شهید شو 🌷
💔
راستش را بخواهی چیزی برای نوشتن ندارم...
بنابراین مجبورم گاهی از پرندگان روی آسمان برایت بنویسم و گاهی از ماهیهای ته رودخانه.
نامه قبلی را که مینوشتم، (بعد از پیدا شدن استخوانهای محمود رضا دشتی) سخت پریشان بودم و دلم می خواست یک بنده خدایی یک سیلی محکم توی گوشم میزد، تا لااقل بهانهای برای گریستن پیدا میکردم.
آن روزها فریاد بر سینه آسمان خط سرخ میکشید که آی به داد ما برسید! بچهها دارند قتلعام میشوند... و کسی پاسخگو نبود به جز خدا.
خدایا کجا بودیم؟
چه بر ما گذشت؟
آیا کسی از مظلومیت فرزندان روح خدا چیزی میداند؟
آیا هنوز هم در فکر آبگرم کن و زیلو و بخاری هستند.😏
آیا کسی از رقص مرگ چیزی میداند؟ آیا کسی میداند که توی کوچههای خرمشهر، خون این حماسهآفرینان در میان دود و خاکستر انفجار خمپارههای خصم، چسان بر زمین میریخت؟ یا هنوز در فکر این هستند که ای کاش مرزها باز میشد و ما هم سری به دوستان خارج از کشور میزدیم؟
و در زیر سرخی نور چراغها و در میان دود سیگارها، شراب سرخ مینوشیدیم و اگر حالی باشد به رقص و پایکوبی.
دلشکسته #شهیدبهروز_مرادی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#jihad
#martyr
💔
مادر رهبر ۱۳ساله ایران درگذشت
اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران البرز:
حاجیه خانم کریمی والده مکرمه شهیدان والا مقام #محمدحسین و #داود فهمیده به فرزندان شهیدش پیوست.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#martyr
#jihad
شهید شو 🌷
💔 #نجوای_عاشقانه_منو_خدا 💞 استغفار میکنم از اینکه قدر دینمو اونجور که باید ندونستم... دینی که بخاط
💔
سلام همسنگرےها✋
اونائی که توئیتر یا اینستاگرام دارین☝️
حتما از #مسلمان_کُشی در هند خبر دارین، این جملات رو به پیج های نظامیان و دولتی ها و هنرپیشه های هندی بفرستید 👇🏼
To all dear Indian muslims:
We will be your voice while all the world are keeping #silence
🇮🇳به همهمسلمانان عزیز هند:
ما صدای شما خواهیم شد درحالیکه تمام دنیا سکوت کرده اند.
This shame will remain on you and your country forever
Freedom,security,justice are for all humanbeings.
🇮🇳این شرم بر تو وکشورت تا ابد خواهد ماند. آزادی،امنیت و عدالت برای تمامی انسانهاست.
@amitshahofficial
Stop your violence and racism against innocent muslims
🇮🇳آمیت شاه، خشونت و نژادپرستی رو علیه مسلمان های بی گناه متوقف کن!
India has been known as the land of 72nations!
Don't let this brutal silly yellow hair guy take away muslims from this territory.
🇮🇳 هند به عنوان سرزمین۷۲ملت شناخته شده. اجازه ندید یک زردموی احمق بی رحم،مسلمانان رو از این محدوده بیرون کنه.
It is not only a question of believing in a religion, but it's a matter of humanity and inhumanity!
So what is the reaction of Human Rights Organization?
Are they blindfolded?
🇮🇳این فقط سوالی درباره دین نیست.بلکه بحث انسانیت و ناانسانیت است. اما سازمان حقوق بشر چه میکند؟ جز چشم پوشی!
Incredible india!
At the country of diversity and democracy
There is no room for muslims! This is hypocrisy!
🇮🇳هند شگفت انگیز! در سرزمین گوناگونی و دموکراسی، جایی برای مسلمان ها نیست.این دورویی است!
I don't know about ur own religion! But now there is a battle between humanity and inhumanity.
🇮🇳نمیدانم دینت چیه! اما این درگیری بین انسانیت و ناانسانیته.
The humanity is being sacrificed these days in india. Stop killing muslims!
🇮🇳این روزها انسانیت در هندوستان در حال قربانی شدن است. کشتار مسلمان را متوقف کنید!
We thought india was a land of peace and love.
So why abuse women and children? Stop violence against muslims
🇮🇳ما فکر میکردیم هندوستان، سرزمین صلح و عشق باشد. پس چرا به زنان و کودکان تعرض میکنید؟ خشونت را علیه مسلمانان متوقف کنید.
#هند
#کرونا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
خال هندی این روز های
برادرانمان در هند..😔
یا صاحب الزمان...
#مسلمان_کُشی در سرزمین عجایب...
هر بار نوشتم و پاک کردم،
اما دلم آرام نگرفت...
نه بر نوشتن،
نه بر سکوت و ننوشتن
این روزها انگار هیچ چیز سر جای خودش نیست
و انگار دیگر زمین، برنمےتابد این همه نازیبائی را...
و #باید بیاید #آرام_و_قرار_زمین_و_زمان...
#دلشڪستھ_ادمین💔
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#انتشارحتماباذکرلینک
💔
خدا جونم😍
فرشتگانت دست دست میکنند ودل توی دلمان نیست،
بفرما تعجیل کنند لطفاً!
#دم_اذانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 خدا جونم😍 فرشتگانت دست دست میکنند ودل توی دلمان نیست، بفرما تعجیل کنند لطفاً! #دم_اذانی #آھ_اے_
💔
مگه داریم قشنگتر از این لحظه که زمین و زمان،در و دیوار،جن و انس،هر چیزی که در زمین و آسمان است،همه و همه یک صدا تسبیح و تقدیس دلبرم را میگویند...😍
واااای چه غرور آمیز است ببینی:همه در برابر عشقت،معشوقت،به سجده افتاده و یکصدا ترانه ی زیبای سبحان الله را بر زبان دارند❤️
بدون شک یکی دیگر از زیباترین و باشکوهترین اجزای نماز جمله:
اشهد ان لا الله الا الله
است
گواهی میدهم که دلبری جز خدای من نیست😍
#عاشقانه_های_ادمین_یار
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
تو میدونی گردان بره خط، گروهان برگرده یعنی چی!؟
تو میدونی گروهان بره خط، دسته برگرده یعنی چی؟
تو میدونی دسته بره خط، نفر برگرده یعنی چی!!
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
خشکسالیم کویریم بیا...
قبل از آنکه بمیریم بیا...!
#آھ_اے_شھادت...
#مهــــــــدی_جــان
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
راز نگاه کردنت
محشر کبرای من است
جان به فدای چشم تو
این چه نگاه کردن است..😍😍
#راز_شهادت
#شهید_امید_اکبری
#رفیق_شهیدم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
آخرین وصیت امام حسین(ع) به امام سجاد(ع):
یا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یَجِدُ عَلَیْکَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ.
فرزندم، بترس از ستم کردن بر کسی که به جزخدا یاوری ندارد☝️
📚 میزان الحکمه ج ۱۳ص ۱۸۰
#مسلمانان_مظلوم_هند_در_آتش_اند.😔
#المسلمون_الهنود_على_النار.
#Indian_Muslims_are_on_fire.
#भारतीय_मुसलमान_आग_पर_हैं
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_عاشقی
امام رضا (علیهالسلام):
هر که غمی از غمهای دنیا را...
از دل مومنی برطرف سازد...
خداوند،غمی از غمهای آخرت را از دلش میزداید.
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
محبت کودکان سوری به شهید مدافع حرم سید علی زنجانی🌹
کیو دوست دارید؟
سید علی
یه بوس بدید
#شهید_سيدعلي_زنجانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#حسیــݩجاݩ
چـقـدر #ارزش دارد !
اسـیر #چـهـره پـاک تـو شـدن، ارباب
در مـیانِ اسـارت هـای دنـیـایـی
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#نجوای_عاشقانه_منو_خدا 💞
آفریدگارا...
در این دل شب با تو عهد بستم که دهان به هرزه نگشایم و در هر حال جز راه تو نپویم...
من جهان را دریای بی کرانی میبینم و خودم را موجی از دریا
و چه دریایی و دریایی و دریایی
و چه امواجی و امواجی و امواجی
مرا از من رهایی ده
و مرا به زبان آن آشنایی ده
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#اربابم_حسین_جان 💞
من مشتری ثابت بازار حسینم
هرچند تهی دست، خریدار حسینم
گِردِ رخ او نیک دلانند فراوان
بیچاره منم... عبد گنه کار حسینم
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تصاویری تازه منتشر شده از سه ستاره شهدای مدافع حرم در کنار هم:
محمدحسین محمدخانی، محسن حججی و مصطفی صدرزاده
وقتی که شهید صدرزاده شهادت خود در روز تاسوعا را پیشبینی میکند...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
بعونک یا لطیف
رفتن #جواد برای همه مان سخت بود؛ برای من اما هم سخت بود و هم شیرین.
سخت بود چون یکی از عزیزترین اطرافیانم بود ولی شیرین بود چون این مدلی رفتن حقش بود.
این همه سال بود می دوید و می جنگید. حقش نبود خیلی آرام و معمولی توی رختخواب بیفتد.
خودش هم این آخری ها می گفت: "ممد! بعدِ این همه سال دیگه شهادت حقم نیست؟"
بخشی از کتاب دخترا بابایی اند...(زندگی نامه شهید جواد محمدی)
#شهادت
#شهید_جواد_محمدی
#بهزاد_دانشگر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#انتشارحتماباذکرلینک
در حرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است
شمع دورش چند تا پروانه باشد بهتر است
بهتر آنکه از در هر خانه نومیدم کنند
دل اگر با غیر تو بیگانه باشد بهتر است
گر بنا باشد دلم را جز تو آبادش کند
این دل ویران، همان ویرانه باشد بهتر است
جان من آقا مرا سرگرم کاشیها مکن
میهمان مشغول صاحبخانه باشد بهتر است
صحنتان را میزنم برهم، جوابم را بده
این گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است
گنبدت مال همه؛ باب الجوادت مال من
جای ما پشت در میخانه باشد بهتر است
#یا_امام_رضا
#چهارشنبه_امامرضایی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨ بسم الله النور #مردی_در_آینه قسمت 4⃣4⃣ بازگشت از جهنم دنبالم از آسانسور خارج شد ... - هر
✨ بسم الله النور
#مردی_در_آینه
قسمت 5⃣4⃣
معامله
دوباره نشستم روي صندلي ... آدرنالين خونم بالا رفته بود ... اما نه به اندازه اي که بتونم بيشتر از اين بايستم و وزنم رو توي اون حالت نيم خيز ... روي دست هام نگه دارم ...
- من ... نمي خواستم ...
زبانش با لکنت باز شده بود ...
- نمي خواستي يه مامور پليس رو بکشي ... همين طوري چاقو .. يهو و بي دليل رفت توي پهلوي من ... اونم دو بار ... نظرت چيه منم يهو و بي دليل يه گوله وسط مغزت خالي کنم؟ ...
صورتش مي پريد ... دست هاش مي لرزيد ... ديگه نمي تونست کنترل شون کنه ...
- اما يه چيزي رو مي دوني؟ ... من حاضرم باهات معامله کنم ... تو هر چي مي دوني در مورد لالا ميگي ... عضو کدوم گنگه ... پاتوق شون کجاست ... و اينکه چطور مي تونيم پيداش کنيم ...
منم از توي پرونده ات ... يه جمله رو حذف مي کنم ... و فراموش مي کنم که خيلي بلند و واضح گفتم ... من يه کارآگاه پليسم ...
نظرت چيه؟ ... به نظر من که معامله خوبيه ... ديرتر از دوست هات آزاد ميشي ... اما حداقل زمانيه که غذاي سگ نشدي ... اون وقت حکمت فقط يه اقدام به قتل ساده ميشه ... به علاوه در رفتن مچم از لگدي که بهش زدي ...
ترسش چند برابر شد ...
- اون يکي کار من نبود ... من با لگد نزدم توي دستت ...
از چهره اش مشخص بود من پيروز شدم ...
- اما من مي خوام اينم توي پرونده تو بنويسم ... اقدام به قتل پليس ... و ضرب و جرح در کمال خونسردي ... نظرت چيه؟ ... عنوانش رو دوست داري؟ ...
مطمئنم دادستان که با ديدنش خيلي کيف مي کنه ...
دستش رو آورد بالا توي صورتش ... و چند لحظه سکوت کرد...
- باشه مرد ... هر چي مي دونم بهت ميگم ... کيم خيلي وقته توي نخ اون دختره است ... اسمش سلناست ... اما همه لالا صداش مي کنن ...
يه دختر بي کس و کاره و توي کوچه ها وله ... بيشتر هم اطرافِ ...
اون رو که بردن بازداشتگاه ... منم از روي صندلي اتاق بازجويي بلند شدم ... تمام وجودم از عرق خيس شده بود ...
چند قدم که رفتم ديگه نتونستم راه برم ... روي نيمکت چوبي کنار سالن دراز کشيدم ... واقعا به چند تا دوز مورفين ديگه نياز داشتم ...
اوبران نيم خيز کنارم روي زمين نشست ...
- تو اينجا چي کار مي کني؟ ... فکر کردي تنهايي از پسش برنميام؟ ...
لبخند تلخي صورتم رو پر کرد ... نمي تونستم بهش بگم واقعا براي چي اونجا اومدم ...
- نميري دنبال لالا؟ ...
- يه گروه رو می فرستم دنبالش ... پيداش مي کنیم ... تو بهتره برگردي بيمارستان ... پاشو من مي رسونمت ...
حس عجيبي وجودم رو پر کرده بود ...
- لويد ... تا حالا فقط جنازه ها رو مي ديدم و سعي مي کردم پرونده شون رو حل کنم ... اما اين بار فرق داشت ... من اون حس رو درک کردم ...
حس اون بچه رو قبل از مرگ ... وحشت ... درد ... تنهايي ...
اگه برگردم ديگه سر بازجويي خبرم نمي کنيد ... جايي نميرم ... همين جا مي مونم ... بايد همين جا بمونم ...
⏪ ادامه دارد...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
نویسنده : شهید مدافع حرم سید طه ایمانی
ارسال داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
شهید شو 🌷
✨ بسم الله النور #مردی_در_آینه قسمت 5⃣4⃣ معامله دوباره نشستم روي صندلي ... آدرنالين خونم بالا
✨ بسم الله النور
#مردی_در_آینه
قسمت 6⃣4⃣
سلام لالا
باورم نمي شد ... لالا مقابل من نشسته ...
سکوت عميقي فضا رو پر کرد ... و من بي حال تر از لحظات قبل به پشتي صندلي تکيه داده بودم ... و فقط بهش نگاه مي کردم ...
- چرا اون روز با ديدن من فرار کردي؟ ...
- ترسيده بودم ... فکر کردم مي خواي بازداشتم کني ...
ترسيده بود ... ولي نه از بازداشت ... داشت دروغ مي گفت ... مي ترسيد اما وحشتش از چيز ديگه اي بود ...
- يه چيزي رو مي دوني؟ ... اون لحظه توي خيابون متوجه نشدم ... اما بعد از اينکه چشمم رو توي بيمارستان باز کردم... خيلي بهش فکر کردم ...
تو فرار نکردي چون مي ترسيدي به جرم خريد مواد بگيرمت ... اصلا مگه روي پيشونيم نوشته بود پليسم؟ ... چه برسه به اینکه از واحد مواد باشم ...
حالا فرض مي کنيم فهميده بودي ... نوجوون هايي به سن تو ... که مواد مي خرن کم نيستن ... چرا يه پليس بايد اون مواد فروش ها رو ول کنه و بيوفته دنبال تو؟ ... مگه جرمي مرتکب شده بودي؟ ...
نظر من رو مي خواي ... تو ... اون روز توي خيابون ... همين که صدات کردم و من رو ديدي دارم به سمت ميام ترسيدي ...
نوجوان هاي خياباني، بچه هاي سرسختي هستند ... اما نه اونقدر که نشه اونها رو به حرف آورد ... چشم هاي ترسيده لالا نمي تونست به من نگاه کنه ... و این ترس، وحشت از پلیس نبود ...
زبانش حرف های من رو کتمان مي کرد ولي چشم ها و رفتارش قدرتش رو نداشت ...
- من هيچ کدوم از اين کلمات رو باور نمي کنم ... باور مي کنم يه بچه خيابوني که ... بين آدم هايي بزرگ شده که افتخارشون کل انداختن و درگير شدن با پليس هاست ... توي اون لحظات بيشتر از اينکه، وحشتش از پليس باشه ... از چيز ديگه اي بود ... از اينکه واقعا يه نفر دنبالش باشه ...
و مي خوام از خودم اين سوال رو بکنم ... چرا بايد اين بچه از تعقيب شدن بترسه؟ ... کار اشتباهي کرده؟ ...
يا چيزي رو ديده که نبايد مي ديده؟ ... يا از چيزي خبر دار شده که نبايد مي شده؟ ... مي دوني بين اين سوال ها از همه بيشتر دوست دارم به کدوم جواب بدم؟ ...
چند لحظه سکوت کردم ... با آشفتگي تمام به من خيره شده بود ...
- قاتل کريس تادئو اينقدر آدم خطرناکيه که تا اين حد ازش مي ترسي؟ ...
چشم هاش شروع به پريدن کرد ... درست زده بودم وسط خال ... تا قبل مي ترسيدم اون شاهد قتل نباشه ولي حالا ...
داشت با ناخن، ريشه ناخن هاش رو از جا در مي آورد ... چنان روي اونها مي کشيد که با خودم مي گفتم الان دست هاش خوني ميشه ...
- من مي تونم ازت حمايت کنم ... مطمئن باش نميزارم هيچ اتفاقي برات بيوفته و دست کسي بهت برسه ...
نگاه طعنه آميزي بهم کرد ...
- لابد من رو ميزاري تحت حفاظت پليس ... به عنوان شاهد ... خيلي زياد يه ماه بعد از محاکمه برم مي گردونيد توي خيابون ...
تو نمي توني ازم حمايت کني ... نه تو ... نه هيچ کس ديگه ... همون لحظه اي که دهنم رو باز کنم مردم ... و کارم تمومه ...
- خوب پس داستان رو برامون تعريف کن ... بدون اينکه اسم اون طرف رو ببري ... اين کار رو که مي توني بکني؟ ... اگه چيزي مي دوني ... بگو چي شد؟ ... اون روز چه اتفاقي افتاد؟ ...
⏪ ادامه دارد...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
نویسنده : شهید مدافع حرم سید طه ایمانی
ارسال داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
💔
خدا جونم😍
بیا نصف نصف پیش برویم😊
ما خوشگل دعا کنیم
تو هم خوشگل مستجاب کن😘
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#دم_اذانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
در معرکه چو تیغ کجت
گشت سر فروش
تیغ تو خورد خون و
خداوند گفت نوش
مرد قتال هستی و
در زهد سخت کوش
تیر از نماز نافله ات
می رود ز هوش
ناز طبیب میکشد
این تیر زار را..💖
#یا_امیرالمومنین_روحی_فداک
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞