eitaa logo
【راه‌احمد‌‌ راه‌جهاد】
582 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
266 ویدیو
3 فایل
جان را می‌ستایی از ما. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌ •|برای‌حرفاتون @lobnan_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 همه وقتےاز وداع باپیکرشهید حرف میزنن میگن صورت همسرمون رو بوسیدیم💞 من همه ےفکرم پیشِ حججیه💔😭 😭 @shahiid_313
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خودمان را برای آینده آماده کنیم امید رهبر به جوانان است @shahiid_313
مادر شهید نوری✨: همیشه گوشیش میزاشت رو ایوان. با آهنگ زینب زینب مرحوم موذن زاده ورزش میکرد. میگفتم:بابڪ✨مگه تو جوون نیستی؟؟ آهنگ شاد بزار میگفت:مامان اینجوری نگو من نمیتونم،من این آهنگ خیلی دوست دارم🍃🙃 🥀🍂 @shahiid_313
⚜️حکایت‌های پندآموز⚜️ 🔻نماز بی‌وضو🔻 ✍️فردی تعریف می کرد که در وضو خانه مسجد شاهد بودم امام جماعت از دستشویی بیرون آمد و یکراست به محراب مسجد رفت و بدون وضو نماز خواند!! از آن مسجد بیرون رفتم و جای دیگری نماز خواندم! از آن به بعد به همه دوستان و آشنایان گفتم که در فلان مسجد نماز نخوانید چون امام جماعت آن آلزایمر گرفته!! و نماز بی وضو می خواند!! این رویداد گذشت تا یک زمان به علت بیماری؛ آمپولی تزریق کردم و هنگام نماز با خود گفتم یکبار دیگر محل تزریق را در دستشویی ببینم تا از طهارت لباس و بدن اطمینان داشته باشم. وقتی از دستشویی بیرون آمدم و آماده نماز شدم؛ گویی به من الهام شد: شاید آن روز هم امام جماعت مسجد؛ مشابه من به قصد دیگری وارد دستشویی شده است. از خودش این را پرسیدم. حرفم را تایید کرد. 💥اما چه فایده من آبروی او را پیش افراد زیادی برده بودم! 📚مجموعه شهرحکایات @shahiid_313
حالا دیگر از هم مدرسه ای تبدیل شده بودید به هم دانشگاهی. همان قدر دوست و همان قدر با مرام. خیلی از کار های صادق را خودت انجام می دادی. از ثبت نام و انتخاب واحد اینترنتی تا باز کردن گره کارهای آموزشی. آن هم نه مثل همه و از طریق راه عرفش. اخلاق و رفتار دبیرستانت را هنوز داشتی. میرفتی می نشستی توی دفتر آموزش مقابل معاون آموزشی. تسبیح سبزت را دست می گرفتی و توی دستت می چرخاندی: کار این بنده خدا رو راه بنداز. بعد دوباره تسبیحت را می چرخاندی. همان تسبیحی که سوئیچ موتورت رو به اون وصل کرده بودی. همان تسبیحی که بهنام بعد ها صاحبش شد. آن قدر تسبیح سبزت را می چرخاندی و اصرار میکردی که فقط به خاطر اینکه تو از اتاق بیرون بروی کار صادق را راه می انداختند😂 فقط برای اینکه تو را نبینند. همه ی این مرام و معرفت بازی هایت باعث شده بود که ارتباطتت با صادق بیشتر شود.بیشتر از قبل با هم بیرون می رفتید. مزار شهدای گمنام کلکچال،کهف الشهدای ولنجک،هیئت چیذر و پارک جنگلی. یا ساندویچی چمن، یا کافه ی قرار.پاتوق کم نداشتید. گاهی همسر صادق هم همراهتان می آمد و گاهی چادر سر نمی کرد. تو با صادق و همسرش حرف میزدی و او را به چادر سر کردن تشویق میکردی. - زن با چادر زیباتر میشه. باوقار تر میشه. به صادق هم گفته بودی : خیلی مواظب خانمت باش که جلوی چشم نامحرما نباشه و دوستات خیلی خانمت رو نشناسن. چقدر بزرگ تر از خودت فکر میکردی. چقدر غیرت و ناموس برایت مهم بود. چادر را دوست داشتی و از دست کسانی که پوشش مناسب نداشتند حرص می خوردی : پول ندارن لباس و روسری بلند تر بخرن؟ بیان چادر سر کردن رو از مادر و خواهر من یاد بگیرن. با صادق همراه و هم دل بودی تا بالاخره راه تو جدا شد و پر کشیدی...🕊 خاطرات برشی از : @shahiid_313
🌱 ‼رساله توجیه المسائل خیلی از ما آدم ها ۱_غیبت: تو روشم ميگم. ۲_تهمت: همه ميگن! ۳_دروغ: مصلحتى! ۴_رشوه: شيرينى! ۵_ظلم: حقشه! ۶_مال حرام: پيش سه هزار ميليارد هیچه! ۷_ربا: همه ميخورن! ۸_نگاه به نامحرم: يه نظر حلاله! ۹_مجلس حرام: يک شب که هزار شب نميشه! ۱۰_بخل: اگه خدا ميخواست بهش ميداد!. @shahiid_313
آقا! من که میدونم تو این دنیا یا تو اون دنیا، آخرِ آخرش، "چشم تو چشم" شما می شیم؛ میشه به رومون نیارین که چقدر آبروریزی کردیم و دل شما رو شکستیم؟🌱 |ترس عاشق شدن| 💙 @shahiid_313
سلام +ببخشید آقا! عاقبت به خیری هم ایستگاه داره؟ *ایستگاه آخر بعد میدون شهادت +کرایه اش چنده؟ *نفری یه نیت، یه نیت ازته دل... آن روزها دروازه داشتیم ولی حالا معبری تنگ... هنوز هم فرصت برای شدن هست فقط باید دل را صاف کرد..... اگر آه تو ازجنس نیازاست، درباغ باز بازاست... روزتون شهدایی @shahiid_313
از بے سوادے پرسیدند🌛 عشـق چند حرف است🤔؟ بے سواد گفتـ:چـهار حرف😍 همہ به او خندیدند😂 با خودش گفتـ:مگر"مهدے"چند°حرف دارد؟💔😭 @shahiid_313
رفیق هیئتی اونی هست که وقتی..... @shahiid_313
داداش شهدا رفتن که به ناموست جسارت نشه بعد اونوقت خودت داری🙁😔🤭😔 @shahiid_313
شهید جهاد مغنیه 🌸 اسمش از روی عموی شهیدش گذاشته شده متولد ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۰ 🌿 و شهادتش در بهمن 🌨🌨 ترور با بالگرد های آمریکایی و به شهادت رسید 🛬🛬 این شهید همان است که سردار سلیمانی آرزوی این گونه شهید شدن را داشت و می گفت من همیشه به شهید جهاد غبطه می خورم این حس خوبی است که بدانی چقدر خوبی و جرعت روبه رو شدن با تو را ندارند و از طریق بالگرد ها به شهادت می رسانند آرزو دارم اینگونه شهید بشوم (با اندکی تلخیض ) @shahiid_313