eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 #امام_خامنه_ای: با حالت روزه‌داری یا حالت نورانیتِ ناشی از روزه‌داری، در شبها و نیمه شبها تلاوت
💔 آیت‌الله شهید صدوقی، از آب حوض وضو می‌گرفت محاسنش را عطر و شانه می‌زد کفش‌های واکس خورده‌اش را می‌پوشید و راهی مسجد می‌شد از توی بازار که رد می‌شد مردم می‌گفتند: " 😍... دکتر به آیت‌الله صدوقی گفته بود از تخت پایین نیاید و نمازش را هم روی تخت بخواند. که تمام شد گفت: " اگر می‌دانستم باید به خاطر جراحی چشم، شبی بدون سجده در برابر خدا سپری کنم؛ هرگز حاضر نمی‌شدم عمل کنم"...😇 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 #مرغابی_را_از_آب_نترسانید! دختر آیت الله صدوقی مےگوید: وقتی شهید دستغیب به شهادت رسیده بود پدرم با ناراحتی گفت نوبت من بود چرا ایشان از من پیشی گرفت؟ پدرم یکی دو هفته قبل از #شهادت به ترور تهدید شده بود و منافقین از مردم خواسته بودند که به نماز جمعه نروند ولی پدرم با آن همه تهدیدات می گفت: من نماز جمعه را ترک نمی کنم و آن جمله معروف که”مرغابی را از آب نترسانید” در خطبه نماز جمعه خطاب به منافقان گفته بود داستان شھادتشان را در پست بعد بخوانید #شھیدمحمدصدوقی #آھ_اے_شھادت... #شھید_محراب #نسئل_الله_منازل_شھداء 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #مرغابی_را_از_آب_نترسانید! دختر آیت الله صدوقی مےگوید: وقتی شهید دستغیب به شهادت رسیده بود پدرم
💔 ! دختر آیت الله صدوقی مےگوید: وقتی شهید دستغیب به شهادت رسیده بود پدرم با ناراحتی گفت نوبت من بود چرا ایشان از من پیشی گرفت؟ پدرم یکی دو هفته قبل از به ترور تهدید شده بود و منافقین از مردم خواسته بودند که به نماز جمعه نروند ولی پدرم با آن همه تهدیدات می گفت: من نماز جمعه را ترک نمی کنم و آن جمله معروف که”مرغابی را از آب نترسانید” در خطبه نماز جمعه خطاب به منافقان گفته بود سال۱۳۶۱بود آن سال ۱۱رمضان و ۱۱تیر مصادف شده بود یکی از روزهای گرم تابستان اما این گرما و روزه‌داری مردم باعث نشد که صف نمازجمعه یزد آن هم به امامت آیت‌الله محمد صدوقی خلوت باشد مردم حتی تا پشت‌بام‌ها هم سجاده و جانماز پهن کرده بودند نمازجمعه که تمام شد حوالی ساعت یک و ۲۰ دقیقه ظهر بود، مسجد ملا اسماعیل مملو از جمعیت بود، امام جمعه خیلی نگران گرمایی بود که مردم را آزار می‌داد حتی اجازه نداد بین دو خطبه اطلاعیه‌ای که آماده شده بود را بخوانند حتی از مردم درخواست کرد که همراه موذن اذان را تکرار نکنند تا نماز سریع‌تر تمام شود وقتی عرق‌ریزان از گرما نماز را به پایان رساند، از به سمت خودرو حرکت کرد، صحن قدیم مسجد ملااسماعیل را که ترک کرد، وارد صحن جدید شد و ایستاد تا کفش‌هایش را بپوشد از پشت سر جوانی محکم آیت‌الله صدوقی را در آغوش گرفت و گفت می‌خواهد پیشانی او را ببوسد! چون حرکاتش شک‌برانگیز بود، پاسدارها و حتی خود آیت‌الله تلاش کردند تا او را دور کنند اما موفق نشدند آن جوان که نامش رضا ابراهیم‌زاده و از اعضای سازمان مجاهدین خلق و از منافقان بود همانطور محکم آیت‌الله را در آغوش گرفته بود و او را رها نمی‌کرد تا اینکه ناگهان صدای انفجاری، در فضا پیچید. آیت‌الله از ناحیه کمر و ستون فقرات و شکم به شدت مصدوم شد و در راه انتقال به بیمارستان افشار یزد به آرزوی همیشگی خود که همان شهادت بود، رسید ... 💕 @aah3noghte💕