایتی به اون شهید گمنام‌‌‌، تو حسینیه چه حرفی زد ولی هر چی گفت یه هفته نگذشته بود که خریدنش..🥀 حسین ادبیات شهدا رو یاد گرفته بود. بلد بود چجوری حرفِ دلشو بزنه بهشون. آخه خیلی رفاقت کرده بود با شهدا.🔗 📌 بزرگی میگفت با شهدا که رفیق بشی، دستتو که بزاری تو دستشون دیگه کار تمومه...🤝نصفِ راهو رفتی. خلاصه اینکه دوستی با شهدا، رفاقت تا بهشته. شهدا خودشون واسطه می‌شن واسه خریدنت‌. واسه بردنت. گفتم که حسین روز هشتم محرم دستشو سمت یه شهید کشید و دوازدهم خودش رفت تو لیست شهدا. وقتی شهدا هواتو داشته باشن همین میشه‌. شــهیــد می شی، مثه حسین...🕊💔 🎤راوی #دوستِ_شهید #شهید_حسین_ولایتی_فر ▪️به جمع ما بپیوندید↓ ✨eitaa.com/joinchat/1457193077C449aab4b54

ما هم یک روز شهید می‌شویم،آقا حسین💔 اگر... #عزیز_برادرم #شهید_حسین_ولایتی_فر ✨ ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆◆eitaa.com/joinchat/1457193077C449aab4b54

ماجرای دستنوشته‌ای که تا مدتها روی‌ مزار شهید بود🤔 و ماجرای خوابی که یکی از رفقای شهید ولایتی فر دید↓↓ #شهید_حسین_ولایتی_فر✨🌸

بسم رب الرقیه سلام الله علیها❤️ چند شب پیش، یکی از بچه های هیأت خواب (شهید) حسین رو دیده، رفته پیش یه مرد مؤمن و مورد اطمینان تعبیرش رو گفته بهش... ✅تعبیر این بوده که حسین از بچه های هیأت ناراحتِ و گله داره که چرا نمازهاشون رو درست نمی‌خونن!؟ حالا که خدارو شکر رفیق‌مون هوامون رو داره و بهمون تذکر داده بیاید هممون باهم رو نماز اول وقت خوندن و با توجه وحضور قلب خوندن بیشتر سرمایه گذاری کنیم...☺️🌹 #هوامو داری ازت ممنونم🌱 #شهید_حسین_ولایتی_فر✨ ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆◆eitaa.com/joinchat/1457193077C449aab4b54