شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_پنجاه_و_یکم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے ....عایشــه نیـز بـر او خشــم گ
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_صد_و_پنجاه_و_دوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
زیــد بن صوحــان یڪے از بزرگان ڪوفه از جا بلنــد شد، مــردم را بر سڪوت فرا خواند و گفت ڪه عایشــه نامــه اے به او و برخـے سران ڪوفـه نوشتــه و از آن ها خواسته است ڪه در خانـه هاے خود بنشینند و علــے را یارے نڪنند.
زیــد با صداے بلنــد گفت:
"آگـاه باشیــد ڪه #وظیــفه ے عایشــه در خانــه نشینے است و وظیفه ے من نبــرد ڪردن در میدان #جهـــاد!
اڪنون او ما را به وظیفه ی خودش دعــوت مےڪند و خود وظیفه ے ما را به عهـــده گرفته است!"
شش هـــزار نفــر از مــردان ڪوفه به سوے لشڪرگاه علــے حرڪت ڪردند و این در حالــے بود ڪه علــے در نامه ٻ دوم خود، حڪم عزل ابوموســـے اشعرے را امضــا ڪرده بود.
***
علــے از واقعــه اے ڪه در پیــش روے داشت، اندوهگیــن بود.
اندوهِ نشستـــه بر سیمایــش از نگاه هاے اطرافیانش پنهــان نبود.
او در ڪنج مسجـد نشسته بود و ابن عباس و جمعــے دیگر در اطرافــش.
صعصه بن صوحان ڪه پیـام علــے را به بصره برده و اینڪ بازگشته بود، گزارش میداد:
-" نخســت با طلحــه ملاقــات کردم و نامه ے شما را به او دادم.
وے پس از خواندن نامــه، گفــت ڪه آیا اڪنون که جنگ بر علــے #فشــــار آورده است #انعطـــاف نشان مےدهد؟"
سپس با زبیــر دیــدار داشتــم و البتــه او را نرم تر از طلحــه یافـتم.
او نیز گفــت ڪه "این آب ریختــه را نمےشود جمع ڪرد."
عایشــه را نیــز دیــدم و پیــام شما را به او رسانــدم.
او نیــز خــود را #خونخــواه عثمــان نامیــد و گفت: " از علــے و سپاهیانــش #هراســے ندارم."
سخنان ابــن صوحــان ڪه به پایــان رسید، همه ے نگــاه ها به علـــٻ دوختــه شـد.
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
رمانی که هر بچه شیعهای باید بخواند‼️