💔
بچه ها به شوخی میگفتن "روزی یه غیبت یه تهمت و یه دورغ بگین تا شهید نشین!"😜
اما بین خودمون میگفتیم
خدا معادلات #شهادت رو توی #سوریه عوض کرده.
روی کسایی دست میذاره و میبره که در دستگاه محاسباتی و ذهنی ما شاید فعلا #موندنی باشن اما در دستگاه الهی #رفتنی ...
خدا خریدارِ #مخلص هاست نه #مدعی ها...
مثل #شهید_مهدی_اسحاقیان که بیست خرداد پارسال در #حلب شهید شد
و #جواد_محمدی که شانزده خرداد امسال در #حماء بال در بال ملائک کشید درحالی که پیکر مطهرش رو #داعش ربود
به نقل از: #دوست_شهید
😔 رفیقان میروند نوبت به نوبت
خوش آن روزی که نوبت بر من اید
#شهید_جواد_محمدی
#شهید_روزه_دار
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
در شهر #بهار متولد شد. نیمه اردیبهشت
نامش را سیدمحمد گذاشتند و گاهی صدا زدند سید میلاد؛ پسری از نسلِ حیدر؛ فدایی #بنت_الحیدر.
از همان جوانی عاشقی را بلد بود. #خادم_شهدا بود و خدمتگزار زائرانشان وچه زیبا خودش را در دلشان جا کرد تا بعدها دستگیرش باشند.
قدرتمند بود؛ ورزشکاری قوی و غیور که مقامات استانی و کشوری داشت اما هیچوقت مغلوب #نَفس نشد. مهندسی عمران داشت و استاد ساخت و ساز! و این #استاد حالا مهندس دلهای ما شده.
میگفت "راه امام حسین(ع) راه عاقبت به خیری است" و چه خیری بالاتر از شهادت؟!!
مادرش یکسال قبل از آسمانی شدنِ فرزندش در آغوش خاک آرام گرفت و بنا شد مدالِ مادرِ شهید شدن را از دستانِ مادرِ آسمانها و زمین بگیرد. چه رو سفید است مادری که دست پرورده اش؛ فدایی راهِ #امام_زمان خود شود. حقیقتا که #سید_محمد مادر را رو سفید کرد.
دلاور مردِ سوریه؛ در بیست و نهمین پاییزی که دفترِ عمرش به خود میدید، در عملیات آزاد سازی #حلب آسمانی شد و صفحات این دفترِ پر از عاشقی در بیست و پنجمین روزِ مهرماه از ورق خوردن ایستاد.
حالا مزارش در کنار تربت مادر؛ میعادگاه عاشقانی است که می آیند تا دستِ دل را در دستانِ این #مهندس جوان بگذارند تا برایشان دلی بسازد مملو از #عشق.
#شهادتت_مبارک؛ میلادِ قلبها💔
✍ #زهرا_قائمی
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی
تولد: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۵
شهادت : ۲۵ مهر ۱۳۹۴
مزار: همدان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#خاطره_دوست_شهید
#آقا_جواد برای اعزام به سوریه و دفاع حرم تازه اومده بود به پادگان تا مختصر آموزشی ببیند و دوباره رهسپار دیار عاشقان شود.
معلوم بود که کوله باری از تجربه است.
از بچه ها شنیدم که چند باری اعزام شده و در #عملیات_محرم نیز در #حلب بوده و جایی که جنازه یکی از شهدا در بین معرکه مانده بود او شجاعانه جنازه مطهر شهید را به عقب کشیده بود و در همان عملیات مجروح نیز شده بود.
سر کلاس حواسم جمع بود که یک وقت سئوالی نکند که بخواهد به قول معروف حالم را بگیرد😅 اما خدا را شکر اصلا به روی خودش نمیآورد که این اموزشها را دیده و چند جلسه ای که باهم داشتیم بخوبی و خوشی سپری شد.
بعد از اموزش رفاقتمان باهم بیشتر شد. شوق و اشتیاقش را که برای رفتن به سوریه دیدم و توجه به حرکاتش فهمیدم دیر یا زود رفتنی است ...
چندبار گفتم بیا چند عکس باهم بگیریم هربار به بهانه ای در میرفت آخرین بار گفت:
چی میخواهی بعد شهادت ما بروی بعنوان همرزم شهید خاطره گویی... نه داداش ما اهل معنویات نبودیم... چیز بدرد بخوری هم برای تعریف نداریم بعد شهادت ما نروید بگویید این اهل سیر و سلوک و ریاضت و... بود.
نه بابا ما هیچ کرامت نداریم و آدم عادی هستیم.
آخر سر هم بعد چند ماه یک عکسم با هم ننداختیم با اینکه خیلی همدیگر را میدیدم و صحبت میکردیم...😢
#شهیدجوادمحمدی
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که "زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از شهادت نیست"