💔
اینبار بی مقدمه از #سر شروع کرد
این روضه خوان پیر از آخر شروع کرد
مقتل گشوده شد همه دیدند روضه را
از جای بوسه های پیمبر شروع کرد
از تل دوید مرثیه ی قتلگاه را
از لابلای نیزه و خنجر شروع کرد
از خط به خط مقتل گودال رد شد و
با گریه از #اسیری خواهر شروع کرد
اینجا چقدر #چشم حرامی به خیمه هاست!
طاقت نداشت از خط دیگر شروع کرد
زیر عبا گرفت سرش را و صیحه زد
از روضه های سیلی و معجر شروع کرد
برگشت ، روضه را به تمامی دشت برد
از ارباً ارباً تن #اکبر شروع کرد
لب تشنه بود خیره به لیوان و آب شد
از التهاب #مشک برادر شروع کرد
هی دست را شبیه به یک گاهواره کرد
از لای لایِ مادر #اصغر شروع کرد
تیر از گلوی کودک من در بیاورید!
هی خواند و گریه کرد و مکرر شروع کرد
غش کرد روضه خوان نفسش با شماره شد
مدّاحی از کناره ی منبر شروع کرد:
"ای تشنه لب حسین من! ای بی کفن حسین!"
دم را برای روضه ی مادر شروع کرد
یک کوچه وا کنید که #زهرا رسیده است
مداح بی مقدمه از در شروع کرد
#آھازدلزينب
💕 @aah3noghte