eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 (۱۳۲۴ - ۱۳۵۹) غفور جدی اردبیلی در سال ۱۳۲۴ در شهر اردبیل دیده به جهان گشود. وی فرزند سوم خانواده بود. دوران کودکی و تحصیل خود را در زادگاهش به پایان برد و برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در دانشکده نیروی هوایی همانا مشغول به تحصیل شد. در سال 1346 نیز برای طی دوره مقدماتی خلبانی وارد نیروی هوایی شد. او که از هوش بالایی برخوردار بود به سرعت شروع به یادگیری فنون و زبان انگلیسی کرد. دوره مقدماتی پرواز غفور در تهران دوسال به طول انجامید و در این مدت او در فرودگاه قلعه مرغی پرواز با هواپیماهای تک موتور را تجربه کرد و سرانجام در سال 1348 به همراه دومین گروه دانشجویان اعزامی به آمریکا سفر کرد تا دوره تکمیلی خلبانی خود را در این کشور سپری کند. با ورود غفور به آمریکا فصلی نو در زندگی او آغاز شد به شکلی که بعد از حدود 2 سال و در اوایل سال 1350 که آموزش‌های او در حال اتمام بود همگان را حیرت زده کرد. پروازهای غفور با مهارت مثال زدنی انجام می‌پذیرفت به شکلی که بارها توانست از استادان خود پیشی بگیرد و توانمندی خود را در هدایت هواپیما به رخ استادان آمریکایی بکشد و در نهایت در همین زمان موفق به اخذ گواهینامه خلبانی از ایالات متحده آمریکا شد ... تاریخ شهادت ۸/۱۷ ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #شهيد_غفور_جدی_اردبیلی (۱۳۲۴ - ۱۳۵۹) غفور جدی اردبیلی در سال ۱۳۲۴ در شهر اردبیل دیده به جهان گشو
💔 نیروی هوایی آمریکا نمی‌خواست خلبان ماهری مثل غفور جدی را از دست بدهد به همین دلیل دست به کار شد و طی مکاتباتی با نیروی هوایی ایران موافقت آنها را برای جذب و بکارگیری غفور جدی در نیروی هوایی آمریکا جلب کرد. در همین راستا نماینده نیروی هوایی آمریکا طی تماسی با خانواده غفور از پدر وی سوال کرد که وی در پاسخ به آمریکایی‌ها گفت: من فرزندم را برای میهنم پرورش داده‌ام.💪 به این ترتیب غفور که به درجه ستوان دومی نیز مفتخر شده و در آمریکا نیز شاگرد اول شده است به ایران باز می‌گردد و خود را به فرماندهی پایگاه یکم شکاری تهران معرفی می‌کند. چون او با نمره ممتاز گواهینامه خلبانی را اخذ کرده بود مختار بود که هر هواپیمایی که می‌خواهد با آن پرواز نماید خود انتخاب کند که غفور هواپیمای اف4 را انتخاب می‌کند. چون در آن زمان این جنگنده فقط در تهران و شیراز فعالیت داشت، وی نیز به شیراز منتقل شد و پرواز با هواپیمای اف4 را در گردان72 تاکتیکی شیراز که مسئولیت آن بر عهده سرتیپ خلبان بود، آغاز کرد. غفور جدی با ورود به شیراز پروازهای آموزشی، آزمایشی و تاکتیکی خود را همچون دیگر خلبانان پی‌گیری کرد ولی دیگر زمان آن رسیده بود که او شایستگی خود را به فرماندهان فعلی خود نیز نشان دهد. 23اردیبهشت سال 1352 ستوان‌یکم غفور جدی خود را برای یک پرواز آزمایشی آماده می‌کرد. وی به محض این که چرخ‌ها را می‌بندد متوجه تکان‌های خفیفی در هواپیما می‌شود که تصور می‌کند این تکان به خاطر گردابه‌های به جای مانده از جنگنده‌های جلویی باشد... 💕 @aah3noghte
شهید شو 🌷
💔 نیروی هوایی آمریکا نمی‌خواست خلبان ماهری مثل غفور جدی را از دست بدهد به همین دلیل دست به کار شد
💔 روی همین اصل به آن توجهی نمی کند ولی به محض خارج کردن هواپیما از حالت پس سوز نه تنها لرزش‌ها کم نمی‌شود بلکه بر شدت آن نیز افزوده می‌شود. در کمتر از یک دقیقه همه چراغ های قرمز رنگ کابین خلبان شروع به چشمک زدن می‌کند که همه آنها نشان از نقص فنی در هواپیما را می داد ولی غفور نمی دانست هواپیما چه ایرادی پیدا کرده است و کدام سامانه دچار مشکل شده است. در همین اثنا هواپیما تکان شدیدی می‌خورد و با زاویه زیاد شروع به اوج‌گیری می‌نماید. ستوان جدی سعی می‌کند به هر شکل ممکن هواپیما را از این حالت خارج نماید. غفور هرچقدر تلاش می‌کند اهرم هدایت هواپیما را به جلو فشار دهد موفق نمی‌شود در همین کش و قوس موتور جنگنده دچار واماندگی می‌شود و هواپیما به شدت شروع به کم کردن ارتفاع می‌نماید. ستوان جدی بی درنگ با هماهنگی خلبان کابین عقب اهرم خروج اضطراری را فعال می‌کند و خلبان کابین عقب موفق به خروج اضطراری از هواپیما می‌شود و با کمک چتر نجات سالم به زمین می‌رسد ولی قهرمان اردبیلی قصد خروج از هواپیما را ندارد. غفور مصمم است به هرشکل ممکن هواپیما را نجات بدهد. تلاش او نتیجه می‌دهد و سرانجام موفق می‌شود جنگنده سرکش را در اختیار بگیرد. بلافاصله به سمت پایگاه گردش کرد که ناگهان هواپیما دوباره شروع به تکان خوردن می‌کند ولی این بار هم وی موفق می‌شود جنگنده را در اختیار بگیرد و آن را روی باند پروازی به زمین نشاند و اما لحظاتی قبل از شهادت... ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #قسمت_سوم روی همین اصل به آن توجهی نمی کند ولی به محض خارج کردن هواپیما از حالت پس سوز نه تنها ل
💔 داستان شهادت یک خلبان جنگنده شماره یک بمب های خود را روی هدف رها می‌کند. اینک نوبت غفور است که تیرهای خشم ملت ایران را بر سر دشمن فرود آورد. سرهنگ با شیرجه روی هدف با دقت فراوان بمب هایش را رها می‌کند. دود غلیظ ناشی از سوختن تانک‌های دشمن فضا را پر کرده بود. ناگهان هواپیما تکان شدیدی می‌خورد و ثانیه هایی بعد با یک تکان شدید دیگر به بالا پرتاب می‌شود. خلبان کابین عقب متوجه نشان دهنده دور موتور سمت راست می‌شود که عقربه آن به صفر می رسد و موتور سمت راست از کار می‌افتد. چراغ های قرمز چشمک زن همراه با بوق‌های ممتد نشان از وضعیت وخیم جنگنده می داد. غفور همچنان ساکت و مصمم به سمت مرز پرواز می‌کرد. او مصمم بود به هر شکل ممکن از مرز عبور نماید. بعد از گذشتن جنگنده از بهمنشیر وارد مرزهای ایران می‌شوند که غفور روی رادیو اعلام می‌کند که هواپیمایش مورد اصابت موشک قرار گرفته و یکی از موتورها از کار افتاده، هیدرولیک هواپیما هم دیگر جواب نمی‌دهد، با این شرایط به پایگاه نمی‌رسیم و باید هواپیما را ترک کنیم. ... 💕 @aah3noghte💕