eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 عمر آن است که در پای غمت مےگذرد حیف از آن عمر... که دور از حرمَت مےگذرد #اللهم‌ارزقنازیارت‌الحسین‌علیه‌السلام #صلے‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله #السلام‌علیڪ‌دلتنگم💔 #آھ_ڪربلا #پروفایل 💕 @aah3noghte💕
💔 رهبرم اخم کند، قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به دریای دل اربابم قایق از خشم پراست و دل از نفرت تکفیری ها. قصه ی فهمیده باز تکرار کنم؟ 😏 نه دگر این بار دعوا به سر سربند نیست. همه ی سر بند ها نام یا فاطمه است...نشود تکرار باز عاشورا.😊 خیمه ها این بار جایش امن است. علم عباس هم دست نیکوی گل سرسبد فاطمه است. رهبم خامنه ایست.💪 رهبرم سید و اولاد علی است. 😍 رهبرم اخم کند به خدا مادرتان داغ شما می بیند. حاج همت رفته، کاظمی دیگر نیست، پدر موشک ایران هم رفت. لیک از عالم غیب باز با ما هستند.❤️ حاج قاسم هم هست که سلیمانی کرد همه دنیا را فتح. همه ی ما هستیم کور خوانید اگر باز هم فکر کنید که علی تنها است. نامه های بیعت با مسلم همه اش ایرانیست. همه با خون خود امضا کردیم. 🙃 خاک پای پسر زهراییم. باز دنیا انگار تشنه خون شده است. هوس رویش لاله کرده دورتا دور ضریح عباس خون شیعه زگرفتاری تن خسته شده. وقت آن است که آزاد شود از رگ ها. رهبرم اخم نکن. ای به فدای جدت . به خدا اذن دهی ، شیعه با خون خودش می شورد،همه ی لشکر کفر.☺️❤️ ... ❤️ 💕 @aah3noghte💕
💔 نمی‌کند نظر به غیر تو چشمی که لبریز تو باشد..! #امام_حسین_جانم #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 اسمش "طرّماح" بود خوش صحبت، با استدلال هایی قوی عمرش را در اثبانیت حق حضرت علی علیه السلام گذرانده بود ... مقداری گندم خریده و از کوفه رهسپار یمن بود در راه، امام حسین را دید و از آشوب کوفه برای حضرت گفت امام اما فرمودند: ما بر سر عهدمان (با مردم کوفه) هستیم طرماح گفت: مےروم آذوقه را به خانواده ام مےرسانم و برای یاری شما برمےگردم... رفت اما وقتی برگشت که خیمه ها در آتش بود... طرماح، سعادت دنیا و آخرتش را فدای روزیِ خانواده اش کرد... مےگویند بعد از بازگشت به یمن، سرنوشتش در تاریخ، مشخص نیست... آری طرماح وقتی میرسد که دیگر در نینوا لاله ای نیست و آتش ها خاکستر شده اند! ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #رمان_رهــایـــے_از_شبــــ ☄ #قسمت_هشتاد 💤خواب دیدم..... فاطمه روی سجاده در همون محرابی که دیش
💔 در رابستم. پشت در آرام آرام اشک ریختم. خدایا ممنونم 😢🙏که فاطمه رو سر راهم قرار دادی. من چقدر این دختر را دوست داشتم.چقدر احساس خوب و آرامش بخشی به من می داد. کاش او خواهرم بود.کاش لحظه به لحظه کنارم بود تا مواظبم باشه خطا نکنم! یاد جمله ی فاطمه افتادم!       (خدا تو رو در آغوش گرفته..). بله من خدا رو دارم .لحظه به لحظه کنارمه. پس نباید حسرت بخورم که چرا فاطمه همیشه کنارم نیست. من در آغوش خدا فاطمه رو پیدا کردم.. همینطور حاج مهدوی رو! پس در آغوش خدا میمونم.شاید خدا سوغات بیشتری در آغوشش پنهان کرده باشه! امروز پر از انرژی ام. میخوام فقط با خدا باشم وشهدا!😊👌 رفتم سراغ سجاده و کتاب دعا!! 🍃🌹🍃 اولین اتفاق خوب افتاد!! فاطمه همون شب زنگ زد و با خوشحالی گفت: _در مدرسه ی خصوصی ای که یکی از آشنایانش مدیریت‌ اونجا رو به عهده داره به یک حسابدار نیاز دارن! من که سر از پا نمیشناختم با خوشحالی گفتم:☺️😍 _این از برکت قدم توست..یعنی میشه منو قبول کنند؟؟ فاطمه هم با خوشحالی میخندید.☺️ _ان شالله فردا باهم میریم برای مصاحبه. 🍃🌹🍃 روز بعد با کلی ذوق وشوق از خواب بیدار شدم. آرایش مختصری کردم و با اشتیاق چادرم رو پوشیدم.وقتی به خودم در آینه نگاه کردم بنظرم .تصمیم بود ولی رژم رو پاک کردم و با ، راهی آدرس شدم.😌 وقتی به سر در مدرسه رسیدم مو بر اندامم سیخ شد.روی تابلوی مدرسه نوشته بود 😢😟 👣(مدرسه ی غیر انتفاعی شهید ابراهیم همت)👣 🍃🌹🍃 حال عجیبی داشتم. وارد دفتر مدیریت‌ که شدم فاطمه رو دیدم.بعد از سلام و احوالپرسی های معمول با خانوم مدیری که بسیار متشخص و با دیسپلین خاصی بودند در رابطه با اهداف مدرسه و همچنین کارایی های من صحبت شد و قرار بر این شد که من بی چک وچونه از شنبه کارم رو آغاز کنم! به همین سادگی!!☺️👌 ایشون که خانوم افشار نام داشتند علت این انتخاب رو فاطمه معرفی کردوگفت: _اگه ایشون شما رو تضمین میکنند بنده هیچ حرفی ندارم! 🍃🌹🍃 خدا میدونه با چه شور واشتیاقی از در مدرسه بیرون اومدم. اگر نبود همانجا فاطمه رو در آغوش میگرفتم و می رقصیدم.! ولی صبر کردم تا از آنجا خارج شویم.اون وقت بود که فهمیدم فاطمه هم درست در شرایط من بوده. باخوشحالی همدیگر رو بغل کردیم .فاطمه گفت: _بیابریم یه چیزی بخوریم. دلم میخواد این اتفاق رو جشن بگیریم.☺️😍 به یک کافه رفتیم و به حساب من، باهم جشن مختصری گرفتیم.برای ناهار به دعوت فاطمه تا خونشون رفتیم و در جمع گرم وصمیمی اونجا مشغول حرف زدن درباره ی آرزوهامون شدیم شدیم. فاطمه با حرفهای امید بخشش منو از حس زندگی لبریز میکرد وگاهی یادم میرفت چه مشکلاتی پشت سرم دارم! 🍃🌹🍃 گرم گفتگو بودیم که تلفن فاطمه زنگ خورد.ناگهان چهره ی او تغییر کرد و با دلواپسی و ناباوری نگاهم کرد. من که هنوز نمیدونستم  شماره ی چه کسی روی تلفن افتاده با نگرانی پرسیدم: _کیه؟! فاطمه با دهانی باز گفت: _حااامد😧 من ذوق زده شدم.گفتم: _ای ول!!!! چقدر خدا عادله…یکی من یکی تو..پس چرا جواب نمیدی؟ _آخه اون شماره ی منو از کجا آورده؟؟!! من که شماره همراهم رو بهش ندادم’!! میترسیدم تلفن قطع شه و من نفهمم حامد قصدش از تماس چی بوده! با حرص گفتم: _بابا خب جواب بده از خودش میپرسی! فاطمه دستهاش میلرزید: _نه..نه نمیتونم رفتارش برام غیر قابل درک بود.با اصرار گفتم: _فاطمه. .لطفا..!!!تو روخدا جواب بده..مگه دوستش نداری؟ فاطمه با تردید گوشی رو جواب داد. ومن فقط در میان سکوتهای طولانی چنین جوابهای میشندیم _سلام..ممنون..نه..شماره مو کی بهت داده؟…حامد؟؟؟…..من خوبم.!.ما قبلا در این مورد حرف زدیم ..نمیتونم؟ حدس اینکه اونها درمورد چی حرف میزنند زیاد سخت نبود ولی از اواسط مکالمه سکوت فاطمه طولانی شد و قطرات اشکش😢 یکی پس از دیگری روی گونه های سفید و خشگلش برق میزد.داشتم از فضولی می مردم. فاطمه گوشی رو قطع کرد و با دستش صورتش رو پوشاند وبی صدا گریه😭 کرد.با نگرانی😨 وکنجکاوی پرسیدم: _فاطمه چیشد؟حامد چی میگفت؟؟ ادامه دارد… نویسنده: ... 💕 @aah3noghte💕
4_582493935813787772.mp3
1.44M
💔 روایت صوتی ڪمتر شنیده شده از #شھیدمرتضی_آوینی 🌹 بسیار دلنشین ... این فایل خام و قبل از تدوین است ڪه سراسر همراه با بغض حسرت شهید آوینی همراه است و گاهی در هنگام خواندن بعضی از فرازهای این دلنوشته صدای گریه های شهید شنیده مےشود... #پیشنهاد_دانلود #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 ⚜آیت اله بهجت(ره): 👈اگر #نمازتان را مراقبت و محافظت نڪنید ❌میلیاردها قطره #اشڪ هم برای #سیدالشهدا بریزید،درآخرت شما را نجات نمیدهد. #نماز_اول_وقت_بخونیم ❤️ 🌷 #تسلیت #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 شهیدی که اصرار داشت دیگر روضه #قاسم_بن_الحسن نخوانند‼️ #شھیدمرحمت_بالازاده #تصویربازشود #آھ_ا
💔 بالاترین آرزوی #شھیدعبدالحسین_برونسی چه بود؟ #تصویربازشود #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
1_26675552.mp3
11.69M
💔 🎧 #نواهنگ سرباز شش ماهه 🎼 از بین خیمه اومد سرباز شش ... 🎤 #حاج_محمود_کریمی #پیشنهاددانلود #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 روایت اول: چشمهایش از شادی مےدرخشید صورت گذاشت روی صورتِ اسماعیل و خدا را شکر کرد که اسماعیل را به او بخشید روایت دوم: چشمهایش از اشک سرخ شده بود. صورت گذاشت روی صورتِ علی. گفت: بعدِ تو خاک بر سرِ دنیا. صدای هلهله‌ی دشمن بلند شد ... #علی_اکبر #آھ_ارباب... 💕 @aah3noghte💕
💔 صحبت های جالب #بانو #الهام_چرخنده 🎀 تاکنون بیش از ۳۷۸ سخنرانی کرده‌ام و توانسته‌ام در چادری شدن ۸ هزار نفر نقش داشته باشم و امروز با صدای بلند می گویم: 🎀 کشور صاحب دارد و باید تربت شناس باشید تا از لطف الهی برخوردار شوید. "نباید اسیر سلبریتی هایی که هیچ عمقی ندارند و توخالی هستند شویم" 😔 بارها هم خودم و هم فرزندم کتک خوردیم و می دانم حفظ این حجاب و حسینی بودن سخت است ولی... . 🍃 من راهم را انتخاب کرده‌ام چون از یک «پاپتی پرگناه» برگشته‌ام و از حضرت زینب (س) و حسین (ع) کمک گرفته‌ام و فکر می‌کنم در برابر سختی‌های حضرت زینب (س) من کسی نیستم و "این سختی‌ها چیزی نیست و همه می‌توانیم زینب زمان خود باشیم." 🍃. ‼️ دیگر نمی‌خواهم در قطعه هنرمندان دفن شوم، من باید درس عبرت برای دختران جوان کشورم باشم و راه رفته به سوی دنیای غرب را که به سمت تباهی است به دختران سرزمینم نشان دهم و از عواقبش بگویم تا شاید نفر دومی وارد آن نشود و امروز هر ضربه‌ای که دشمن وارد می‌کند، من در مسیرم مصمم‌تر می‌شوم. . ♥️ بخش هایی از سخنرانی خانم چرخنده در همایش حجاب و عفاف قزوین ♥️ #حجاب_زینبی #حیا #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 #چله_زیارت_عاشورا #روز_هفتم_چله ترجیحا با ۱۰۰لعن و ۱۰۰ سلام به نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان و استجابت حاجات اعضای کانال #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 ✅کاش هر روز زیارت عاشورا می خواندم ✍شیخ عبدالهادی حائری مازندرانی از پدر خود حاج ملاابوالحسن نقل می کند: من حاج میرزا علی نقی طباطبائی را بعد از رحلتش در خواب دیدم و به او گفتم: آرزویی هم در آنجا داری؟ گفت: هیچ آرزویی ندارم جز این که چرا در دنیا هر روز زیارت عاشورای امام حسین علیه السلام را نخواندم. رسم سید این بود که دهه محرم زیارت عاشورا می خواند نه در تمام سال؛ از این رو افسوس می خورد که چرا تمام سال نمی خواندم #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 خودتون ترجمه کنید... من واقعا نمیتونم بگم "فَبَینَما هوَ یُخاطِبُهم اذ رَماهُ رَجُلٌ مِنهم بِسَهم فَذَبحہُ..." #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 از #گنبد_آهنین که هیچ ... اونو رَدیم، مواظب باشید که بلایی سرتون نیاریم... #نتانیاهو از قدرت ما خبر نداره... 💪 #نتانیاهو قدرت ما را امتحان نکن!😏 #اندڪےبصیرت 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا حجت الاسلام #شھیدمحمدعلی_حیدری:  در س
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا #شھیدجواد_سرافراز:  در سال 1332 در تهران متولد شد. پدرش  مؤسس دبستان اسلامی ولی عصر و دبیرستان جهان آراء و از روحانیون مبارزی بود که سالها در زندان رژیم شکنجه و مورد اهانت واقع شده بود. سرافراز در دانشگاه‌های انگلیس و هند در رشته #جامعه‌شناسی ادامه تحصیل داد و #انجمن‌های_اسلامی را در آن‌جا پایه‌گذاری کرد و به عنوان #نماینده انجمن‌های اسلامی مقیم بنگلور هند به خدمت امام در پاریس رسید. در سال 1357 همراه با مردم در نبردهای خیابانی علیه رژیم شرکت کرد و در تسخیر کلانتری ها نقش برجسته‌ای داشت. بعد از پیروزی انقلاب، عضو حزب جمهوری اسلامی شد و همچون بازویی برای شهید بهشتی بود. وی سرپرستی منطقه 11، ریاست و مسوولیت آموزش و عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری را بر عهده داشت. به علاوه، مدیر مسوولی شرکت رایانه و مسوولیت روابط عمومی شرکت «ایزایران» وابسته به وزارت دفاع را نیز بر عهده گرفت و سرانجام در هفتم تیرماه 1360 به شهادت رسید. #خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت❣ #شھیدترور #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕 #اختصاصے_ڪانال_آھ... پست معرفی شھدای ۷تیر را بخوانید تا متوجه شوید امام راحل ره در یک روز چه یارانی را از دست دادند و منافقان، چه آدم نماهای خبیثی هستند یکی از دلایل #بےبصیرتی، ناآگاهی است‼️
💔 🏴 #حضرت_علی_اکبر قصد دارد بدوَد تاب و توانش رفته پیرمردی که غریبانه جوانش رفته هرچه میخواست که با پا برود باز نشد عجبی نیست سوی معرکه جانش رفته وقت پیری همه امید پدرها پسراست تکیه گاه قدو بالای کمانش رفته.. فرصت اینکه کند پا به رکابش هم نیست دیر راهی شود از دست زمانش رفته از سر ماذنه افتاد موذن برخاک تا به خیمه غم هنگام اذانش رفته باچه ضجری به سر نعش علی می آید باچه حالی که توان بهر بیانش رفته آمد و دید پیمبر به زمین افتاده آمد و دید که حیدر ضربانش رفته هرچه میدید علی بود علی بود علی بدنش بیشتر از حد مکانش رفته آنقدر نیزه به هرجای تنش ریخته اند که توان از بدن نیزه زنانش رفته تیرها مثل حسن با بدنت لج کردند هرچه تیر است دراین دشت نشانش رفته عصمت الله به بالای سر شاه آمده دید افتاده کنارش،  وَ جانش رفته.. نوبت کار جوانان بنی هاشم شد کار بسیار جوانان بنی هاشم شد شاعر: #سیدپوریا_هاشمی #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 خادم امام رضا علیه السلام بود هر چه تلاش کرد وارد سایت خادمان بشه و نوبت خادمی شب عاشورا بزنه، نشد رفته بود سر مزار گفته بود اگه بشه برم، به نیت شما میرم... دوباره وارد سایت شدن همان و شب عاشورا نوبت خادمی اش درست شدن همان.... ... نَمی از خاک کربلا دارد... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 لعنت به دنیایی که قامت پدر را در سوگ پسر خمیده کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 #کربلا_را_تو_مپندار که شهرےست در میان شهرها کربلا #حرم_حق است و هیچکس را جز #یاران_حسین به آن راهی نیست..... #هرشب_یک_دل_نوا #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕 #فرواردکن_مومن😉
💔 ڪبوتری ڪه خیال حرم به سر دارد مگر بمیرد از این فکر، دست بردارد حرم ندیده ولی دلخوشیم اینقدرے ڪه صاحب حرم از حال ما خبر دارد #اللهم‌ارزقنازیارت‌الحسین‌علیه‌السلام #صلے‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله #السلام‌علیڪ‌دلتنگم💔 #آھ_ڪربلا #پروفایل 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا