eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 🌷بسم رب المهدی🌷 #و_آنڪہ_دیرتر_آمد #پارت_سوم... من در دهی نزدیک حله که مردم
💔 🌷 🌷 ... گفتم: "با گوش های خودم شنیدم".😕 احمد دستش را سایه بان چشم کرد و گفت: "پس کو؟ جز خاک چیزی میبینی؟"🤔 به دور ترین تپه اشاره کردم و گفتم: "تا آنجا برویم اگر خبری نبود بر میگردیم".😅 زیر چشمی نگاهش کردم عصبانی گفت: "برمیگردیم؟؟! به همین راحتی؟؟؟ این همه راه آمدیم که دست خالی برگردیم؟"😡 شانه هایم را بالا انداختم. سرم بی هیچ حفاظی در معرض تابش سوزان آفتاب بود... چشمانم سیاهی میرفت به هر بدبختی بود به بالای تپه رسیدیم.😖😩 تا چشم کار میکرد بیابان بود و بس... نه غبار کاروانی... نه آبادی ای و نه حتی تک درختی!☹️ احمد آهی کشید و روی زمین نشست و کفش هایش را درآورد تا شن های داغ را از آن بتکاند.😒 گفتم: "ننشین که پوستت میسوزد". خودم هم از خستگی نشستم😑 داغی شن در تمام بدن و سرم پخش شد😣 احمد گفت: "از دست تو...!!!!" و مـُشتی شن به طرفم پراند.😠 گفتم: "چرا اینطوری میکنی؟؟😒 اصلا تقصیر تو بود که گفتی از این راه بیاییم"😠. دندان قروچه ای کرد و گفت: "پرویی میکنی؟؟؟ به حسابت میرسم"😤😡😡 ... ✨ 💕 @aah3noghte💕 ‼️