💔
یِل اَسْدی، گون توتولدی،
زینب نوایه گلدی
زهرا دئدی حسین وای،
عالم صدایه گلدی ...
#عزاداری
#شهید_مهدی_باکری
#رزمندگان_لشکر۳۱عاشورا
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 یِل اَسْدی، گون توتولدی، زینب نوایه گلدی زهرا دئدی حسین وای، عالم صدایه گلدی ... #عزاداری #شهی
💔
یااباعبدلله
#شفاعت
#عزاداری
#شهید_مهدی_باکری
#رزمندگان_لشکر۳۱عاشورا
💕 @aah3noghte💕
💔
دو ماه گذشت...
اگر عزاداری کردیم، عنایتی بود که #حسین_فاطمه به غلامان و کنیزانشان داشتند
اگر در این مدت، کربلائی شدیم و پای پیاده، در جاده، همپای قافله اسرا قدم زدیم... از عنایت رقیه خاتون بوده که خودش، در خرابه جا ماند...
اگر اشکی بر مظلومیت و غریبیِ ارباب و عزیزانش بر صورتمان جاری شد... در غربت #حسن اگر سوگوار شدیم و بر شهادت پیامبر و امام رضا علیهماالسلام اگر نالیدیم... اثر همان نگاهےست که #حضرت_مادر بر عزادارانِ عزیزان و فرزندان غریبشان، داشته اند...
همسنگری...
این اشک و سوز و طهارتی که بر قلب هایمان نشسته است،ارزان به دست نیامده ، پس تو هم آن را ارزان از دست نده...
بگذار امام زمان علیه السلام به محبین جدش، دلخوش باشد... بگذار رویِ تو حساب ویژه باز کند...
بگذار #فاطمه روی سربازی ات برای پسر غریبش، امیدوار باشد
#دلشڪستھ_ادمین...💔
#آھارباب
#آھزینب
#آھمادر
#عزاداری
#محرم
#صفر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
⛔️سوال میکنند که فرقه شیرازی چه فرقه ای است و چه عقایدی دارد؟ چکیده افکار این فرقه، خلاصه کردن #اسلام در 4 چیز است:👇
1️⃣ ثواب داشتن #قمه زنی! (نتیجه: معرفی مذهب #شیعه بعنوان مذهب #خشونت و خونریزی در شبکه های جهانی و ذهن غیرمسلمانان)
2️⃣ #عزاداری پی در پی و #افراطی و دائمی ایام محسنیه و کاظمیه و.. (نتیجه: معرفی #شیعه بعنوان مذهب #عزا و ایجاد دلزدگی در جامعه)
3️⃣ توهین و #لعن مقدسات #اهل_سنت (برای شعله ور نگهداشتن جنگ شیعه و سنی و فتنه های مذهبی)
4️⃣ مخالفت با جمهوری اسلامی و گروههای مقاومت #ضداسرائیلی (لیدر این فرقه که یک "آیت الله قلابی به اسم شیرازی است"! حتی یک جمله علیه جنایات #اسرائیل ندارد. و جالب است بدانید در #عربستانی که همه شیعیان خود را میکشد، فعالیت این فرقه آزاد است!)
👈 از اینرو، این فرقه #شیعه_انگلیسی یا #شیعه_اسرائیلی خوانده میشود.
🆘 @Roshangari_ir
@Aah3noghte
💔
این داستان، واقعیست
یک بار یکی از بچهها آمد و به ما گفت که ان شاءالله ما تا 45 روز دیگر میرویم #ایران.✌️
(در حالیکه آن موقع هنوز هیچ خبری از اعلام آزادی اسرای ایرانی نشده بود.)
بچهها سر به سرش گذاشتند و شوخی کردند. این برادر رزمنده یک آدم مؤمنی بود که ما قبولش داشتیم.
به او گفتیم حالا گیریم آزاد هم شدیم. اگر برویم ایران، تو میخواهی رسیدی خانهات، چه کار بکنی؟
گفت:«من با شما نمیآیم. چون قبل از #آزادی میمیرم. شما در این اردوگاه برای من #چهل_روز عزاداری میکنید. جنازهام را دور اردوگاه #تشییع میکنید.»😌
بچهها در جوابش گفتند: «همه حرفهایت را که باور کنیم، این یکی را که چهل روز برایت عزاداری برپا باشد را باور نمیکنیم. تشییع جنازه را که نمیگذارند انجام دهیم. ضمناً این بعثیها برای آقا #امام_حسین(ع) که در کشور خودشان دفن است نمیگذارند عزاداری کنیم، چطور میخواهند بگذارند برای تو #عزاداری کنیم؟»🤔
سه چهار روز بعد ایشان از دنیا رفت...
در همان روزی که دوستمان از دنیا رفت، یک سرتیپ عراقی مسئول کل اردوگاهها که معمولاً 6 ماه یکبار توی اردوگاهها سرکشی میکرد و بسیار هم مغرور بود، آمد. یک سربازی به او گزارش کرد که امروز یک نفر مرده.
نمیدانم چطور شد که آن #ژنرال عراقی گفت: برویم ببینیمش. همه تعجب کردند چون چنین مقامی هیچ وقت برای دیدن جنازهی اسیر اقدام نمیکرد. ملحفه را خودش از روی پیکر شهید کنار زد.
ما خودمان هم منظرهای که دیدیم را باور نکردیم.
چهره شهید خیلی حالت عجیبی پیدا کرده بود. انگار آنجا را با چیزی روشن کرده بودند. چهره سفید و نورانی و براق.😇 هر کسی که آنجا چهره شهید را دید اصلاً انگار از این رو به آن رو شد. تا مدتی حالت چهرهاش را فراموش نمیکردیم.
همان موقع که همگی چهره دوست شهیدمان را دیدیم، آن سرتیپ عراقی یک سیلی محکم زد توی گوش سربازش که کنار ایستاده بود و گفت:
«لا بالموت...هذا #شهید... والله الاعظم هذا شهید...»
دیگر باورش شده بود که این #شهید است و از آنجا آن بعثی هم زیر و رو شده بود. گفت:
«برای این شهید باید #چهل_و_پنج روز عزاداری کنید و دستور میدهم بدنش را دور تا دور اردوگاه #سه_بار_تشییع کنید.»
او که اینها را میگفت بچه ها گریه میکردند. اتفاق عجیبی بود.
بعد یکی از ایرانیها رفت و گفت ما چهل و پنج روز نمیتوانیم عزاداری کنیم. افسر بعثی گفت: چرا؟
جواب دادند: چون ما چهل روز دیگر میرویم. گفت: شما از کجا این حرف را میزنید؟ جواب داد: خود این شهید قبل از شهادتش گفته. افسر بعثی گفت:
«اگر او گفته پس درست است.»
🔶🔸سر چهل روز دیدیم درها باز شد و صلیب سرخی ها آمدند داخل و گفتند که دیگر باید به ایران بازگردید.🔸🔶
راوی: حسن یوسفی
📖 #کتاب سیری در زمان - جلد سوم - صفحه 545 الی 546
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴