eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 #دو_نیمه_سیب ۱۳...🍎 تاریخ دارد تکرار می شود تماشاچی و بی طرف وجود ندارد تو اگر شبیه شهدا نشوی چه
💔 ۱۴...🍎 تاریخ دارد تکرار می شود تماشاچی و بی طرف وجود ندارد تو اگر شبیه شهدا نشوی چه کسی علَم جهاد را برمےدارد؟؟ 💖 شھدا در ادامه دادن راه بسیار به هم هستند... سمت راست: (مدافع حرم) سمت چپ: (دفاع مقدس) 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از شهادت نیست" ...
💔 ⁉️ بعد از شهادت‌ اومد توی خوابم گفت‌ : اگه می‌خوایید بچه‌هاتون‌ مثل‌ من‌ بشن‌ بهشون‌ تاکید‌ کنید: اول‌ وقت‌ و هر شب شون ترک‌ نشه! 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی 💝 در زمانی ڪه چروڪ بودن لباس‌ها و نامرتب بودن مـوها نشـانه بی‌اعتنـایی به ظواهـر
💔 💝 امیدوارم تو هم مرا یاری کنی امیدوارم هر روز آسمانےتر شوی🕊... آخرین دست نوشته "پاسدار شهیدعباس دانشگر به همسرش در روز اعزام ماه پاک شدن ... 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی 💝 تو وصیت نامه اش نوشته بود: "اگر بچه م دختر بود اسمش زهراست، پسر بود، مهدی." م
💔 💝 به سوریه که اعزام‌ شده‌ بود بعضۍ‌ شب‌ها‌ با‌ هم‌ در‌ فضای مجازۍ‌ چت می‌کردیم بیشتر‌ حرفهایمان احوالپرسۍ‌ بود... و‌ اندڪ‌ آبۍ‌ می‌ریختیم‌ بر‌ آتش دلتنگۍ‌مان... روزهای آخر ماموریتش بود گوشۍ‌ تلفن‌ همراهم‌ را‌ که روشن‌ کردم دیدم‌ عباس‌ برایم‌ کلۍ پیام فرستاده‌ است...! وقتۍ‌ دیده‌ بود‌ که‌ من‌ آنلاین نیستم نوشته بود: "آمدم‌ نبودۍ؛‌ وعده‌ۍ‌ ما‌ بهشت.."🥀 راوی: همسر عشق آسمونی💍 💞 @shahiidsho💞
💔 گفت: تو از اون مردهای عاشق پیشه میشی چون به نامحرم نگاه نمی کنی.... 📚راستی دردهایم کو؟ 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 عاشورای حسینی تکرار می‌شود... الان همان عاشورای حسینی‌ست که در جهان اسلام اتفاق می افتد... بنده
💔 کتاب آخرین نماز در حلب بعد از دو هفته از شهادتش ، ساکش به دستمان رسید وسایل داخل ساک را یک به یک دیدم و ساک را کنار اتاق گذاشتم. در نیمه‌های شب ناگاه صدای اذان را شنیدم و از خواب پریدم. ساعت را نگاه کردم. دیدم نیم ساعت به اذان شرعی مانده؛ هیجان تمام وجودم را گرفته بود؛ دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است؛ وقتی خوب دقیق شدم؛ دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود؛ گرفتم، نگاهم به آن خیره شد... روی صفحه نوشته بود: «اذان به وقت حلب» دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه میدهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان 📚آخرین نماز در حلب راوی: پدر سالروز شهادت فدایی عمه 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 می‌خواستم دامادش کنم، وقتی جواد اصرار های من را دید با خواهرش به بازار رفت و برای دلخوشی ما یک دس
💔 ماه محرم که فرا میرسید پیراهن مشکی به تن میکرد وچفیه سبزرنگی به گردن می‌انداخت،شورحسینی اورا به هیئت میکشاند.میشدعشق و محبت او به سیدالشهداء (ع) رادرچهره اش دید اما او به شوراکتفا نمیکرد.به هیأتی میرفت که بارعلمی ومعنوی بیشتری داشته باشد. کناردوستانش مینشست وسینه زنی که شروع میشد،عاشقانه سینه میزد. دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه میدهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان راوی: برادر فدایی عمه جان 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 روزمان را متبرک میکنیم با صلواتی به نیابت از شهید هدیه به حضرت فاطمه سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌ص
💔 “عباس بین در و دیوار سوخت” سردار اباذری راز را فاش کرد، راز شهادت عباس را… آخر میگویند تنها اباذری جسم پاره پاره عباس را دید. اباذری می‌گفت بچه ها رو قبل رفتن جمع کردم تو اتاقم گفتم 10نفرید مطمئن باشید که 2تا3نفرتون یا شهید میشن یا مجروح… گذشت… گفت از این جمع همشون هم قسم شده بودن که عباس رو عملیات ها نبرن و کلا مواظبش باشن این آخرین بار هم خطی که اینا بودن کلا 8 یا 9 نَفَر از بچه های دانشگاه امام حسین بودن که عباس خبردار میشه بچه ها وضعیتشون خوب نیست. عباس و یه نَفَر دیگه با ماشین میرن جلو، یه جایی کنار دیوار پارک میکنه. وقتی خواستن بیان پایین، با موشک ضد تانک ماشین رو میزنن، تا پیاده بشه “بین در و دیوار” نارنجک منفجر میشه و میسوزه. حاجی گریه میکرد ،شونه هاش می‌لرزید… حاجی گفت من جنازشو دیدم نه پهلو مونده بود…نه صورت… نه چشم…عباس خوش سیما بود،… سیمای قشنگشم گذاشت و رفت .. آره حقش بود مثل زهرا (س) شهید بشه ،تو آتیش ،بین در و دیوار با پهلو و صورت زخمی صلواتی بفرستیم به نیابت این شهید عزیز، هدیه محضر حضرت فاطمه سلام الله علیها به امید شفاعتشون 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 فدایی عمه جان 💞 @shahiidsho💞
💔 بعدِشهادت‌،اومدتوخواب‌یہ‌بنده‌خدایۍگفت‌ اگہ‌مےخواییدبچہ‌هاتون‌مثل‌من‌بشن‌ بهشون‌تاکید‌کنید″نمازاول‌وقت‌وزیارت‌عاشورا″ هرشبشون‌ترک‌نشہ فدایی عمه جان 💞 @shahiidsho💞
💔 روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، « الَّذِینَ هُمْ فِے خَوْضٍ یَلْعَبُونَ» ما هستیم. مرده‌ام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم، تو بیدارم ڪن خدایا... ! بہ حرمت پاے خسته ے رقیه(س)، بہ حرمت نگاه خسته ے زینب(س)، بہ حرمت چشمان نگران حضرت ولے عصر (عج)؛ بہ ما حـرڪت بده.... ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞
💔 تو فقط ده سالته!!! تو فقط ده سالته؛چطوری میخوای روزه بگیری؟ » این را در جواب اصرار هایش برای شرکت در اعتکاف رجبیه گفتم. آخر سر وقتی عشق و علاقه اش را دیدم قبول کردم که به اعتکاف برود. شاید آن سال های اول، صفا و صمیمیت جمع های دوستانه او را به اعتکاف می کشاند اما بعدتر وقتی عمیقاً فهمید که مراسم اعتکاف یک ضیافت معنوی است برای شرکت در آن لحظه ‌شماری می کرد. وقتی از اعتکاف برگشت معنویت از چهره اش می بارید. 📚لبخندی‌به‌رنگ‌شهادت راوی: مادر ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"