💔
خواهرم!
قرمزی خون خود را
به سیاهی چادرت امانت داده ام
امانتدار خوبی باش...
#شهید_نورالله_امیری
#حجاب
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#شهیدےدر_یک_گونی
یک گونی کوچکِ زرد رنگ و رو رفته که روی آن کاغذی چسباندهاند:
شهیدبسیج سپاه #محمدابراهیم_ماهی،مشهد، 60/3/5
همین!
یک گونی که از تن این شهید به جای مانده است
یک گونی خاکستر و وصیتنامه ای که جمله پایانیاش این است:
«بازهم یادآوری میکنم که برای من گریه نکنید.گریه شماها برای من خیلی ناراحتی دارد»
شهید محمدابراهیم در تانک بوده که با آتش گرفتن تانک،او هم مےسوزد و تنها همین مقدار خاکستر از بدنش باقی مےماند که داخل یک گونی مےگذارند برای خانواده اش....
برای همسر و بچه ۶ساله اش...
#شهید_محمدابراهیم_ماهی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
کنار کشیدن جناب #روحانی از پذیرش #مسئولیت افزایش قیمت #بنزین زیاد عجیب نیست و قبلاً هم در قضیهی #دلار ۴۲۰۰ تومانی، #برجام و خیلی از موضوعات دیگر نیز اتفاق افتاده بود که ایشان #دولت_قبل، #نظام، دولت پنهان، منتقدین، #سپاه و حتی ائمه جمعه را مقصر جلوه بدهند اما جالب سکوت رسانههای اصلاح طلب در قبال صحبت دیروز ایشان و بیاطلاعیاش از تغییر قیمت بنزین است (فقط لازم بود رئیسی مثلاً رییس جمهور بود و بعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی این صحبت را میکرد)، آنهم درحالیکه به اذعان وزیر کشور از ۲۴ ساعت قبل، حتی ۲۰ هزار کارگر جایگاههای سوخت نیز از زمان اجرای طرح قیمت افزایش قیمت بنزین اطلاع داشتهاند !!
➕ برای درک تفاوت دو رویکرد سکولارانه و دینمدارانه به #سیاست، فقط لازمست تا نگاهی به نحوهی واکنش جناب روحانی و مقام معظم رهبری بیاندازیم؛ یکی پس از دو هفته تازه هزینهی اجرای این طرح را بر گردن وزیر کشورش و صداوسیما میاندازد و دیگری در همان روزهای ابتدایی برای نجات #دولت و کشور، وارد میدان میشود و از سرمایه اجتماعی خود هزینه میکند!!
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
- تصویر بالا حمله و به آتش کشیدن حوزه علمیه در شیراز است
- تصویر پایین حمله و به آتش کشیدن مدرسه امام محمد باقر (ع) در نجف است
سناریوی کاملا مشابه در عراق و ایران...
°امین اسدی
#اندڪےبصیرت
💕 @aah3noghte💕
💔
درد عاشق را . . .
دوایی بهتر از معشوق نیست
شربتِ بیماری فرهاد را شیرین کنید
شربت شهادت بر تو گوارا باد
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
همیشه به دانشجوها میگفت:
بچهها ازدواج كنید.
وقتی خانم مناسبی را میدید، میگفت:
این خانم خیلی مناسب است. با خانواده و باایمان است. دو تا از بچهها كه بعد از شهادت دكتر ازدواج كردند، واسطه ازدواجشان دكتر بود.
به خودم میگفت ریشهایت دارد سفید میشود، بهتر است بروی و ازدواج بكنی.
من میگفتم كه دكتر سخت است.
میگفت:
نه. ببین من چطور ازدواج كردم و الآن چه زندگی خوبی دارم.😊
#شهید_دکتر_مجید_شهریاری
📚 شهید علم، جلد اول
#سالروزآسمانےشدن
#شهید_ترور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
مگر خودت نگفتی:
"وَ تِلـکَ الایـامُ نُـداولـها بـین النّـاس" ...
و ما این ایام را بین مردم میچرخانیم* ...
حالا نمیشود؛
این ایام را طوری بچرخانی!
کـه قسمت #شهادتش،
بشود روزی مـن؟!
#شھیدجوادمحمدی
*سوره آلعمران/١۴۰
#شهید_مدافع_حرم_آلالله
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#آھارباب
#آھزینب
#آھڪربلا
#حجاب
#رفیق_شھید
#مدافع_حریم_عمه_سادات
#قیامت
#حسرت
#رفاقت
#شھادت
#حسرت
#شفاعت
#جامانده
#کوچه_شهدا
#کوچه_شهید
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#نمازشب 🌗
#وقت_بندگے
.
.
//آیتالله صدیقے//
••تا جوانید
قدر جوانیتون رو بدونید! ••
🌸 زیاد کار سختی نیست،
بیست دقیقه قبل از /اذانصبح/
بیدار بشو.
🍃 اگه نمیتونے
یازده رڪعت نمازشب
رو بخونے دو رڪعت نماز شفع
رو هیچوقت ترڪ نکنید.
🌸 سحـرها در رحمت خاصه
خدا دوستان خصوصیشو
سحر دعوت میکنه.
🍃 فاسق ها، فاجر ها و...
همه خوابند کِیفاشون رو کردند
مثل سنگ افتادند...
🌸ولے سحره ڪه خدا دادمیزنه
میگه بیایید الان فضا پاکه.. بیایید بندگان من!
🍃 بعضے شب ها ڪه نتونستے
و خواب بهت غالب شد،
حداقل بلند شو یه "یا الله" بگو بعد بخواب.
🌸 حداقل بلندشو در بزنـ🚪
بعد بخواب دیگه. بگو خدایا من اومدم.
🍃 سحرها خیلےچیزا تقسیم میکنند،
برو یه دری بزن بگو منم اومدما
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
و تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي ؛
#اربابم_حسین
بین همه سختی ها
و آشوب های زندگی
دلم خوش است که از حالم با خبری...
فراق یار،
نه آن میکند که بِتوان گفت
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#آھارباب
#آھزینب
#آھ_ڪربلا
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#السلامعلیڪدلتنگم💔
💕 @aah3noghte💕
💔
هیهات اگر در تاریخ بنویسند
دگر بار
کوفیانی پشت علیِ زمانه را خالی کردند
و او را در میدان زر و تزویر
تنها گذاشتند...
هیهات...
اگر این روزها حزب اللهی ها سکوت کرده اند، نه از سر رضایت است
که منتظر اشاره رهبریم...
وای بر نمایندگانی که به حمایت از مردم بر کرسی مجلس، تکیه کرده اند اما
از حق مردم دفاع نمیکنند...
#امام_خامنه_ای
#بسیج
#سرباز_سیدعلی
#دلشڪستھ_ادمین... 💔
#انتشارحتماباذکرلینک
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #رمان_رهــایـــے_از_شبـــ ☄ #قسمت_صد_و_شصت_و_دوم با بغض گفتم:😢 _پدرتون خودشون منو با حرفهای تند
💔
من از تعریفهای او غرق غرور شدم و ناخواسته لبم به لبخند وا میشد.
نگفتم هر روز که با او صبحانه میخورم روز خوبیست؟! از فردا فقط با او صبحانه میخورم حتی اگر به مدرسه دیر برسم!
🍃🌹🍃
روز بعد با اینکه تا بعد از نماز صبح بیدار بودیم و فقط چندساعت خوابیدیم ولی احساس خستگی و خمودگی نمیکردم.
دلم میخواست برای صبحانه بیدارش کنم ولی او اینقدر آروم ومعصوم خوابیده بود که دلم نمی اومد خوابش رو به هم بزنم.صورتش رو بوسیدم و آهسته کنار گوشش نجوا کردم😍😇
_خداحافظ عزیزم..نور زندگیم. دوستت دارم.
او عمیق خوابیده بود.صدام رو نشنید! دل کندن از او برام سخت بود.احساس دلتنگی و اضطراب با بوسه ی😘 خداحافظی دوباره در جانم رخنه کرد.
تسبیح الهام رو از داخل جانماز برداشتم و به مچم بستم. به مدرسه رفتم.در همان ابتدای ورودم به اتاق یکی از دانش آموزان رو دیدم که قبلا چندباری باهم درمورد👣 شهیدان👣 صحبت کرده بودیم.او دختر پاک وبا ایمانی بود که بزرگترین آرزویش شهادت بود.با دیدن من گل از گلش شکفت و سلام کرد.
صورتش رو بوسیدم و جوابش رو با خوشرویی دادم و داخل اتاقم هدایتش کردم.در دستش بسته ی کادو پیچ شده ای بود.بسته رو مقابلم گرفت و با خضوع شرمندگی گفت:_ناقابله خانوم.☺️
🍁🌻ادامه دارد
🚫دوستان عزیز منظور از اقامه ی نماز پشت سر حاج کمیل به معنی اقامه ی جماعت نیست.🚫
نویسنده:
#فــــ_مــقیـمــے
#کپی_با_صلوات
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 من از تعریفهای او غرق غرور شدم و ناخواسته لبم به لبخند وا میشد. نگفتم هر روز که با او صبحانه میخو
💔
#رمان_رهــایـــے_از_شبـــ ☄
#قسمت_صد_و_شصت_و_چهارم
_ناقابله خانوم.☺️من تعریف شما رو واسه مادرم خیلی کرده بودم.مادرم رفته بودن 🌴کربلا🐎 این رو به نیت شما گرفتند.
من هیحان زده از این لطف ومحبت☺️ او بسته رو گرفتم و با خوشحالی گفتم:
_واااای عزیزم ممنونم. مادرت برام سوغات کربلا آورده ومیگی ناقابل؟!
او با شرم لبخند زد و گفت:
_حق با شماست..
او را بوسیدم و گفتم:
_سلام منو به مادرت برسون و بهشون بگو برام خیلی دعا کنند.
او گفت:
_من و مادرم همیشه برای شما دعا میکنیم. شما هم دعا کنید امتحان امروزم رو خوب بدم.
گفتم:☺️
_ان شالله همینطور خواهد بود.
واو را تا دم در مشایعت کردم.
وقتی وارد سالن امتحان شد به اتاقم برگشتم و بسته رو باز کردم.
🌟چادر نماز دوخته شده و زیبایی داخل بسته بود.و یک جانماز سبزرنگ که مهرکربلا مثل مروارید داخلش میدرخشید.🌟سوغات رو داخل کیفم👜 گذاشتم و مانیتور رو روشن کردم تا به کارهام برسم.
🍃🌹🍃
مشغول انجام کارم بودم که تلفنم زنگ خورد.حاج کمیل با صدایی خواب آلود سلام کرد.شنیدن صداش اینقدر خوشحالم کرد که ناخواسته لبخند برلبم نشست.☺️
_سلام آقای گل خودم.احوال شما؟!
او با همان صدای گرفته گفت:
_کی رفتید؟ چرا بیدارم نکردید؟
چشمم به مانیتور بود و روحم اسیر حاج کمیل!گفتم:
_اینقدر عمیق و زیبا خوابیده بودید دلم نیومد بیدارتون کنم.
_دیگه هیچ وقت همینطوری نرید.وقتی چشم باز میکنم و یک دفعه با جای خالیتون مواجه میشم دلم میگیره.
در دلم قند که نه کله قند آب شد.گفتم:
_رو چشمم حاج کمیل.چشم.
_من به فدای اون چشمها که ما رو اسیر کرده..😉
خندیدم:_خدا حفظتون کنه..😃
پرسید:_امروز برنامه تون چیه؟
گفتم:برنامه ی خاصی ندارم.شما کی میخواین برین کلاس؟
گفت:_الان دیگه کم کم آماده میشم برم.
لحنش تغییر کرد:
_میشه اگر کار خارج از برنامه ای داشتید به من اطلاع بدید؟
با تعجب گفتم:_بله حتما.ولی چطور مگه؟!😟
او خیلی عادی گفت:
_دلیل خاصی نداره.شاید بتونم برنامه هامو مرتب کنم بریم بیرون.
یادم افتاد که ساعت یازده ونیم وقت دکتر زنان دارم.گفتم:
_آهان راستی امروز من وقت دکتر دارم ساعت یازده ونیم
او گفت:
_بسیار خب.اون زمان من کلاسم.وگرنه میومدم دنبالتون با هم میرفتیم.ولی قول میدم زود خودم وبرسونم تا بریم یه چرخی بزنیم.😊
فکر کردم که او قطعا میخواد کاری که حاج آقا ازش خواسته رو انجام بده با خنده گفتم:
_حاج کمیل، ما با گردش بی گردش مخلص شماییم.
او هم با لحن من گفت:
_ما بیشتررر.مزاحم وقتتون نمیشم.در امان خدا.
🍃🌹🍃
امروز پراز انرژی و شادی بودم وحتی درصدی فکر نمیکردم که اون روز حادثه ی بدی متوجهم بشه.با اینکه بخاطر پایان سال تحصیلی کارهای عقب افتاده زیاد داشتم ولی کارهام با سرعت سرو سامون گرفت و به سمت مطب حرکت کردم.
🍃🌹🍃
در راه تلفنم📲 زنگ خورد.🔥نسیم🔥 بود.جواب دادم:_سلام نسیم جان!
او با صدای افسرده ای سلام گفت.
پرسیدم: _خوبی؟! مامانت بهتره؟!
با بغض گفت:
_بابام داره از بیمارستان میارتش اینجا. من نمیدونم واقعا چیکار کنم.میگه حالش بده.عسل..عسل من خیلی میترسم.
دلداریش دادم:😊
_نگران نباش نسیم جان.ان شالله ازش پرستاری میکنی بهش محبت میکنی بهتر میشه.
او با گریه گفت:
_اگه ازت یه خواهشی کنم نه نمیاری؟!
گفتم:اگه کاری از دستم بربیاد حتما.
او گفت:
_میشه بیای اینجا ..اون اگه تو رو ببینه خیالش از جانب من راحت میشه.تو سرو شکلت درست وحسابیه.واقعا شبیه مومنایی ولی من هنوز نتونستم مثل آدمیزاد لباس بپوشم.تو روخدا بیا..خیلی تنهام.خیلی دلم گرفته.
و شروع کرد به گریستن!نمیدونستم باید چیکار کنم و چطوری بهش نه بگم.
گفتم:
_نسیم جان من الان وقت دکتر زنان دارم.نمیدونم کارم چقدر اونجا طول بکشه.هروقت ویزیت شدم میام.
با حسرت گفت:
_ای باباا.بیخیال خواهر..میدونستم نه میشنوم.خودتم میدونی این حرفها بهونست.تو دوست نداری با من بگردی. حقم داری.من برات دردسرم.آبرو تو میبرم..من کاری کردم که اگر خودتم بخوای نمیتونی بهم اعتماد کنی..آدمهایی مثل من هیچ وقت نمیتونن تغییر کنن.. خدافظ برای همیشه…
و تماس قطع شد..
من حیرت زده 😟از رفتار او دوباره شماره رو گرفتم.چندبار زنگ زدم تا بالأخره جواب داد.با ناراحتی گفتم:
_این چه رفتاریه دختر؟ چرا واسه خودت میبری ومیدوزی؟! من که گفتم بعد از اینکه کارم تو مطب تموم شد یه سر با حاج کمیل میام دیدنت.
او با پوزخند تلخی گفت:
_من میخواستم باهات تنها باشم. میخواستم باهات درددل کنم.مامانم ببینتت.تو با شوهرت بیای میخوای زود برگردی خونه ت.من میدونم شوهرت از من خوشش نمیاد..فکر من نباش.برو زندگیتو کن.منم خدایی دارم.
دلم براش سوخت.او چقدر مظلوم و درمانده شده بود.دوباره یاد خودم افتادم!
ادامه دارد..
نویسنده:
#فــــ_مــقیـمــے
#کپی_با_صلوات
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
970.9K
💢 چرا افرادی رو تایید صلاحیت میکنید که اصل نظام و قانون اساسی رو قبول ندارند....
🔷 در مقابل جریان غیر انقلابی درون نظام باید ایستاد
شورای نگهبان بیشتر دقت کند
#حسن_عباسی
💔
#شھیدھ_ها
کلاس چهارم بود که مےرفت کلاس قرآن.
یه روز وقتی رفتم از کلاس بیارمش،
معلمش ازم پرسید:
"تو خونه با فهیمه، قرآن کار مےکنین"؟🤔
گفتم: نه؛ چطور؟
گفت:
"آخه خودش قرآن رو بلده😊
بیشتر سوره ها رو تو کلاس مےخونه و من و بچه ها گوش میدیم.
طوری مسلطه که غلط های بچه ها رو زودتر از من مےفهمه😍"
با تعجب به فهیمه نگاه کردم😳 که سرش رو انداخته بود پائین و چادرش رو گرفته بود زیر چونه ش.
پرسیدم:
"قرآنو از کجا بلد شدی؟🙂"
گفت:
"قبل از کلاس، یه بار که مےخونم یاد مےگیرم..."🙃
#شھیدھ_فھیمه_سیاری
📚پرنده ای در عرش
#دڂټۯٵ_ۿم_ۺھێډ_مێشن
#شھێڋۿ_ۿٲ
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
⭕️ مقایسه شب هدفمندی یارانه ها با شب سهمیه بندی بنزین!
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
سلام همسنگری ها
💐۲۸۰۰ شاخه گل صلوات نذر ظهور مهدی فاطمه توسط شما فرستاده شد💐
قبول باشه
💔
متن کامل وصیت نامه #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
اینجانب محمدهادی ذوالفقاری وصیت میکنم که من را در ایران دفن نکنند، اگر شد ببرند امام رضا(ع) طواف بدهند و برگردانند و در نجف و سامرا و کربلا و کاظمین طواف بدهند و در #وادیالسلام دفن کنند.
دوست دارم نزدیک امام باشد و تمام مستحبات انجام شود.
در داخل و دور قبر من سیاهی بزنند و دستمال گریه مشکی و غیره مثل تربت بگذارند.
داخل قبر من مثل حسینیه شود و اگر شد جایی که سرم میخورد به سنگ لحد، یک اسم حضرت زهرا(س) بگذارند که اگر سرم خورد به آن سنگ آخ نگویم و بگویم #یا_زهرا(س)
بالای سر من روضه و سینهزنی بگیرند و موقع دفن من پرچم بالای قبرم قرار بگیرد و در زیر پرچم من را دفن کنید.
زیاد یاحسین(ع) بگویید و برای من مجلس عزا نگیرید، چون من به چیزی که میخواستم رسیدم. برای امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) مجلس بگیرید و گریه کنید.
(من را) رو به قبله صحیح دفن کنید، چون قبله در نجف اختلاف دارد.
روی سنگ قبرم اسم من را نزنید و بنویسید که اینجا قبر یک آدم گناه کار است. یعنی العبد الحقیر المذنب و یا مثل این.
پیراهن مشکی هم بگذارید داخل قبر.
وصیتم به مردم ایران و در بعضی از قسمتها برای مردم عراق این است که من الان حدود سه سال است که خارج از کشورم زندگی میکنم، مشکلات خارج کشور بیشتر از داخل کشور است، قدر کشورمان را بدانند و #پشت_سر_ولی_فقیه باشند.
با بصیرت باشند چون همین ولی فقیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون بیاید.
از #خواهران میخواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا(س) رعایت بکنند، نه مثل حجابهای امروز، چون این حجابها بوی حضرت زهرا(س) نمیدهد.
از #برادرانم میخواهم که غیر حرف #آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند.
جهان در حال تحول است، دنیا دیگر طبیعی نیست، الان دو جهاد در پیش داریم، اول #جهاد_نفس که واجبتر است زیرا همه چیز لحظه آخر معلوم میشود که اهل جهنم هستیم یا بهشت.
حتی در جهاد با دشمنها احتمال میرود که طرف کشته شود ولی شهید به حساب نیاید چون برای هوای نفس رفته جبهه و اگر برای هوای نفس رفته باشد یعنی برای شیطان رفته و در این حال چه فرقی است بین ما و دشمن! آنها اهل شیطان هستند و ما هم شیطانی.☝️
#دین خودتان را حفظ کنید، چون اگر امام زمان(عج) بیاید احتمال دارد روبهروی امام باشیم و با امام مخالفت کنیم.
👈امام زمان را تنها نگذارید.
من که عمرم رفت و وقت را از دست دادم. تا به خودم آمدم دیدم که خیلی گناه کردم و پلهای پشت سرم را شکستهام و راه برگشت ندارم.
بچههای ایران و عراق، من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام دادم و یکی از دلایلی که آمدم نجف به خاطر همین بود که پیشرفت کنم.
نجف شهری است که مثل تصفیهکُن است که گناهها را به سرعت از آدم میگیرد و جای گناهان ثواب میدهد.
👈 این مولای ما خیلی مهربان است.
همچنین میخواهم که مردم عراق از ناموس و وطن خودشان و مخصوصاً حرمها دفاع کنند و اجازه به این ظالمان ندهند و مردم عراق مخصوصاً طلّاب نجف در این جهاد شرکت کنند، چون دیدم که مدافع هست لکن کم است، باید زیاد شود.
و مطمئنم که اینها(دشمنان) کم هستند و فقط با یک هجوم (جهاد) با اسم حضرت زهرا(س) میشود کار این مفسدها را تمام کرد و منتظر ظهور شویم.
بهتر است که دست به دست همدیگر دهید و این غده سرطانی را از بین ببرید.
برای من خیلی دعا کنید چون خیلی گناه کارم و از همه حلالیت بگیرید.
وصیت من به #طلاب این است که اگر برای رضای خدا درس میخوانند و هدف دارند، بخوانند. اگر اینطور نیست نخوانند. چون میشود کار شیطانی.
بعد شهریه امام را هم میگیرند؛ دیگر حرام درحرام میشود و مسئولیت دارد.
اگر میتوانند درس بخوانند( وادامه بدهند) البته همهاش درس نیست، #عبودیت هم هست باید مقداری از وقت خود را صرف عبادت کنند چون طلبهای باتقوا کم داریم اول تزکیه نفس بعد درس.
ای داد از عَلَم شیطانی.
دنیا رنگ گناه دارد، دیگر نمیتوانم زنده بمانم.
ان شاءالله امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) و امام رضا(ع) در قبر میآیند...
والسلام
#شهیدمحمدهادی_ذوالفقاری
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕