eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 نورعترت آمد از آیینه ام کیست در غار حرای سینه ام رگ رگم پیغام احمد می دهد سینه ام بوی محمد می دهد
💔 جهان را حق به عشقش آفریده وجودش کلِ هستی را خریده بگویم از مه رویِ محمّد کسی زیباتر از او را ندیده . صلّوا على رسولِ الله و آله ﷺ✨ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 صبر در راهـِ تو حلوا هاے ما را غوره ڪرد
💔 مَا مِن شَیءٍ تَراهُ عَینَاک إلّا وَ فِیه مَوعِظَه چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد، مگر آن که در آن پند و اندرزی است. 📚بحاالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۱۹ همه ے جهان معلم توست چشم هایت را باز ڪن....👌 ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 ⏪👌 #چله_دورزدن_شیطون 🗓 روز سی ام سلام رفیق خوب خدا..☺️ روزهای زیبای ماه بندگیتون بخیر و خوشی
💔 ⏪👌 🗓 روز سی و یکم سلاااااام دوستان عزیز😊 ☀️امروز برنامه اصلیمون دیدن نعمتهای خداست.. ریز و درشت.. از سلامتی گرفته تا وجود عزیزانمون... داشتن فهم و درک و همه اون چیزهایی که باعث شدن تا ما به اینجا برسیم👌 اگر این نعمتها نبودن حال ما چطور بود❓ بابت هر کدومش یه تشکر حسابی کنیم..✅ ❇️با یادآوری نعمتها حالتون خوب و انرژیتون مثبت میشه و طبق قانون جذب این باعث میشه خوبی ها و نعمت ها رو به سمت خودتون و زندگیتون جذب کنید😍👌 ☺️پس امروز فقط و فقط تمرین شکرگزاری داریم قراره فقط قشنگیارو ببینیم بگردیم نکته مثبتای دور و برمونو پیدا کنیم داشته های خودمونو ردیف کنیم و فقط خدا رو شکر کنیم✅ سرافراز و سربلند باشی✌️ فراموش نشه👌 ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎥 | با بصیرت 🔶 جلسه‌ قرآنی که شهید حججی در آن شرکت نکرد! 🔰 مجموعه کلیپ‌های برش‌هایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی ... 💞 @aah3noghte💞
💔 همیشه که نباید گله کرد یک بار هم از ته 'دل' بگو خدایا شکرت🕊🍀 ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۲۶۹) يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ ف
✨﷽✨ (۲۷۰) وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ وهر مالى را كه انفاق كرده‌ايد، يا نذرى را كه نذر كرده‌ايد، پس قطعاً خداوند آن را مى‌داند وبراى ستمگران هيچ ياورى نيست. 🔊 پیام ها - حال كه خداوند از انفاق ما با خبر است، پس بهترين مال را با والاترين اهداف خرج كنيم. «ما أَنْفَقْتُمْ ... فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ» - انفاق، مخصوص ثروتمندان واموال زياد نيست، مال كم را نيز انفاق كنيد. «مِنْ نَفَقَةٍ» گاهى يك برگ زرد پائيزى، كشتى چندين مورچه در حوض مى‌شود. - ايمان به اينكه خداوند مى‌داند، بهترين دلگرمى براى انفاق وعمل به تعهّدات‌ ونذرهاست. «فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ» - تشويق و هشدار، در كنار هم عامل رشد است. جمله‌ «فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ» عامل تشويق، و جمله‌ «ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ» هشدار است. - وفاى به نذر، واجب و ترك آن ظلم است. «نَذَرْتُمْ ... ما لِلظَّالِمِينَ» - ظلم به خود، راه توبه و كفّاره دارد، ولى در ظلمى كه به محرومان به خاطر ترك انفاق مى‌شود، ظالم هيچ ياورى ندارد. «وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ» - شفاعت، شامل حال افراد بخيل نمى‌شود. «وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ» - اگر انگيزه بخل، استمداد و يارى خواستن از مال ومردم باشد، بدانيد هرگاه قهر خداوند بيايد، نه مال و نه مردم كارآيى ندارند. «ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ» - جرم، با جريمه بايد متناسب باشد. كسى كه در دنيا با انفاق، يار ديگران نيست، در آخرت هم ديگران ياور او نخواهند بود. «ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 یه روزی هم میرسه که نمازمون رو به مولامون اقتداء می‌کنیم... چه فکر نازک طربناکی❤ سر نماز برای ظهور آقامون دعا کنیم ... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 در طلاییه سه شهید پیدا کردیم پاهایشان با سیم تلفن کلاف شده بود و دستهایشان از پشت بسته شده بود، خاک ها را کنار زدند متوجه شدند استخوانهای سینه و جمجمه این بچه ها روی زمین کتاب شده است... بعد معلوم شد که دست و پای این شهدای عزیز را قبل از شهادت بستند کنار هم خواباندند با شنی تانک از روی سینه و جمجمه بچه ها رد شدند. وقتی رفتیم در اون مسجد و در اون حسینیه در مراغه خوابیدیم، من از صبح دیدم خیلی منقلبه؛ گفتم جعفر چته؟ هیچی نگفت هیچی نگفت بعداً ها از زیر زبونش کشیدم گفت: "دیدم امام زمان(عج) رو. اومد داخل مسجد و داشت پتو رو بچه ها می انداخت یخ نکنن.." 😭پس : بچه ها!!! یه کار کنید آقا بیاد! شوخی نکنید با امام زمان (عج) آقا تو اتاق تو می آد، تو دل ما می آد... ✍روایتگر عکس در معراج شهداست ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم بابا بریز از باده ات حالم خراب است انگورهای بر ضریحت پر شراب است
💔 امروز ۹۷/۳/۱۷ اولین سالگرد شهید جاویدالاثر سید مصطفی صادقی یا به قول بچه های منطقه سید هادی بود! رفتم سر مقبره اش که نمادین براش درست کردند و برا اولین بار پدر شهید رو دیدم. باهاشون سلام علیک کردم و ی سوالی کرد ازم که جیگرم آتیش گرفت😢 ازم پرسید نیوردی پسرم رو ؟؟؟ گفتم حاج آقا بخدا کل منطقه ای رو که سید شهید شد گشتم پیداش نکردم! هنوز امید داشت پسرش بیاد! داشتم براش توضیح میدادم که مرام داعش نیست که اسیر بگیره و نگه داره و از این حرفا که دیدم دست گذاشت رو زانوهاش و نشست! پاهاش هنوز بعد ی سال از شهادت پسرش جون نداشت و داغش تازه تازه بود😢 منم باهاش نشستم و ادامه دادم که اره حاج آقا سید قطعا شهید شده و احتمالا پیکرش رو بردن جای دیگه و... که یهو پاشد و منم‌ پاشدم ، دوباره ازم پرسید یعنی امکان نداره که حداقل پیکرش بیاد؟... که دیدم دوباره نشست ... دل تو دلش نبود هنوز منتظر بود .. بغضم گرفت یاد ارباب افتادم که تا پسرش رو دید دیدن داره با زانو راه میره و .... السلام علیک یا اباعبدالله آخر غم های عالمی و بالاتر از غم تو نیست.... ✍به روایتِ ... 💞 @aah3noghte💞 ؛ تا اتمام قسمت ها کپی نکنید!🌸 به رسم امانت از عکس هایی استفاده میشه که خود شهید عبدالله زاده استفاده کردند👌
💔 متولد غدیر ؛ دامادِ غدیر ؛ شهیدِ غدیر ظهر عید غدیر عروسی‌مون بود. گفتم: ناهار بخور گفت: روزه‌ام... گفتم: روز عروسی‌مون روزه‌ گرفتی؟ گفت: نذر داشتم اگه روز عید غدیر عروسی‌ام بود، روزه بگیرم... بعد هم گفت: خانوم! تو الان دعایت مستجابه ، من دعا می‌کنم ، تو آمین بگو ... دستام رو آوردم بالا و علی‌آقا اینجوری دعا کرد: خدایا! همونطور که روز عید غدیر متولد شدم، و عیدغدیر هم عروسی کردم ، شهادتم رو هم در روز عید غدیر قراربده... من هم آمین گفتم ... بالاخره دعای علی آقا مستجاب شد و در عید غدیر سال ۱۳۶۶ به شهادت رسید... . خاطره‌ای از زندگی 📚راوی: مجید ایزدی(نویسنده دفاع‌مقدس) به نقل از همسرشهید ... 💞 @aah3noghte💞
💔 مردی به خدمت امام موسی کاظم علیه السلام شکایت کرد که : کار بر من بسته شده است! و به هرکاری که متوجه می شوم، سود نمی یابم و به هر حاجت که رو می نهم برآورده نمی شود، 🔸حضرت فرمودند : هر صبح بگو سبحانَ اللهِ العَظیمِ وَ بِحَمدِه استَغفِرُ اللهَ وَ اَسأَلُهُ مِن فَضلِهِ ▫️کافی /جلد۵ /صفحه۳۱۵ 😍 🌺 تولد (ع) مبارک باد 🌺 📆 (ع) ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎥 | ببینیم شهید امید در اردوی جهادی🍂 🌿 ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم را جز به اهل درد نمی دهند... ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 اینو ببینید و کیف کنین👌 امیرالمؤمنین و تفسیر ناقوس راهب مسیحی و عکس العمل راهب ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_شصت_و_چهار راوی: مادر شهید طولی ن
✨ انتشار برای اولین بار✨

  

راوی: مادر شهید

 من اصلا نمی دانستم قضیه از چه قرار است. سردرگم پرسیدم :«مگر من چه کار کرده ام؟!»😳
 گفت :«بیا اینجا!» و دست مرا گرفت و به حیاط برد. 


رختخواب را نشان داد :«آخر این چیه که برای من درست کرده ای؟» گفتم :«مگر چه کرده ام؟ خب! رختخواب ساده ای انداخته ام تا یک امشب را راحت استراحت کنی.»

گفت :«مگر من می توانم در چنین جایی بخوابم؟ اصلا هیچ وقت دیده ای روی چنین رختخوابی استراحت کنم؟ چرا می خواهی مرا بدعادت کنی؟ چرا می خواهی مرا از راهی که دارم بازداری؟»


گفتم :«آخر یک رختخواب چطور مانع راه تو می شود؟!» 
گفت :«اگر من در این جای نرم و راحت بخوابم، وابستگی پیدا می کنم و بازگشتم به جبهه و آن شرایط، سخت و دشوار می شود.»


 دیدم واقعا مضطرب و ناراحت است، در حالی که من آرامش و راحتی او را می خواستم، گفتم :«خب! حالا باید چه کنم؟» 
گفت :«اگر جسارت نمی شود این رختخواب را جمع کن. یک بالش و روانداز به من بده، همین جا راحت بگیرم بخوابم.» گفتم :«آخر این طوری که نمی شود، تو مهمان من هستی، من شرمنده می شوم.»

 گفت :«باور کن من اینطور راحت ترم.»

با اینکه برایم خیلی سخت بود، هر چه گفت عمل کردم. بالش و روانداز ساده آوردم و او خوابید. تا دیروقت به این رفتارش فکر کردم....


گفتم :«او عادتش همین است مادر جان! اینجا هم که می خوابد معمولا یک بالش زیر سر و یک پتو روی خودش می کشد و می خوابد. بچه ی عجیبی است، خدا حفظش کند.» 
محمدعلی ساعتی کنارم نشست و سپس رفت.



بعضی از روز ها خانه برایم به قدری دلگیر می شد که اگر به قرآن و نماز و یاد خدا برای آرامش قلبم رو نمی آوردم، حتما دچار مشکل روحی می شدم، چون نه تنها محمدحسین و محمدشریف، بلکه غلامحسین و محمدهادی هم راهی جبهه شدند و آنها نیز مرا تنها گذاشتند.
واقعا از این همه دوری به تنگ آمده بودم. با خودم گفتم این بار که غلامحسین بیاید با او صحبت می کنم و به او می گویم دیگر تحمل این همه فراق را ندارم...

... 
...



💞 @aah3noghte💞