eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت38 من س
💔

🔰  🔰
📕 رمان امنیتی ⛔️  ⛔️


✍️ به قلم:  


چشمانم را هم می‌بندم و از لای پلک‌هایم نگاهشان می‌کنم؛ اما کاش چشمانم را نمی‌بستم. هرچه آن شب دیده بودم، آمد جلوی چشمم.
*
گذاشته بودندش روی برانکارد؛ مثل خانم صابری. سرش به یک طرف افتاده بود؛ به سمت من؛ اما چشمانش بسته بود و نگاهم نمی‌کرد. اولش باور نکردم. گفتم شاید یک نفر دیگر باشد. دقت کردم، لب‌هایش کبود و صورتش رنگ‌پریده بود. مقنعه‌اش دور سرش کج شده بود و سرش همزمان با تکان‌های برانکارد روی دست‌اندازهای زمین لق می‌خورد.

دلم در هم پیچید. می‌خواستم بروم سر امدادگر داد بزنم بگویم گردنش شکست، آرام حرکتش بده. گلویم خشک بود. نمی‌فهمیدم چه شده. جانم درآمد تا از یکی از همکارهایش بپرسم:
- چی شده؟

همکارش با اخم نگاهم کرد. معلوم بود اعصاب ندارد. صدایش را کمی بالا برد:
- شما کی هستین آقا؟
*

چشمانم را باز می‌کنم که ادامه‌اش یادم نیاید. دو سرنشین پراید هنوز نشسته‌اند روی صندلی‌ها. خانم صابری را می‌برند آی.سی.یو.

مرصاد می‌رسد داخل بیمارستان و مرا هم می‌بیند؛ اما نمی‌آید به سمت من. می‌نشیند یک سمت دیگر. دوتا سرنشین پراید، نمی‌توانند وارد قسمت آی.سی.یو بشوند؛ ما هم همینطور.

به مرصاد پیام می‌دهم:
- دوتا مرد توی صندلی‌های ردیف من نشستند، یکی‌شون قدبلند، با تیشرت طوسی و شلوار جین، کیف کمری مشکی.
اون یکی هم قد متوسط، تیشرت و شلوار مشکی.

پیام را می‌فرستم. مرصاد سرش توی گوشی ست؛ شبیه جوان‌هایی که دارند با نامزدشان چت می‌کنند.😐
سرش را هم بلند نمی‌کند. بعد از چند ثانیه پیام می‌دهد:
- دیدمشون.

می‌نویسم: حواست به اینا باشه. از در خونه تا این‌جا دنبال آمبولانس بودن.

و دوباره می‌نویسم: یه ساعت همین‌جا بخواب، من بیدارم. بعدش نوبت توئه.

مرصاد لبخند می‌زند و سرش را تکیه می‌دهد به دیوار.
بنده خدا الان به‌جای این که با خانمش پیامک‌بازی کند و از دوران عقد لذت ببرد، باید با یک آدم نچسب مثل من در ماموریت باشد و پیامک‌بازی کند و روی صندلی‌های راهروی بیمارستان بخوابد؛ آن هم در بخش اورژانس بیمارستانی که بوی تند الکل همه جای آن پیچیده و دائم مریض تصادفی و آش و لاش می‌آورند و می‌برند.

تا صبح شیفتی مواظب خانم صابری و دوتا مرد مشکوک هستیم. هیچ کاری نمی‌کنند. همان‌طور که حدس می‌زدیم، منتظر ابوالفضل هستند.

به حاج رسول که گزارش می‌دهم، می‌گوید: عباس، این‌جا بیمارستانه، نمی‌خوام درگیری و کثیف‌کاری اتفاق بیفته. بی‌سر و صدا جمعش کن. متوجهی که؟

یک نفس عمیق می‌کشم و می‌گویم: باشه.

می‌دانم شاید این احمقانه‌ترین حرفی بود که تا حالا زده‌ام؛ اما باید بشود. باید همه چیز بدون درگیری تمام شود، طوری که آب از آب تکان نخورد. چطورش را نمی‌دانم.

فقط می‌دانم که ، هوایی ست که مردم این کشور سال‌هاست در آن نفس می‌کشند و ناامنی ندیده‌اند؛ نباید هم ببینند. مرصاد زیرچشمی نگاهم می‌کند و چند لحظه بعد پیامش می‌آید: حالا چه خاکی به سرمون بریزیم؟🙄

این سوال من هم هست! برای مرصاد می‌نویسم: توکل به خدا.
صدای حاج رسول را دوباره می‌شنوم: ابوالفضل اومد. حواستون باشه!

مرد قدبلند از لحظه ورود ابوالفضل، با دقت نگاهش می‌کند. ابوالفضل بیچاره انقدر بهم ریخته و پریشان است که اطرافش را نمی‌بیند.

دوست دارم بروم بغلش کنم. من الان حالش را بهتر از هر کسی می‌فهمم. تازه ابوالفضل دنبال برانکاردی که عزیزش روی آن خوابیده باشد ندویده است.
امیدوارانه به تلاش دکترها و پرستارها نگاه نکرده است. زیر لب همه زندگی‌اش را برای ماندن عزیزش نذر نکرده است.
با چشم خودش، کشیدن ملافه سپید روی سر عشقش را ندیده است....


...

...



💞 @aah3noghte💞

کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی ...
💔 😔 فرض کنیم خبری از شبکه‌هایِ اجتماعی و کانال‌ها نبود؛ بعضی‌هامون دقیقا چه کارِ دیگه‌ای بلدیم واسه انقلاب و امام زمان انجام بدیم؟! یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد🕯
💔 یا امام رضا واحد گمشدگان حرمت بیکار است گم شدن در حرم تو خود پیدا شدن است دعاگوی اعضای محترم کانال آه ...(۳نقطه) در حرم امام الرئوف هستیم ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
پست #شهیدجواد رو صبح گذاشتیم🥀
💔 از یه جایی به بعد... روحِ وسیع شده‌ی آسمونی تویِ بدنِ خاکی جا نمیشه همونجا امضا می‌خوره ✓ برگه شهادتو میگم ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... ای آقام... #اربابم‌حسین #شب_جمعه #شب_جمعه_ست_هوایت_نکنم_میمیرم #آھ_اے_شھادت... #نسئل_ال
💔 ... بچه ها! راه رو نشون دادن☝️🏻 نوبت ماست که تو بیاییم این همه رفتیم، به رسیدیم؟ چی شد؟ وقتش نشده دست رفاقتی که با رفیق شهیدمون دادیم رو محکمتر فشار بدیم؟🤝 تصویر ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ✨ مهربانی كنيد تا مهربانی ببينيد! مولای ما رسول الله(ص) فرمود. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 🤲🏻 که صدامو میشنوی و همیشه بهترین مسیرها رو جلو پام قرار میدی ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 قطعه مدافعان حرم گلستان شهدای اصفهان و آلیاژ صدای آوینی🥀 ... 💞 @aah3noghte💞 حال و هوای شهدایی کانال ... رو از دست ندین👌
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آل‌عمران (۷۹) ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْ
✨﷽✨ (۸۱) وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى‌ ذلِكُمْ إِصْرِي قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ‌ و (به ياد آور) هنگامى كه خداوند از پيامبرانِ (پيشين) پيمان گرفت كه هرگاه به شما كتاب و حكمتى دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصديق مى‌كرد، بايد به او ايمان آوريد واو را يارى كنيد. (سپس خداوند) فرمود: آيا به اين پيمان اقرار داريد و بار سنگين پيمان مرا (بر دوش) مى‌گيريد؟ (انبيا در جواب) گفتند: (بلى) اقرار داريم، (خداوند) فرمود: خودتان شاهد باشيد ومن هم با شما از جمله گواهانم. (۸۲) فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‌ پس كسانى كه بعد از اين (پيمان محكم،) روى برگردانند، آنان همان فاسقانند. ✅ نکته ها تفاوت مكتب انبيا، مانند تفاوت برنامه‌ى دو استاد يا دو استاندار است كه در اصول مسائل علمى و سياسى، داراى جهت واحدى هستند، ولى در مسائل جزئى، به جهت تفاوت‌هاى فردى دانش آموزان يا شرايط منطقه‌اى، برنامه‌هاى گوناگون ارائه مى‌دهند. حضرت على عليه السلام فرمود: «خداوند از انبياى پيشين پيمان گرفت كه مردم را به بعثت پيامبر اسلام و صفات او خبر و بشارت دهند و به آنان فرمان تصديق آن حضرت را بدهند». امام صادق عليه السلام فرمود: «مراد از «جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ» پيامبر اسلام است». آنچه مهم است داشتن روحيه اطاعت و تسليم فرمان خدا بودن است، گرچه ميدانى براى عمل نباشد. 🔊 پیام ها - در مديريّت الهى، لازمه‌ى سپردن مسئوليّت‌ها، تعهد و پيمان گرفتن است. «أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ» - هر جا كار سخت است، پيمان گرفتن لازم است. دست برداشتن از آئين و سنّت موجود، و ايمان و حمايت از شخص نوظهور، ساده نيست. لذا خداوند تعهد شديد مى‌گيرد. «أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ ...» - آمدن پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله قطعى است، لذا از همه‌ى انبيا پيمان گرفته شده، نه بعضى از آنها. «مِيثاقَ النَّبِيِّينَ ... جاءَكُمْ رَسُولٌ» - جريان نبوّت، مايه‌ى وحدت است، نه اسباب تفرقه و انشعاب. «رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ» - انبيا داراى هدفى مشترك هستند. لذا پيامبران قبلى، آمدن انبياى بعدى را بشارت مى‌دادند ونسبت به آنان پيمانِ ايمان ونصرت دارند، وپيامبران بعدى، انبياى قبل را تصديق مى‌كردند. «مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ» - قديمى‌ها، جديدى‌ها را تحويل بگيرند، آنها را به مردم معرّفى كنند و زمينه‌ى رشد بعدى‌ها را فراهم آورند. «لَتُؤْمِنُنَّ ... لَتَنْصُرُنَّهُ» - ايمان به تنهايى كفايت نمى‌كند، بلكه يارى و حمايت نيز لازم است. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» - در ميان انبيا، سلسله مراتب است و خاتم‌النّبيّين اشرف آنهاست، زيرا همه‌ى‌ انبيا بايد مؤمن به او و حامى او باشند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» - وقتى انبياى پيشين موظّف به ايمان وحمايت از پيامبر اسلام هستند، پس پيروان آنها نيز بايد به او ايمان آورده و از او اطاعت كنند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» - حمايتى ارزشمند است كه از ايمان سرچشمه گرفته باشد. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» - مهم، داشتن روح تسليم و پذيرفتن حقّ است، چه بسا شرايط لازم براى عمل به وجود نيايد. انبياى قبل، زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را درك نكردند، ولى اين روحيه را داشتند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» - پيمان‌شكن فاسق است. «فَمَنْ تَوَلَّى ... هُمُ الْفاسِقُونَ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!