💔 وقتی شهید مهدی زین الدین اینگونه در مورد گناهانش صحبت میکند ما چه چیزی برای گفتن داریم؟ امام زمان اینجاست، مراقب باشیم #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞

💔 [ ببین رفیق! اینجوری نمیشه.. شهادت حساب کتاب داره این قانونه.. تا شهید نشی شهید نمیشی.. همه هم اینو گفتن.. این یه قانونیه مثل قانون جاذبه این گوشی رو که الان از دست ول کنی میفته زمین.. اینو نمیتونی عوض کنی.. اینجوری نمیشه! باید کاری کرد.. باید تلاش کرد.. بچه بازی که نیست.. عشق بازیه..😊 ] #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte 💞

💔 اما نامردا.. منم یه زمانی مثݪ شما زلال و جاری بودم پاڪ بودم کنارتون بودم رفیقتون بودم بابا اگه نبودم نوکرتون که بودم.. #دلم‌آسمون‌میخاد..😭 #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞

بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ #رمان_واقعی #عــاشــقـانـہ_ای_بــراے_تــو #قــسـمـت_دهــم (مـعـنــاے تـعـهـد) گل خریدن تقریبا کار هر روزش بود ... گاهی شکلات هم کنارش می گرفت ... بدون بهانه و مناسبت، هر چند کوچیک، برام چیزی می خرید ... زیاد دور و ورم نمیومد ... اما کم کم چشم هام توی محوطه دانشگاه دنبالش می دوید ... . رفتارها و توجه کردن هاش به من، توجه همه رو به ما جلب کرده بود ... من تنها کسی بودم که بهم نگاه می کرد😌 ... پسری که به خنثی بودن مشهور شده بود حالا همه به شوخی رومئو صداش می کردن 😍... . اون روز کلاس نداشتیم ... بچه ها پیشنهاد دادن بریم استخر، سالن زیبایی و ... . همه رفتن توی رختکن اما پاهای من خشک شده بود .. برای اولین بار حس می کردم در برابر یه نفر تعهد دارم ... کیفم رو برداشتم و اومدم بیرون ... هر چقدر هم بچه ها صدام کردن، انگار کر شده بودم ... . چند ساعت توی خیابون ها بی هدف پرسه زدم ... رفتم برای خودم چند دست بلوز و شلوار نو خریدم ... عین همیشه، فقط مارکدار ... یکیش رو همون جا پوشیدم و رفتم دانشگاه ... . همون جای همیشگی نشسته بود ... تنها ... بی هوا رفتم سمتش و بلند گفتم: هنوز که نهار نخوردی؟😃 ... امتحانات تموم شده بود ... قرار بود بعد از تموم شدن امتحاناتم برگردم ... حلقه توی جعبه جلوی چشمم بود ... . دو ماه پیش قصد داشتم توی چنین روزی رهاش کنم و زیر قولم بزنم ... اما الان، داشتم به امیرحسین فکر می کردم ... اصلا شبیه معیارهای من نبود ... . وسایلم رو جمع کردم ... بی خبر رفتم در خونه اش و زنگ زدم ... در رو که باز کرد حسابی جا خورد ... بدون سلام و معطلی، چمدونم رو هل دادم تو و گفتم: من میگم ماه عسل کجا میریم ... .😅 آغاز زندگی ما، با آغاز حسادت ها همراه شد ... اونهایی که حسرت رومئوی من رو داشتند ... و اونهایی که واقعا چشم شون دنبالش افتاده بود ... . مسخره کردن ها ... تیکه انداختن ها ... کم کم بین من و دوست هام فاصله می افتاد ... هر چقدر به امیرحسین نزدیک تر می شدم فاصله ام از بقیه بیشتر می شد ... . ✍شهید سید طاها ایمانی ادامه دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞

💔 🎥مهریه‌های احمقانه و دردسر‌ساز 🔹از بین رفتن بیش از یک میلیون شاخه گل رز #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞

💔 چه بخواهید چه نخواهید خوشتان بیاید یا نیاید انتخاب #قالیباف پیام بین‌المللی #مقاومت را مخابره کرده است. 🇮🇷 🍃🌸پ.ن : قالیباف از همرزمان نزدیک و همراه شهید سلیمانی بود و انتخاب او پیامی دهشتناک برای تروریست‌های آمریکایی و امید بخش برای جریان مقاومت خواهد بود. #توئیت #قالیباف #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞

💔 دوست را نزدیک بدار دشمن را نزدیکتر #لاریجانی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞

💔 #یا_صاحب_الزمان #نوای_شهدایی 🎼 دلتون و پرواز بدید ...😔 #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞

💔 #قرار_عاشقی #کربلاکه_نشدمشهدهم... از بس گناه کرده ام آقا ، دگر به من شش گوشه هیچ، رخصت مشهد نمی دهی... +کاشکی بازم خواب گوشه ای از صحن گوهرشادت رو ببینم که خیره شدم بهت... #اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی #امام_رضآی_دلم #دلتنگ_حرم #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕

💔 با تو زندگیم تقسیم شد به قبل از تو و بعد از تو.. "آقا جواد" نقطه عطف زندگی من است.. رفیق جان من! این دل شکسته منو بخر.. تو بهترین رفیقمی.. #رفیق_شهیدم #آقاجواد #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞

💔 #نجوای_عاشقانه_منو_خدا 💞 خدای من،زیبای من❤️ از تو امان میخواهم 🙏 در آن روزی که سود ندهد کسی را نه مال و نه فرزندان مگر آن کسی که دلی پاک به نزد خدا آورد🍃✨ #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕