eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_هفتاد_و_سه راوی: مادر شهید بهبودی
✨ انتشار برای اولین بار✨ 

  

جزر و مد اروند



یکی از مسائلی که در عملیات والفجر هشت اهمیت داشت، جزر و مد آب دریا بود که روی رود اروند نیز تاثیر می گذاشت. 

برای اینکه میزان جزر و مد را در ساعات و روز های مختلف، دقیق اندازه گیری کنند، یک میله را نشانه گذاری کرده و کنار ساحل، داخل آب فرو کرده بودند. افرادی وظیفه شان ثبت اندازه ی جزر و مد بر حسب درجه های نشانه گذاری شده بود. 


اهمیت این مسئله در این بود که می بایست زمان عبور غوّاصان از اروند طوری تنظیم شود که با زمان جزر آب تلاقی نکند، چون در آن صورت آب، همه ی آن ها را به دریا می برد. از سویی در زمان مد، چون آب بر خلاف جهت رودخانه از سمت دریا حرکت می کرد، موجب می شد تا  دو نیروی رودخانه و مد دریا مقابل هم قرار گیرند و آب راکد پیدا کند و این زمان برای عبور از اروند بسیار مناسب بود، اما اینکه این اتفاق هر شب در چه ساعتی رخ می دهد و چه مدت طول می کشد، مطلبی بود که می بایست محاسبه شود و قابل پیش بینی باشد.


اطلاعات لشکر برای این میله سه نگهبان گذاشته بود که به صورت شیفتی ارتفاع آب را در ساعت معین شبانه روز ثبت می کردند. حسین بادپا یکی از این نگهبان ها بود. (حسین بادپا جزء شهدای مدافع حرم است)  خودش تعریف می کند:



«دفترچه ای به ما داده بودند که هر پانزده دقیقه درجه ی روی میله را می خواندیم و با ساعت و تاریخ در آن ثبت می کردیم. مدت دو ماه کار ما سه نفر فقط همین بود.

آن شب خیلی خسته بودم و خوابم می آمد. نیمه های شب نگهبان قبل بالای سرم آمد و بیدارم کرد :«حسین! بلند شو نگهبانی» همان طور خواب آلود گفتم :«فهمیدم باشه! تو برو بخواب. من می روم.»


نگهبان سر جای خودش رفت و خوابید. به این امید که من بیدارم و سر پستم خواهم رفت، اما با خوابیدن او، من هم خوابم برد. دقایقی بعد یک دفعه از جا پریدم. به ساعتم نگاه کردم، بیست و پنج دقیقه گذشته بود.


 با عجله بلند شدم. نگاهی به بچه ها انداختم، همه خواب بودند. با خودم گفتم ! الحمدلله مثل اینکه کسی متوجه نشد. خدارا شکر محمدحسین یوسف اللهی و محمدرضاکاظمی هم اهوازند.


از سنگر تا میله، فاصله ی چندانی نبود، سریع سر پشتم رفتم. دفترچه را برداشتم و با توجه به تجربیات قبلی و یادداشت های درون دفترچه، بیست و پنج دقیقه را که خواب مانده بودم از ذهن خودم نوشتم.


روز بعد داخل محوطه قرارگاه بودم دیدم محمدرضاکاظمی با ماشین وارد شد و سریع و بدون توقف طرف من آمد. از ماشین پیاده شد. مرا صدا کرد :«حسین بیا اینجا!»
جلو رفتم. بی مقدمه گفت :«حسین تو شهید نمی شوی!»

 رنگم پرید و فهمیدم که قضیه از چه قرار است، ولی.... 



... 
...



💞 @aah3noghte💞


 
شهید شو 🌷
💔 نومیدی و درگاه تو، بی سابقه باشد؛ هر کار ز تو آید و این کار نیاید... آخر به کجا روی کُنَد ای ه
💔 مجبورشدم به هر كسى روبزنم در محضرهرغريبه زانو بزنم تحقيرشدم چونكه فراموشم شد يك سربه شما ضامن آهوبزنم... " أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا" ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 خدایا شکرت که یه محرم دیگه رو میبینم...🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎥 | دیدار خصوصی آقا 🔶 آرزویی که پای تابوت مستجاب شد 🔰 مجموعه کلیپ‌های برش‌هایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی ... 🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۲۸۰) وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى‌ مَيْسَرَةٍ وَ أَن
✨﷽✨ (۲۸۱) وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ‌ و پروا كنيد از روزى كه در آن به پيشگاه خداوند بازگردانده مى‌شويد و سپس هركس (جزاى) آنچه را كسب كرده، بدون كم وكاست داده مى‌شود و به آنان ستمى نمى‌رود. ✅ نکته ها اين آيه به منزله‌ى جمع‌بندى و هشدار عمومى در پايان آيات ربا است. در تفاسيری آمده است كه اين آيه، آخرين آيه‌اى بوده كه بر رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل شده، ولى به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله در اينجا قرار گرفته است. 🔊 پیام ها - قيامت، روز مهمى است. تنوين كلمه‌ «يَوْماً» اشاره به عظمت آن روز دارد. - ربا گرفتن و رسيدن به دنيا، ساده و زودگذر است، آنچه ابدى وباقى است، قيامت است. «وَ اتَّقُوا يَوْماً» - تقوا و ياد قيامت، قوى‌ترين عامل براى دور شدن از ربا وساير محرّمات است. «وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ» - ضامن اجراى نظام اقتصادى اسلام، ايمان و تقواى مردم است. «وَ اتَّقُوا يَوْماً» - در معاملات اين جهان، امكان كم و كاست هست، ولى در معامله با خداوند هيچ گونه كم و كاستى نيست. «تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ» - ملاك جزا و پاداش، عمل است، نه آرزو. «ما كَسَبَتْ» - نگران انفاق و ترك سود رباهاى خود نباشيد، از اعمال نيك شما اندكى كاسته نمى‌شود. «تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ... لا يُظْلَمُونَ» ... 🏴 @aah3noghte🏴 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 . . •🌱• آیت‌الله‌العظمی‌وحید خراسانی : از اول‌محرم تا روز عاشورا هر روز ؛ صد مرتبه‌سوره توحید بخوانید سپس هدیه کنید به‌امام‌حسین علیه السلام، آثار و برکات‌فراوااانی خواهید دید♥️ البته، به شرطی که دیگران را هم به.. این کار مهم تشویق کنید:)🌿 . . .
شهید شو 🌷
💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم رمز موفقیت فقط در کلام امامه و بس☝️ و اون امام کسیه که حکمت رو از
💔 همه جا رخصت ... عجب بهت میومد گود زورخانه و استیل پهلوانی فرمانده ؛👌 گود افتخار میکنه به اینکه روزی قدمگاه راست قامتانی چون شما شهدای انقلاب اسلامی و ادامه دهندگان خون حضرت سیدالشهدا بوده و گمانم پوریای ولی صفایی دارد با شما در گود زورخانه خلد برین و میانداری سرباز انقلاب و امام ، حاج قاسم سلیمانی... ✍به روایتِ ... 💞 @aah3noghte💞 ؛ تا اتمام قسمت ها کپی نکنید!🌸 به رسم امانت از عکس هایی استفاده میشه که خود شهید عبدالله زاده استفاده کردند👌
شهید شو 🌷
💔 همسر مدافع حرم #شهید_محمدمهدی_مالامیری: موقع خداحافظی بهش گفتم: ان شاء الله با شهادت برگردی رف
💔 سردار شهید فرزانه همیشه روی آمادگی جسمانی خودشون کار میکردن هر روز به پیاده روی و ورزش می پرداختند💪 از ایشون پرسیدیم : حاج آقا شما چرا انقدر ورزش می کنید؟ شهید فرزانه در پاسخ به ما گفتند: ما اگر اعتقادمون اینه امام زمان (عج) به سرباز نیاز دارند باید ورزش کنیم و از آمادگی جسمانی برخوردار باشیم چون آقا سرباز تنبل نمی خواهند☝️ ۲۲بهمن۹۴ پیکر مطهر پس از ۶سال بازگشت عجب محرمی شد امسال... ... 🏴 @aah3noghte🏴
14000212-19-hale-khoob-Low.mp3
6.18M
💔 💥سلسله سخنرانیهای بسیار جذاب ١٩ 🌹 استاد پناهیان ... 🏴 @aah3noghte🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_هفتاد_و_چهار جزر و مد اروند یکی
✨ انتشار برای اولین بار✨ 

  

جزر و مد اروند


جلو رفتم. بی مقدمه گفت :«حسین تو شهید نمی شوی!»

 رنگم پرید و فهمیدم که قضیه از چه قرار است، ولی خیلی مهم بود.


گفتم :« چرا شهید نمی شوم؟ حرف دیگری نبود بزنی؟»
گفت :«همین که گفتم.»

گفتم :«خب دلیلش را بگو!»
گفت :«خودت می دانی.»

گفتم :«من چیزی را نمی دانم، تو بگو!»
گفت :«تو دیشب نگهبان میله بودی، درست است؟»
گفتم :«خب بله!»


گفت :«بیست و پنج دقیقه خواب ماندی و از پیش خودت دفترچه را نوشتی. آدمی که می خواهد شهید شود، باید شهامت و مردانگی اش بیش از اینها باشد. بهتر بود جای آن بیست و پنج دقیقه را خالی می گذاشتی و می نوشتی که خواب بودم.»


گفتم :«کی گفته؟ اصلا چنین چیزی نیست من نگهبان بودم اما خواب نیفتادم.»
گفت :«دیگر صحبت نکن! حالا دروغ هم می گویی پس یقین پیدا کردم شهید نمی شوی!» 


سپس با ناراحتی سوار ماشین شد و سراغ کار خودش رفت با این حرفش حسابی ذهنم مشغول شد. 
با خودم گفتم آخر او چطور فهمیده بود؟!
آن شب که همه خواب بودند.


تازه اگر کسی متوجه من شده باشد چطور به محمدرضا کاظمی خبر داده، او که اهواز بود و به محض ورودش با کسی حرفی نزد و یک راست آمد سراغ من! و از همه مهم تر چطور این قدر دقیق می دانست که من بیست و پنج دقیقه خواب بوده ام!


تا چند روز ذهنم درگیر این مسئله بود هر چه فکر می کردم او از کجا ممکن است قضیه را فهمیده باشد راه به جایی نمی بردم. بالاخره یک روز محمدرضا کاظمی را صدا زدم و گفتم :«چند دقیقه بیا کارت دارم.»
آمد و گفت :«چیه؟»


گفتم :«راجع به مطلب آن روز می خواستم صحبت کنم.»
گفت :«چه می خواهی بگویی؟»
گفتم : حقیقتش را بخواهی آن روز تو درست می گفتی، من خواب مانده بودم، اما باور کن عمدی نبود. نگهبان بیدارم کرد، ولی چون خیلی خسته بودم دوباره خوابم برد.»


گفت :«تو که آن روز گفتی خواب نمانده بودم!» 
گفتم :«آن روز می خواستم کتمان کنم، ولی وقتی دیدم تو محکم و با اطمینان حرف می زنی، فهمیدم که باید از جایی خبر شده باشی.»


گفت : با این حرفت می خواستی من را به شک بیندازی.»
گفتم :«چه شکی؟»
گفت :«بیخیال خب! حالا چه می خواهی بگویی؟»
گفتم :«هیچی! من فقط می خواهم بدانم تو از کجا فهمیدی؟»


گفت :«دیگر کار به این کارها نداشته باش. فقط بدان که شهید نمی شود.»
گفتم :«تو را به خدا به من بگو، باور کن چند روزی این مطلب ذهنم را به خود مشغول کرده.»


گفت :«چرا قسم می دهی؟ نمی شود بگویم.»
گفتم :«حالا که قسم داده ام. پس بگو.»



مکثی کرد و با تردید گفت :«خیلی خب! حالا که این قدر اصرار می کنی می گویم، ولی باید قول بدهی که چیزی به کسی نگویی، لااقل تا موقعی که زنده ایم.»
گفتم :«هر چه تو بگویی قول می دهم.»






... 
...



💞 @aah3noghte💞


 
شهید شو 🌷
💔 و همه چیز از همان #اشک شروع شد اشک بر #اباعبدالله که شد واسطه رسیدنت به خود اباعبدلله #شهی
💔 نزدیڪ ایام محرم ڪه میشد دیگه دل تو دلش نبود . جواد بود و پیراهن مشڪی ڪه ڪل ایام ماه محرم و صفر تنش بود . خیلی مقید بود هر شب حتما در هیئت حضور داشتہ باشه اڪثر وقتها هم تو آشپزخانه مسجد بود و مشغول آماده کردن شام هیئت. جواد ثابت ڪرد بچہ هیئتی آخرش میشه. ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 هُوَ‌مَعَكُمْ‌أَيْنَ‌ما‌كُنْتُمْ هرکجاباشیداوباشماست... سوره‌ حدید، آیه۴ ... 🏴 @aah3noghte🏴