فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
🎥 نماهنگ شبیه سازی لحظه وداع امام حسین علیهالسلام با حضرت زینب سلام الله علیها در ظهر عاشورا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
💔 🎥 نماهنگ شبیه سازی لحظه وداع امام حسین علیهالسلام با حضرت زینب سلام الله علیها در ظهر عاشورا
💔
داری عقیله -خواهر من- گریه میکنی؟
آیینهٔ برابر من گریه میکنی؟
از لا به لای خیمه دلم تا مدینه رفت
خیلی شبیه مادر من گریه میکنی
دل شوره میچکد ز نگاه سه سالهام
وقتی کنار دختر من گریه میکنی
من از برای معجر تو گریه میکنم
تو از برای حنجر من گریه میکنی
امشب برای ماندن من نذر میکنی
فردا برای پیکر من گریه میکنی
امشب نشستهای و مرا باد میزنی
فردا به جسم بی سر من گریه میکنی
علی اکبر لطیفیان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
عالم همه پناه به نام تو میبرند ..
حالا ببین که خواهر تو گشته... بیپناه
#زینب (س) "عاشق" بود
" عـاشقِ " حسیـن (ع)
میدانی عاقبت عاشقی را ؟
عاشق را که برعکـس کنی می شود قِشاع!
دهخدا را می شناسی؟
در لغت نامه اش دیده ام که معنی قشاع می شود :
دردی کـه آدم را از درمـان مــایـوس میـکنـد ...
زینب (س) ذره ذره از درد ، ذوب شد !
#امان_از_دل_زینب
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
💔 عالم همه پناه به نام تو میبرند .. حالا ببین که خواهر تو گشته... بیپناه #زینب (س) "عاشق" ب
💔
اصحاب عشق را
رنجی عظیم در پیش است.
📚 فتح خون، #آسدمرتضی_آوینی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
#پروفایل
نیزه زار آمده ام یا تو پُر از نیزه شدے؟
تیر باران کہ شدی ،
یاد #حسن افتادم...!💔
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
فرمود به روضه سیدالشهدا؛
به چشم یک دانشگاه نگاه کنید...!
#کلام_بزرگان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
فعل مجهول را اولین بار زینب کنار بدنت ساخت!
- آیا تو حسینِ منی؟🖤
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
#قرار_دلتنگی😔
یک #آیت_الکرسی و #سه_صلوات، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر
#سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
روضه نمےخواهد تنی که سَر ندارد
#آھ...
#ما_ملت_امام_حسینیم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
4_5933688462648542982.mp3
12.93M
💔
حالمو دیدی،
داری میری کجا دلبر زینب...؟
#پیشنهاددانلود
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
#قرار_عاشقی
مڹ با تو زندگے نڪنم پیر مےشوم
بے تو مڹ از جوانے خود، سیر مےشوم
مڹ در شعاع پرتو شمس الشموسے اٺ
بے اختیار پیش تو تبخیر مےشوم
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
#نجوای_عاشقانه_منو_خدا 💞
مناجات #امامحسین در قتلگاه..😭😔
پروردگارا ! كه جز تو خدائى نيست در مقابل قضا و قدرت شكيبايم،
اى فريادرس دادخواهان كه جز تو مرا پروردگارى و معبودى نيست
بر حكم و تقديرت صابر و شكيبايم،
اى فريادرس بي كسان!
اى هميشه زنده بى پايان!
اى زنده كننده مردگان!
اى ثابت و برقرارى كه هر كسى را با كردارش می سنجى!
ميان من و اين مردم حكم كن كه تو بهترين حكم كنندگانى
اى خدائى كه مقامت بس بلند، و قدرتت عظيم و غضبت شديد،
تو كه از مخلوقات خود بى نيازى، و كبريائيت فراگير است،
به آنچه بخواهى توانا رحمتت به بندگانت نزديك،
وعدهات صادق،
نعمت كامل و شامل،
امتحانات زيبا،
به بندگانت كه تو را بخواهند نزديك،
و بر آنچه آفريده اى محيطى،
هر كه را كه از در توبه درآيد پذيرائى، آنچه را كه اراده كنى توانائى،
و آنچه را كه طلب كنى میابى،
شاكرينت را شكرگزارى،
يادكنندگانت را ياد آورى،
من نيازمندانه تو را خوانم
و فقيرانه بسويت روى آرم،
و بيمناكانه به پيشگاهت ناله می كنم،
و غمگينانه در برابرت می گريم،
و ضعيفانه از تو مدد می جويم
و خود را به تو واگذار میكنم كه بسنده اى.
خداوندا!
تو در ميان ما و اين مردم داورى كن،
كه آنها درباره ما مكر و حيله كردند و دست از يارى ما برداشتند،
در مورد ما عهد شكنى و خيانت كردند
و ما را كه عترت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) و فرزندان حبيب تو محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) هستيم كشتند،
پيامبرى كه تو او را به رسالت خويش برگزيدى، و امين وحى خود قرارش دادى،
اى ارحم الراحمين در حوادث براى ما گشايش،
و در گرفتاريها برايمان رهايى عنايت فرما...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
بنویسیـد ڪه جز خون خبرۍ نیست ڪه نیست
بـه تن این همـه سردار، سرۍ نیست ڪه نیست
بنویسیـد ڪه خورشیـد بـه گودال افتـاد
و پس از شـام غریباٰن سحرۍ نیست ڪه نیست
#ما_ملت_امام_حسینیم
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
💔 بنویسیـد ڪه جز خون خبرۍ نیست ڪه نیست بـه تن این همـه سردار، سرۍ نیست ڪه نیست بنویسیـد ڪه خورش
مـآ را ببخش
اینکـه غمـٰت
پیرمان نکرد. .🥀
شهید شو 🌷
💔 #سردار_بی_مرز خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی) #قسمت_چهل_و_نه پاسخ قدرتمندانه سپاه هم در خور تد
💔
#سردار_بی_مرز
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)
#قسمت_پایانی
#سردار_شهید عزیزما را ؛ با چشم یک مکتب ،
یک راه
یک مدرسه درسآموز
با این چشم نگاه کنیم .
آن وقت اهمّیّت این قضیّه روشن خواهد شد .
قدر قیمت این قضیّه روشن خواهد شد.
#سپاه قدس را به عنوان یک مجموعه و سازمان اداری صرفاً نبینیم ؛ بلکه به عنوان یک نهاد انسانی و دارای انگیزه های بزرگ و روشن انسانی مشاهده کنیم،
آن وقت این اجتماع مردم ، این تجلیل و تعظیم مردم ، تکریم مردم معنای دیگری پیدا می کند.
البتّه نیرو های مسلّح ما را از ارتش ، سپاه ، بسیج زیر بنای فکری شان هدف های الهی است ، بدون تردید.
زیر بنای فکری همه نیرو های مسلّح ما ، همین اهداف الهی و بلند است.
سپاه قدس یک نیرویی است که سعی صدر به همه جا و همه کس نگاه می کند.
رزمندگان بدون مرزند ؛ رزمندگان بدون مرز.
رزمندگانی که هرجا نیاز باشد ، آن ها در آن جا حضور پیدا می کنند ؛
کرامت مستضعفان را حفظ می کنند ،
خود را بلاگردان مقدّسات و حریم های مقدّس می کنند .
سپاه قدس را به این چشم نگاه بکنیم ، آن وقت ، همین ها ، همین کسانی که با جان خودشان ، با همه توان خودشان به کمک ملّت های دیگر و ضُعَفای اطراف منطقه که در دسترس آن ها است می روند ،
همین ها سایه جنگ و ترور و تخریب را از کشور خودمان هم دور می کنند و دفع می کنند .
میهن عزیزمان ما یک بخش مهمّی از امنیّتش محصول کار همین جوانان مومنی است که در زیر فرماندهی #سردار شهید عزیزمان سال ها کار کردند ، تلاش کردند ؛ این ها امنیّت آوردند ، برای کشور هم این ها امنیّت می آورند ؛ بله ،
به کمک فلسطین و غزّه و دیگر مناطقی که به وجود آن ها نیاز هست می آورند امّا برای کشور خودمان امنیّت ایجاد می کنند.
پایان.
📚حاج قاسم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست..
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
ان شاءالله از فردا
قسمت های دیگری از زندگینامه #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی را در کانال قرار میدهیم
💔
نسخه کوچک قیام امام حسین علیهالسلام در زمان ما...
هدف امام خمینی با سیدالشهدا علیهالسلام یکی بود
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
#تحریم ها حتی
به آب خوردن رسید
ولی در اردوگاه حسین (ع)
حرفی از سازش نبود ...
#الحسین_یجمعنا
#عبرتهای_عاشورا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
#Hussain
4_5899982749015476510.mp3
9.34M
💔
حسیـن #آھ...
#آھ مےڪشم
سوزناک😭
محمدحسین پویانفر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
تو خلوت گوش بدین🎧
💔
#آقا
زینب کبری (س) حتّی در شب یازدهم نماز شبش ترک نشد.
در طول دوران اسارت، انقطاع الیاللهاش بیشتر شد. این زن، الگوست.
#دم_اذانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
💔 #معرفی_کتاب📚 «نامیرا» نوشتهی «صادق کرمیار» داستان «نامیرا» دربارهی مردمانی است که حسینبنعل
💔
📚 #نامیرا
عبدالله پرسید:
« پیرمرد تو وامانده ای یا در راه مانده؟»
_ «هیچ کدام، مقیم هستم.»
عبدالله به تمسخر خندید و به پیرامون اشاره کرد که جز دشت سوزان هیچ نبود؛ و گفت:
« مقیم؟! در این جهنّم؟! تنها و بی کس؟! »
انس گفت: « اینجا جهنم نیست که تکه ای از بهشت است و من تنها نیستم، در انتظار یارانی مانده ام که بزودی می رسند و من امید دارم یاری مرا بپذیرند.»
. . .
عبدالله رو به انس برگشت و گفت:
« نیازی نیست از ما بترسی و یاران نداشته ات را به رخ ما بکشی! ما نه از مشرکانیم نه حرامی.»
_ « ترسی از شما ندارم، چه مشرک باشید، چه حرامی یا مسلمان؛ چرا که بزودی مشرکان و حرامیان و مسلمانان هم پیمان می شوند تا در همین بیابان و همین گودال بهترین بنده خدا و فرزند رسولش را بکشند و بر کشتهاش پایفشانی کنند.»
#ما_ملت_امام_حسینیم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
نوای ملکوتی #شهید_ابراهیم_هادی
داش ابرام به ما هم یه نگاهی کن😔💔
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_هجدهم در این قحط #آب، چشمانم بیدریغ میبارید و در هوای بهاری حضور حیدرم
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_نوزدهم
به محض فرود هلیکوپترها، عباس از پلههای ایوان پایین رفت و تمام طول حیاط را دوید تا زودتر #آب را به یوسف برساند.
به چند دقیقه نرسید که عباس و عمو درحالیکه تنها یک بطری آب و بستهای آذوقه سهمشان شده بود، برگشتند و همین چند دقیقه برای ما یک عمر گذشت.
هنوز عباس پای ایوان نرسیده، زنعمو بطری را از دستش قاپید و با حلیه به داخل اتاق دویدند.
من و دخترعموها مات این سهم اندک مانده بودیم و زینب ناباورانه پرسید :«همین؟» عمو بسته را لب ایوان گذاشت و با جانی که به حنجرهاش برگشته بود، جواب داد :«باید به همه برسه!»
انگار هول حال یوسف جان عباس را گرفته بود که پیکرش را روی پله ایوان رها کرد و زهرا با ناامیدی دنبال حرف زینب را گرفت :«خب اینکه به اندازه #افطار امشب هم نمیشه!»
عمو لبخندی زد و با صبوری پاسخ داد :«انشاءالله بازم میان.» و عباس یال و کوپال لشگر #داعش را به چشم دیده بود که جواب خوشبینی عمو را با نگرانی داد :«این حرومزادهها انقدر تجهیزات از پادگانهای #موصل و #تکریت جمع کردن که امروزم خدا رحم کرد هلیکوپترها سالم نشستن!»
عمو کنار عباس روی پله نشست و با تعجب پرسید :«با این وضع، #ایرانیها چطور جرأت کردن با هلیکوپتر بیان اینجا؟» و عباس هنوز باورش نمیشد که با هیجان جواب داد :«اونی که بهش میگفتن #حاج_قاسم و همه دورش بودن، یکی از فرماندههای #سپاه ایرانه. من که نمیشناختمش ولی بچهها میگفتن #سردار_سلیمانیِ!»
لبخند معناداری صورت عمو را پُر کرد و رو به ما دخترها مژده داد :«#رهبر ایران فرماندههاشو برای کمک به ما فرستاده #آمرلی!» تا آن لحظه نام #قاسم_سلیمانی را نشنیده بودم و باورم نمیشد ایرانیها به خاطر ما خطر کرده و با پرواز بر فراز جهنم داعش خود را به ما رساندهاند که از عباس پرسیدم :«برامون اسلحه اوردن؟»
حال عباس هنوز از #خمپارهای که دیشب ممکن بود جان ما را بگیرد، خراب بود که با نگاه نگرانش به محل اصابت خمپاره در حیاط خیره شد و پاسخ داد :«نمیدونم چی اوردن، ولی وقتی با پای خودشون میان تو #محاصره داعش حتماً یه نقشهای دارن!»
حیدر هم امروز وعده آغاز #عملیاتی را داده بود، شاید فرماندهان ایرانی برای همین راهی آمرلی شده بودند و خواستم از عباس بپرسم که خبر آوردند حاج قاسم میخواهد با #مدافعان آمرلی صحبت کند.
عباس با تمام خستگی رفت و ما نمیدانستیم کلام این فرمانده ایرانی #معجزه میکند که ساعتی بعد با دو نفر از رزمندگان و چند لوله و یک جعبه ابزار برگشت، اجازه تویوتای عمو را گرفت و روی بار تویوتا لولهها را سر هم کردند.
غریبهها که رفتند، بیرون آمدم، عباس در برابر نگاه پرسشگرم دستی به لولهها زد و با لحنی که حالا قدرت گرفته بود، رجز خواند :«این خمپاره اندازه! داعشیها از هرجا خواستن شهر رو بزنن، ماشین رو میبریم همون سمت و با #خمپاره میکوبیمشون!»
سپس از بار تویوتا پایین پرید، چند قدمی به سمتم آمد و مقابل ایوان که رسید با #رشادتی عجیب وعده داد :«از هیچی نترس خواهرجون! مرگ داعش نزدیک شده، فقط #دعا کن!»
احساس کردم حاج قاسم در همین یک ساعت در سینه برادرم قلبی پولادین کاشته که دیگر از ساز و برگ داعش نمیترسید و برایشان خط و نشان هم میکشید، ولی دل من هنوز از #وحشت داعش و کابوس عدنان میلرزید و میترسیدم از روزی که سر عباسم را بریده ببینم.
بیش از یک ماه از محاصره گذشت، هر شب با دهها خمپاره و راکتی که روی سر شهر خراب میشد از خواب میپریدیم و هر روز غرّش گلولههای تانک را میشنیدیم که به قصد حمله به شهر، خاکریز #رزمندگان را میکوبید، اما دلمان به حضور حاج قاسم گرم بود که به نشانه #مقاومت بر بام همه خانهها پرچمهای سبز و سرخ #یاحسین نصب کرده بودیم.
حتی بر فراز گنبد سفید مقام #امام_حسن (علیهالسلام) پرچم سرخ #یا_قمر_بنی_هاشم افراشته شده بود و من دوباره به نیت حیدر به زیارت مقام آمده بودم.
حاج قاسم به مدافعان رمز مقاومت را گفته بود اما من هنوز راز تحمل #دلتنگی حیدر را نمیدانستم که دلم از دوریاش زیر و رو شده بود.
تنها پناهم کنج همین مقام بود، جایی که عصر روز عقدمان برای اولین بار دستم را گرفت و من از حرارت لمس #احساسش گرما گرفتم و حالا از داغ دوریاش هر لحظه میسوختم.
چشمان #محجوب و خندههای خجالتیاش خوب به یادم مانده و چشمم به هوای حضورش بیصدا میبارید که نیت کردم اگر حیدر سالم برگردد و خدا فرزندی به ما ببخشد، نامش را #حسن بگذاریم.
ساعتی به #افطار مانده، از دامن امن امام دل کَندم و بیرون آمدم که حس کردم قدرتی مرا بر زمین کوبید...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: فاطمه ولی نژاد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞