eitaa logo
شهید شو 🌷
4.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
4.2هزار ویدیو
72 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ پست های برجسته به قلم ادمینِ اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل همسطح: @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 به جایی رسید که حضرت آقا بهش میگفت.. : شما نفس کشیدنت هم مبارزه است.. بهش میگفت: هر موقع هر ج
💔 عزیز برادرم علی عزیز همه شهداء و حقایق آن دوران را در چهره‌ی تو دیدم یکبار همه خاطراتم را به رخم کشیدی. چه زیبا از کسانی حرف زده‌ای که صدها نفر از آنها را همینگونه از دست دادم و هنوز هر ماه یکی از آنها را تشییع میکنم و رویم نمی‌شود در تشییع آنها شرکت کنم. ده روز قبل بهترین آنها را -مراد و حیدر را- از دست دادم، اما خودم نمی‌روم و نمی‌میرم، در حالی که در آرزوی وصل یکی از آن صدها شیر دیروز له‌له می‌زنم و به درد «چه کنم» دچار شده‌ام. امروز این درد همه وجودم را فراگرفته و تو نمکدانی از نمک را به زخم‌هایم پاشاندی. تنهای تنهایم. عکست را بروی جلد بوسیدم ای و دوست ندیده‌ام که بهترین دوستت را در کنارم از دست دادی. امیدوارم سربلند و زنده باشی تا مردم ایران در زمین همانند دب اکبر در آسمان نشانی خدا را از تو بگیرند و به تماشایت بنشینند. برادر جامانده‌ات قاسم سلیمانی ۹۶/۱/۳۰ ... 💞 @aah3noghte 💞
19.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 بغض و اشک رهبر انقلاب، هنگام تعریف خاطره ای از کتاب خاطرات 📚 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 روزمان را متبرک می کنیم به یاد شهیدی که در روز ولادت امام رضا همچون امام حسین به شهادت رسید در رو
💔 روزمان را متبرک می کنیم به یاد شهیدی که آزادی خرمشهر برایش مهمتر از بچه‌اش بود! مرحله دوم عملیات بیت المقدس برای حمل مجروح، یک فروند هلیکوپتر شنوک به منطقه اعزام شده بود که در بندر ماهشهر نشست. داخل یک سالن پر از تخت بود و سِرُم و انبوه مجروحانی که تعداد زیادی از آنها همانجا از شدت جراحت شهید می شدند. مجروح تخت کناری من، بابایی فرمانده گردان مالک بود که از ناحیه دست، تیر خورده بود. او هم مرا می شناخت. او آهسته گفت: "میایی فرار کنیم؟ -کجا؟ "خط! بعد از نماز صبح بابایی گفت: پاشو! مثل کسانی که از زندان فرار میکنند به سمت دیوار انتهای درمانگاه رفتیم. من دست هایم را که سالم بود قلاب کردم و بابایی از دیوار بالا رفت و او با همان یک دست سالمش مرا با آن زخم باز، بالا کشید در مسیر از او پرسیدم: برادر بابایی خیلی تو فکری! -از تهران زنگ زدند وگفتند خدا بهت یک دختر داده. پرسیدم: پس تو می‌خواهی بری تهران؟ - نه! اما شما با این وضعیت و زخم و... "تکلیف من اینجاست آزادی خرمشهر از بچه من مهمتر است" بابایی همان روز با یک گلوله مستقیم آر.پی.جی به شهادت رسید و دیدار با دخترش به قیامت افتاد دسته گلی از صلوات به نیابت از این شهید بزرگوار، هدیه می‌دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها 🌸الّلهُم‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان سالروز شهادت راوی: ♡ ‌ ‌ ❍ㅤ   ⎙ㅤ  ⌲ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"