شهید شو 🌷
#او_را ... 98 چنددقیقه صحبت کردیم و بلند شدیم. لحظه ی آخر دوباره زهرا رفت و سرش رو گذاشت رو تابوت
🔹 #او_را.... 99
اواخر تابستون بود و کم کم داشتم آماده میشدم برای ترم جدید.
برعکس تابستون های گذشته،امسال اکثرا خونه بودم و گاهی با زهرا یا مرجان بیرون میرفتم.
تو این مدت دفترچه ی سجاد رو دوبار کامل خونده بودم و خیلی از جملات رو حفظ شده بودم!
نکات سخنرانی های جلسه که زهرا برام میفرستاد رو هم تو دفترچم نوشته بودم.
تمام سعیم رو میکردم تا برای بهتر شدن حالم،بتونم به حرفاشون عمل کنم.هرچند که گاهی خیلی سخت بود و خراب میکردم!
یه بار دیگه به آدرسی که تو گوشیم بود نگاه کردم و ماشین رو نگه داشتم.
پلاک 42.
یه خونه ی ویلایی دو طبقه با نمای سفید و در فیروزه ای که واقعا دوست داشتنی به نظر میرسید.از شاخه هایی که بالای دیوارها دیده میشد،میشد فهمید که حیاط سرسبزی هم داره.
چند لحظه به ترکیب قشنگ سفید،فیروزه ای،سبزش خیره شدم و جعبه ی گلی که تو ماشین بود رو برداشتم و به طرف خونه رفتم.
زهرا با یه چادر گل ریز سفید،جلوی در به استقبالم اومد. بعد از اینکه از بغلش بیرون اومدم،نگاهم رو تو حیاط چرخوندم.
-چه خونه ی خوشگلی دارید!!آدم دلش میخواد همینجا بشینه فقط نگاه کنه!
-اوفففف کجاشو دیدی؟مامانم خیلی هنرمند و با سلیقست!
باید بیای توی خونه رو ببینی!
بااین حرف زهرا،از سنگ فرش های کرمی رنگ حیاط،گذشتیم و به داخل خونه رفتیم.
واقعا راست میگفت!هرچند خونشون مثل خونه ی ما پر از عتیقه و مجسمه و تابلو و چندین دست مبل نبود،اما گلدون های رنگارنگ و درختچه های کنار دیوار،پرده های ساده و شیک و همین یه دست مبلی که خونه رو خیلی هم شلوغ نکرده بود،به همراه بوی قشنگی که تو سالن پیچیده بود،فضا رو کاملادلنشین و خواستنی کرده بود.
ناخودآگاه لبخندی روی لب هام نقش بست و محو تماشای اون صحنه ی قشنگ شدم.
سرم به طرف صدای گرمی که اومد،چرخید.
-سلام دخترم.خوش اومدی!
خانم جوون و مهربونی از آشپزخونه به طرف ما میومد.
از دیدن تیپ قشنگ و موهای رنگ کرده و صورت آرایش کردش،تعجب کردم و با حرف زهرا "ترنم جان،این خانوم مامان منه." تعجبم چند برابر شد!
دستش رو جلو آورد و سرش رو کمی به طرف راست مایل کرد.
-خوشبختم ترنم خانوم!
سعی کردم خودم رو جمع و جور کنم و بهش دست بدم.
-سلام.ممنونم.منم همینطور!!
دستم رو فشار آرومی داد و زهرا رو نگاه کرد.
-من میرم که شما راحت باشید.خودت از دوستت پذیرایی کن.ناهار هم تا یک ساعت دیگه حاضره.
زهرا لبخندی زد و نیم نگاهی به من انداخت.تازه متوجه شدم که زهرا هم چادرش رو برداشته و با لباس قشنگی کنارم وایساده.
-چشم.حواسم بهش هست.ما هم دو سه ساعت بیشتر خونه نیستیم.بعدش باید زود بریم.
مامان زهرا،با گفتن "باشه عزیزم.بهتون خوش بگذره."
لبخند دوباره ای زد و رفت.
"محدثه افشاری"
@aah3noghte
@RomaneAramesh
#انتشارحتماباذکرلینک‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
این دل تنگم عقده ها دارد
گوییا میل کربلا دارد...
زیبا و تاثیرگذار
#ارسالےتون
#آھ_ڪربلا
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 سلام همسنگرےها✋ #روز_سی_و_چهارم چله رو به یاد #شھیدجاسم_حمید و #شھیدجوادمحمدی 💞 #شھیدمهدی_اسح
💔
سلام همسنگرےها✋
#روز_سی_و_پنجم چله رو به یاد
#شھدای_گمنام💕
+ رفیق شھیدمون❤️
شروع مےکنیم
ان شالله از دعای خیرشون بےنصیب نمونیم
و اسم ما هم در لیست اسامیِ یاران آخرالزمانی مولا مهدی قرار بگیرد..
و موثر باشیم در ظهور امام
#دعای_عهد رو ان شالله بعد از نماز صبح بخونیم و
تو لیست سربازان مهدیِ فاطمه حاضری بزنیم💖
#زیارت_عاشورا فراموش نشه😉❤️
از پست پین شده، بقیه اذکار و دعاها رو ببین و ان شالله استفاده کن
در طول روز هم
با هم مطالبی راجع به خودسازی شهدا با هشتک #چله_ی_شھدایی میخونیم ان شالله و الگو میگیریم😊
#التماس_دعاے_شھادت
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
#همسنگرےها! #جانمونین☝️
یه وقت اگه یه روز بجا نیاوردی
نگی دیگه نمیخونم‼️
دوباره شروع کن💪
این ماه شیاطین، به زنجیر کشیده شدن⛓
تو این ماه، رسیدنمون به خدا، زودتر از ماههای دیگه س.✌️
#ان_شاءالله
#تصویربازشود👌
#نذرمهدےفاطمه❤️
💔
از سوره تین و طور سینین گفتیم
از غربت دیرین فلسطین گفتیم
گفتند سپیده می دمد از غزه
با قلب شکسته باز " آمین" گفتیم
بیا ای تکسوار سبز !
ای پایان این پاییز !
بیا ای صبح پیدا در شب چشم انتظار ایل
و «سبحان الذی اسرا» بخوان تا «مسجد الاقصی»
بخوان!
ای خواندنت شیرینتر از تنزیل جبرائیل... !
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#تا_نیایی_گره_از_کار_جهان_وا_نشود
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#شھیدی_که_نمےخواست_شھید_شود‼️😳
در حین اعزام به منطقه بود که جلو دوربین گفت:
ما میخواهیم کف پایمان بخورد تو مسجدالاقصی رو زمین.
آرزویش نابودی اسرائیل غاصب بود.
ای شهید وعده الهی حق است
#شھیدجوادمحمدی
#شھید_روزه_دار
#اسرائیل_۲۵سال_آینده_را_نخواهد_دید
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_شھداء
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید✌️
با مداحی #جوادمقدم
#پیشنهاددانلود
#نسئل_الله_منازل_شھداء
#آھ_اے_شھادت...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #چله_شھدایی سوال یڪ خانم از #شھیدعلےاڪبر_زوار سلام شھیدجان! میشه بگی الان من چطوری مےتونم ادام
💔
#چله_شھدایی
مشترڪ گرامے !
مہلت استفـاده از یڪ ماه سرویس هدیہ رحمت خآص مهمانے درون شبڪہ خداوندے رو بہ پایان است
و از این پس عبادات با نرخ عادے محاسبہ خواهد شد.
👈شیطـان از غل و زنجیـر آزاد میشود
👈ثواب خواندن یڪ آیہ برابر همان آیه نہ یڪ ختم قرآن
👈خواب یعنے خواب نہ عبادت
👈و نفسڪشیدن فقط نفس خواهد بود نہ تسبیـح ..؛😔
مشترڪ محتـرم
فقط چنـد روز دیگر فرصت دارید ..! :)
#فقطچندروزباقیست
#اینبستهبهاتماممیرسد
#نسئل_الله_منازل_شھداء
#آھ_اے_شھادت...
#ماھ_خوب_خدا
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #شھیدی_که_نمےخواست_شھید_شود‼️😳 در حین اعزام به منطقه بود که جلو دوربین گفت: ما میخواهیم کف پای
💔
#استوری
چند قدم به یاد #تو😍...
#شھیدجوادمحمدی
#شھید_روزه_دار
#نسئل_الله_منازل_شھداء
#آھ_اے_شھادت...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #شھیدی_که_نمےخواست_شھید_شود‼️😳 در حین اعزام به منطقه بود که جلو دوربین گفت: ما میخواهیم کف پای
💔
با لهجه اصفهانی بخونین😍
با لهجه شیرین و صمیمی #شھید
خستگی هم اگه مونده بود تو تنِ تون
به در شد
شادی روحش
یه صلوات بفرسین😇
#شھیدجوادمحمدی
#شھید_روزه_دار
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_شھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 معاویه: عاقل باش عقیل!😏 با ۳۰۰ هزار دینار بخشش من میتوانی مجللترین خانهها را بخری که در بیعت ب
💔
#امام_خامنه_ای:
در جمهوری اسلامی
مسئلهی #فلسطین برایمان یک مسئلهی تاکتیکی یا یک استراتژی سیاسی نیست،
مسئلهی عقیده و دل و ایمان است.
در روز قدس و در جمعهی آخر ماه رمضانِ هر سال،
که امام آن را به عنوان روز قدس معین کردند،
مردم در همهی شهرهای کشور، میآیند در خیابانها؛
هوا گرم باشد، هوا سرد باشد؛
و حضور و انگیزهی خودشان را نشان میدهند.💪
۸۸/۱۲/۸
#فداےسیدعلےجانم❤️
#چفیه_فلسطینی😍
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_شھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#دلشڪستھ_ادمین...
او کسی بود که
با اسرائیل وارد جنگ شد
نبردی یک تنه
که سی و چند سال به طول کشیده است
او با عمل، اثبات کرد
عاشق مبارزه با صیونیست ها است...
تندیس #حاج_احمدمتوسلیان
در مارون الراس جنوب لبنان
ڪه به سمت قدس اشاره دارد
و نوشته شده #ما_مے_آییم...
#القدس_لنا...
#حاج_احمدمتوسلیان
#آزادی_قدس
#نسئل_الله_منازل_شھداء
#آھ_اے_شھادت...
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
💔
⚠ مراقب باشیم ⚠
⛔ قاتل امام جمعه کازرون و همچنین آن طلبه همدانی فقط دو نفر نبودند!!! ⛔شاید عده زیادی در خون این دو طلبه شریک و سهیم باشند .⚡ اونهایی که تو فضای مجازی برای آخوندها جوک ساختند .⚡ مسخره کردند .⚡ انواع تهمتها را زدند .⚡ جو جامعه را علیه روحانیت و آخوند بدبین کردند .⚡ آنهایی که نوشتند و گفتند آخوندها اضافی هستند .⚡ آنها که گفتند هر که از همه جا رانده شد میره طلبه میشه .⚡ آنهایی که گفتند آخوندها مفتخور هستند.⚡ آنها که گفتند آخوند جماعت دزد است و .....
⚠ تک تک این جملات و پیامها روی هم جمع میشه و روی ذهن افراد جامعه اثر میگذاره .⛔ اثرش این هست که جوانها کم کم از روحانیت و طلبه ها بدبین میشن . ⛔ این موج منفی روی ذهن افراد اثر میگذاره .⛔ باعث تحریک احساسات بعضی از مردم علیه روحانیت میشه ⚡ و نهایت امر باعث کشته شدن چند روحانی و طلبه مظلوم و بیگناه میشه!!!!!
⚠ مراقب باشیم !!!!! ⚠
⛔ شاید فردای قیامت جلوی من و شما را هم گرفتند و گفتند شما هم قسمتی از خون فلان روحانی را به گردن داری !!!!!
✔ مراقب نوشته ها و گفته های خودمون باشیم .
⚡ حساب و کتاب خداوند دقیق است!!!!
انتشار دهید .👆👆👆
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
🔹 #او_را.... 99 اواخر تابستون بود و کم کم داشتم آماده میشدم برای ترم جدید. برعکس تابستون های گذشته
#او_را ... 100
با چشم هایی که همچنان تعجب ازشون میبارید،بدرقش کردم که صدای خنده ی زهرا،رشته ی افکارم رو پاره کرد.
-چرا این شکلی شدی ترنم؟؟
-زهرا واقعا این خانوم مامانت بود؟؟
-آره خب.مگه چشه؟!
سرم رو خاروندم و تازه یادم افتاد که هنوز باکس گل رو به زهرا ندادم!!
-عه راستی!اینقدر حواسم پرت شد که یادم رفت اینو بهت بدم.بفرما عزیزم.تقدیم به دوست جدید و بامعرفتم.
-وای ممنونم ترنم.چرا زحمت کشیدی؟
جعبه رو از دستم گرفت و با ذوق نگاهش کرد و با بوس محکمی دوباره ازم تشکر کرد.
-راستی نگفتی چرا اینقدر تعجب کردی؟!
-زهرا!میگم...مامانت چادری نیست.نه؟
-وا!!چرا این سوالو میپرسی؟
-آخه بهش نمیومد!
شروع کرد به خندیدن و دستم رو کشید و بردم سمت مبل ها
-ترنم ازدست تو!!مگه قراره تو خونه هم با چادر بگردیم ما؟؟
مثل خنگ ها نگاهش کردم.
-خب نمیدونم.من تا حالا خونه ی کسی که چادریه نرفتم!در کل فکر نمیکردم اینجوری باشه!
-اتفاقا خدا خیلی خیلی خوشش میاد زن تو خونه خصوصا واسه همسرش مرتب و خوشتیپ باشه.وگرنه مامان من بیرون از خونه،از منم باحجاب تره!
-چه جالب! ولی تو خونه هم از تو خوشتیپ تره ها!!
زهرا ویشگون کوچیکی از دستم گرفت و با خنده بلند شد.چادرش رو گذاشت رو مبل و رفت آشپزخونه و با سینی شربت برگشت.
-دستت درد نکنه.راستی نگفتی امروز قراره کجا بریما!
-امروز با دوستام یه جلسه داریم.یه دورهمی که دوست داشتم توهم باشی.
-میدونی...راستش من قبل از تو اصلا خاطرات خوبی از چادری ها نداشتم.
و همینطور قبل از یه اتفاق ،دید خوبی نسبت به آخوندها و ریشوها...
آخه خیلیاشون جوری رفتار میکنن انگار دارن دشمنشون رو میبینن.ولی تو دومین نفری هستی که اینطور،رفتار نمیکنی!
-میدونم چی میگی ترنم.
به دل نگیر.اونا خودشونم درست دین رو نشناختن!
-یعنی چی؟
-خب تشخیص خوبی و بدی یک انسان،به این راحتیا نیست. از کجا معلوم ...ممکنه همین الآن،خود تو،خیلی بهتر از من باشی!
به قول حاج آقا،میزان خوبی و بدی هر شخص،به مقدار مبارزه با نفسیه که انجام میده.
حالا یه نفر نفسش تو بدحجابی قلقلکش میده.یه نفرم هست با حجابه و نفسش تو دروغ و غیبت و اینجور چیزا قلقلکش میده و خیلی به حجابش کار نداره.پس نمیشه از روی ظاهر قضاوت کرد که کی خوبه و کی بده.
بلکه مهم اینه که طرف چقدر جلوی نفسش می ایسته.
-چقدر این حاج آقاهه باحاله زهرا!دلم میخواد بگیرم بیلبوردش کنم بزنمش به در و دیوار شهر،همه مردم حرفاش رو بشنون!!😢
زهرا با تعجب نگاهم کرد و خندید
-دیوونه!حالا چرا اینجوری؟
خودمم خندم گرفت!
-نمیدونم.یهو به ذهنم رسید!
بعد از خوردن میوه و شربت،به اتاق زهرا رفتیم.
"محدثه افشاری"
@aah3noghte
@RomaneAramesh
#انتشارحتماباذکرلینک‼️
شهید شو 🌷
💔 #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگے_شھدا #شھیدمحمدرضا_دهقان_امیری قسمت پانزدهم باهم رفته بودیم بهشت زهرا رسی
💔
#گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگے_شھدا
#شھیدمحمدرضا_دهقان_امیری
قسمت شانزدهم
محمد رضا یک تسبیح سبز رنگ داشت که همیشه همراهش بود و به سوئیچ موتورش هم وصل بود .
وقتی سوریه هم رفت اون تسبیح همراهش بود .
یکی از دوستانی که رفته بود بیمارستان برای کارهای خودش تعریف میکرد :
به بیمارستان که رسیدم متوجه شدند از رزمنده های یگان فاتحین هستم .
اطلاع دادند که دو نفر از بچه هایمان شهید شدند و برای شناسایی به محلی بروم که پیکر دو شهید بزرگوار بود .
مسعود عسگری و احمد اعطایی را شناسایی کردم ...
گفتم :
کی این اتفاق افتاده ؟
حالم بد شده بود و داشتم برمی گشتم که مجددا گفتند :
صبر کن دوشهید دیگر هم هست ...
خیلی منقلب شدم ، گفتم :
مگه چه خبر شده ؟ چهار شهید ؟😔
وقتی برای شناسایی رفتم ، یک سوئیچ نشانم دادند که به یک تسبیح سبز رنگ آویزان بود .
همان جا گفتم :
این محمدرضا دهقان امیریه
⇐آخر هم عامل شناسایی اش همان سوئیچ همراه با تسبیحش شد ...
#شھیدمحمدرضادهقان
#ابووصال
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_شھداء
💕 @aah3noghte💕
1_12155732.mp3
1.12M
💔
#مناجات
پیش از آنی ڪه بہ هربـےسر و پادلبندم
ڪمڪم ڪن ڪه بہ مردان خدا دلبندم
🎤 حاج منصور ارضی
#التماس_دعا
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 سلام همسنگرےها✋ #روز_سی_و_پنجم چله رو به یاد #شھدای_گمنام💕 + رفیق شھیدمون❤️ شروع مےکنیم ان
💔
سلام همسنگرےها✋
#روز_سی_و_ششم چله رو به یاد
#شھیدعباس_آسیمه💕
#شھیداحمد_شکیب_احمدی (فاطمیون)💕
+ رفیق شھیدمون❤️
شروع مےکنیم
ان شالله از دعای خیرشون بےنصیب نمونیم
و اسم ما هم در لیست اسامیِ یاران آخرالزمانی مولا مهدی قرار بگیرد..
و موثر باشیم در ظهور امام
#دعای_عهد رو ان شالله بعد از نماز صبح بخونیم و
تو لیست سربازان مهدیِ فاطمه حاضری بزنیم💖
#زیارت_عاشورا فراموش نشه😉❤️
از پست پین شده، بقیه اذکار و دعاها رو ببین و ان شالله استفاده کن
در طول روز هم
با هم مطالبی راجع به خودسازی شهدا با هشتک #چله_ی_شھدایی میخونیم ان شالله و الگو میگیریم😊
#التماس_دعاے_شھادت
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
#همسنگرےها!
تا آخر چله، چند روز بیشتر نمونده...
برای هم دعا کنیم که ان شالله حاجت روا شده باشیم😔❤️
#تصویربازشود👌
#نذرمهدےفاطمه❤️
💔
یکی ازدوستان تهران گفتند: یک ماه پیش ازش دعوت کردیم اومد تهران باهاش جلسه داشتیم قرار بود هفدهم همین ماه اعزام بشه سوریه 🌹جمعه هفته آینده پروازش بود 😔دوسه بار باهاش شوخی کردیم که حاجی وصیت نامه رو بنویس که احتمال شهادت زیاده 😞 دوسه بار با بغض گفت که خیلی وقته در حسرت شهادت موندم 🌹همکارام از وقتی شنیدن همه داغون شدن. پنج ساعت بیشتر مهمان ما نبود ولی خیلی بچه ها باهاش حال کردن آدم خیلی خاکی بود. 🌹به همه همکارا عطر و پول متبرک هدیه داد.
شهید لیلة القدر شیخ محمد خرسند
💕 @aah3noghte💕
💔
فرم اعزام به سوریه شهید خرسند که قرار بود هفده همین ماه اعزام بشه.
وقتی سرنوشتت شهادت باشه در خونه خودتم شهید میشی مثل شهید محمد خرسند💔😭
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #خاطرات_شھیدزنده #جانبازحمیدداودآبادی لَندرُوِر و اسبِ زورو!😅 بهمن 1364 اردوگاه کارون قبل ا
💔
#خاطرات_شھید_زنده
#جانبازحمیدداودآبادی
37سال پیش، درحالی که نوجوانی ۱۷ساله بیشتر نبودم
خداوند توفیق داد همراه دیگر رزمندگان اسلام، از نیمه شب۹اردیبهشت تا صبحدم اول خرداد1361در عملیات بیتالمقدس حضور داشته باشم
و درست دم دروازههای خرمشهر در شلمچه،
بر اثر انفجار مین در زیر پای همرزمم، مجروح شوم😐
از آن روزهای قشنگ، یادگاریهای کمی برایم مانده است که شیرین ترینشان، سه عدد ترکش ناقابل مین کنار چشم و گیجگاهم است
از دیگر یادگاریهای آن روزها،زنجیر وپلاکی است که بین خود بچهها به زنجیر قلاده معروف بود! از بس درشت و زبر و سخت بود.
یادگاری دیگر،یک فندک نفتی است!
نه اشتباه نکنید، در جبهه سیگاری نشدم!
یکی از روزها که همراه شهید "رضا علینواز" به اهواز رفته بودم، به توصیه رضا که میگفت:
«در سفر، همیشه باید سه چیز همراه داشته باشی:تیزی، سوزن، آتیش. تیزی (چاقو) برای بریدن، سوزن برای دوختن و کبریت یا فندک برای افروختن آتش»
فندک نفتی را که دیگر به گاز نیاز نداشت را خریدم.
در اردوگاه، روی پنبه داخل آن نفت ریختم و گذاشتم توی جیبم.
بامداد اول خرداد، کنار حدود 40مجروح،
وسط میدان مین اول خرمشهر افتاده بودم.
وقتی سروصدای نیروهای کمکی را شنیدم
در آن تاریکی، بهترین وسیلهای که کمک حالم شد تا محل را نشانشان دهم که بیایند کمک، همین فندک بود.
آن را روشن کردم، بالا گرفتم و تکان دادم تا جایمان را پیدا کنند!
این ها شده اند دلخوشی آن روزها
هر چند زخم جای خالی رفقا
همیشه تازه است
💕 @Aah3noghte
@hdavodabadi💕
#انتشارحتماباذکرلینک‼️
💔
خاکسپاری شهید قدر حاج شیخ محمد خرسند هم اکنون😭❤️
نایب زیاره دوستان هستیم ❤️
💕 @aah3noghte💕