💔
📖قران #شب_قدر
🍃شب قدر در سوریه پیش هم بودیم. وقتی قرار شد قرآن را باز کنیم و روی سر بگیریم، گفت حواست باشد که با نیت قرآن را باز کنی و صفحه ای که باز می شود را به خاطر بسپاری.🌹
همین کار را کردم. انس زیادی با قرآن داشت. استخاره هایش هم معروف بود. بعد از مراسم علت این توصیه اش را از او پرسیدم.
پاسخ داد: از علامه حسن زاده شنیده ام که اگر در این شب با نیت خالصانه قرآن را باز کنی، تقدیر یک سال آینده ات را خواهی دانست.❗️✨
🍃شماره صفحه را به او گفتم. برایم این گونه تعبیر کرد که دوستانت تنهایت می گذارند و کارت کمی سخت می شود اما پس از تحمل این دوران ان شاالله به خواسته ات خواهی رسید.🌹
از او درباره صفحه خودش پرسیدم. برق خاصی در نگاهش بود. انگار خداوند نوید شهادتش را به او داده بود.🕊
به درستی که تعبیر شد کلام آن شبش. با شهادتش حالا من تنها مانده ام...💔
راوی: همرزم #شهید_محمد_پورهنگ
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 رفاقت با شهدا🤝 🌸یک خانمی که خیلی هم در مسیر شهدا نبوده درگیر مشکلات بسیار زیادی در زندگی بود و ز
💔
راهکار عملی شهید پورهنگ برای حاجت روا شدن
هر وقت مشکلی بزرگ یا حاجتی داشت، متوسل می شد به حضرت زهرا(سلام الله علیها)♥️
میگفت باید زرنگ باشی و بدانی چه چیزی را از چه کسی بخواهی. از ائمه باید توقع داشت؛ نه طلبکار بود✘
اگر توقع کمک و دستگیری داشته باشی، آن بزرگواران هم حتما به تو عنایت می کنند👌
🔸 با توجه تمام دو رکعت نماز می خواند و هدیه می کرد به حضرت زهرا(سلام الله علیها)، می گفت چیزهای زیادی از این نماز دارم؛ ازدواج و کار و فرزند را اثر همین نماز📿 می دانست.
شک ندارم شهادت را هم از همین نماز و نظر لطف حضرتزهرا(سلام الله علیها) گرفته بود🌷
دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه میدهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
#شهید_محمد_پورهنگ
سالروز شهادت
#شهید_طلبه
فدایی عمه جان #امام_زمان
💞 @shahiidsho💞
💔
خیلی امام رضایی بود. تقریبا همه کسانی که او را می شناختند، این را می دانستند.
انقدر زود دلش برای امامش تنگ می شد که هنوز عرق سفرش خشک نشدہ، دوبارہ راهی می شد.
می گفت "امام رضا خیلی به من عنایت داشته و کم لطفی است اگر به دیدارش نروم." همیشه باب الجواد را برای ورود انتخاب می کرد. گاهی ساعت ها می نشست همانجا و چشم می دوخت به گنبد و با حضرت حرف می زد. می گفت اگر اذن دخول خواندی و چشمت تر شد یعنی آقا قبولت کرده.
مانند خیلی از بزرگان حرم را دور می زد و از پایین پا وارد حرم می شد. مدتی در صحن می نشست و با امام درد و دل می کرد.
سفر کربلا را هم از امام رضا گرفته بود. موقع برگشت روی یکی از سنگ های حرم تاریخ سفر بعدی اش را می نوشت و امام هم هر دفعه ان را امضا می کرد...
مسمومیت با آب زهرآلود. در شمال سوریه
#شهید_محمد_پورهنگ
فدایی عمه جان #امام_زمان
انتشار به مناسبت #دهه_کرامت
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی نمازهای مغرب را با اقتدا به آقا جواد میخواندم قربه الی الله... چه نمازهای شیری
💔
#عاشقانه_شهدایی
محمد حدود ۱۰ سال سیگار میکشید.🚬
به خواستگاری ام که آمد و فهمید دوست ندارم سیگار بکشد، گفت:
سیگار را به خاطر بد بودنش کنار نمیگذارم، بلکه به خاطر شما کنار میگذارم و این دو تا از هم جداست.🌹
او به من قول داد... چون تنها شرط من برای ازدواج این بود که سیگار را کنار بگذارد.
همه میگفتند این یک کار نشدنی است. مادرم خیلی ناراحت بود و گمان میکرد اصغرمان (شهید اصغر پاشاپور) هم در کنار رفاقت با محمد سیگاری میشود!
اما او سیگار را کامل گذاشت کنار و گفت:
خودم احساس میکنم این وبال گردن من شده. میخواستم آن را کنار بگذارم و یک انگیزه لازم بود که همین ازدواج است. نه تنها دیگر سیگار نکشید که بدش هم میآمد و میگفت: وقتی به روزهایی که سیگار میکشیدم فکر میکنم، از خودم بدم میآید!
#شهید_محمد_پورهنگ
فدایی عمه جان #امام_زمان
💞 @shahiidsho💞