eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 یه جایی علی‌سیدصالحی میگه: بین خودمون بمونه؛ ولی هرکی هرجا دلشو جا گذاشته باشه، آخر آخرش برمیگر
💔 شب و روزم فقط به یاد توام بس که هر روز و هر شبی با من اینقدر لطف میکنی، ماندم تو به من دل سپرده‌ای یا من أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا" ... 💞 @aah3noghte💞
💔 الحمد لله الذی خلق الحسین♥️ | وَ الشِّفاَّءَ فى تُرْبَتِهِ | جــهان، اقیانوسِ درد است و ... تُربـتَت درمـــان ! أدْرکْنـــا یا سَفينَةَ النَّجاة ... ❤️ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 گفتم خوشا هوایی ڪز باد صبح خیزد گفتا خنک نسیمی ڪز ڪوی دلبر آید ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ‏سَن‌اوزون‌بهشتین‌بهشتۍ‌سَن من‌بهشتِ‌اَعلانۍ‌نینیرم :)
شهید شو 🌷
💔 ‏اَلسَّلامُ عَلی مَن جَعَلَ اللّهُ الشِّفاءَ فِی تُربَتِهِ همان که گهواره اش شفای بالِ شکسته ی فطرسِ مَلک و شرفِ عرشِ اعظم است ...
💔 وقتی که ما فراموش کاریم خودت میایی و واسطه می شوے ! پُلی میزنی بین خودت و بنده ها... ماه رجـب وشـعبان و رمـضان را سـر راهمان قرار می دهـی منّت مان را می کشی کـه به کوچـکترین عـملت برای خُـودم آن چه کـه خودت فکر نمی کنی ، می دهم ! و ما باز هم فراموش کاریم و گاهی می خوانیم ات ... ماه رجب به اتمام رسید و حـسرت استفاده نکردن از آن ماند بر دل و آمد و امید به بهتر شدن اوضاعـمان... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 مهدی بختیاری فرزند اسلامشهر شهید شد🥀 حاج مهدی بختیاری فرزند اسلامشهر در آستانه روز پاسدار در کشور سوریه به درجه رفیع شهادت نائل گردید. هنیئاًلڪ‌الشھاده باَمان‌الله‌یاشهیدالله ... 💞 @aah3noghte💞
💔 : زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. 🌺🌺🍃 داستان واقعی "" قصه مسلمان شدن یک مسیحی به قلم زیبای شهید مدافع حرم سید طه ایمانی این داستان براساس حقیقت و واقعیت بوده و بعد از مصاحبه با شخصيت اصلی داستان به رشته تحریر در آمده است و نویسنده تاثیری جز روایتگری در داستان ندارد. ✍سید طه ایمانی
💔 بنام او که هدایتگر است قسمت1⃣ حتی وقتی مشروب نمی خوردم بیدار شدن با سردرد و سرگیجه برام عادی شده بود … اما کم کم حس می کردم درس ها رو هم درست متوجه نمیشم … و … هر دفعه یه بهانه برای این علائم پیدا می کردم …ولی فکرش رو نمی کردم بدترین خبر زندگی ام منتظرم باشه 😐… بالاخره رفتم دکتر … بعد از کلی آزمایش و جلسات پزشکی… توی چشمم نگاه کرد و گفت: – متاسفیم خانم کوتزینگه … شما زمان زیادی زنده نمی مونید … با توجه به شرایط و موقعیت این تومور … در صد موفقیت عمل، خیلی پایینه و شما از عمل، زنده برنمی گردید … همین که سرتون رو ….. مغزم هنگ کرده بود … دیگه کار نمی کرد … دنیا مثل چرخ و فلک دور سرم می چرخید😥😓 … – خدایا! من فقط 21 سالمه … چطور چنین چیزی ممکنه؟… فقط چند ماه؟ … فقط چند ماه دیگه زنده ام!! … حالم خیلی خراب بود … برگشتم خونه … بدون اینکه چیزی بگم دویدم توی اتاق و در رو قفل کردم … خودم رو پرت کردم توی تخت … فقط گریه می کردم😭 … دلم نمی خواست احدی رو ببینم … هیچ کسی رو … یکشنبه رفتم کلیسا … حتی فکر مرگ و تابوت هم من رو تا سر حد مرگ پیش می برد … هفته ها به خدا التماس کردم … نذر کردم … اما نذرها و التماس های من هیچ فایده ای نداشت … نا امید و سرگشته، اونقدر بهم ریخته بودم که دیگه کنترل هیچ کدوم از رفتارهام دست خودم نبود … و پدر و مادرم آشفته و گرفته … چون علت این همه درد و ناراحتی رو نمی دونستن … خدا صدای من رو نمی شنید😞 … ... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 بنام او که هدایتگر است #داستان_تمام_زندگی_من قسمت1⃣ حتی وقتی مشروب نمی خوردم بیدار شدن با سردرد
💔 به نام او که هدایتگر است قسمت 2⃣ یه هفته دیگه هم به همین منوال گذشت😢 … یه روز به خودم گفتم… – تو یه احمقی آنیتا … مگه چقدر از عمرت باقی مونده که اون رو هم داری با ناله و گریه هدر میدی؟😏 … به جای اینکه دائم به مرگ فکر می کنی، این روزهای باقی مونده رو خوش باش🙃 … 💠🍃💠🍃💠 همین کار رو هم کردم … درس و دانشگاه رو کنار گذاشتم … یه لیست درست کردم از تمام کارهایی که دوست داشتم انجام شون بدم🗒 … و شروع کردم به انجام دادن شون … دائم توی پارتی و مهمونی بودم … بدون توجه به حرف دکترها، هر چیزی رو که ازش منع شده بودم؛ می خوردم … انگار می خواستم از خودم و خدا انتقام بگیرم😏 … از دنیا و همه چیز متنفر بودم😣 … دیگه به هیچی ایمان نداشتم … 💠🍃💠🍃💠 اون شب توی پارتی حالم خیلی بد شد … سرگیجه و سردردم وحشتناک شده بود … دیگه حتی نمی تونستم روی یه خط راست راه برم … سر و صدا و موسیقی، مثل یه همهمه گنگ و مبهم توی سرم می پیچید … دیگه نفهمیدم چی شد … 💠🍃💠🍃💠 چشم باز کردم دیدم توی اورژانس بیمارستانم … سرم درد می کرد و هنوز گیج بودم … دکتر اومد بالای سرم و شروع به سوال پرسیدن کرد … حوصله هیچ کس رو نداشتم … بالاخره تموم شد و پرستار پرده رو کنار زد … تخت کنار من، یه زن جوان محجبه بود … اول فکر کردم یه راهبه است اما حامله بود😳 … تعجب کردم … با خودم گفتم شاید یهودیه … اما روبند نداشت و لباس و مقنعه اش هم مشکی نبود🤔 … من هرگز، قبل از این، یه رو از نزدیک ندیده بودم … ... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 به نام او که هدایتگر است #داستان_تمام_زندگی_من قسمت 2⃣ یه هفته دیگه هم به همین منوال گذشت😢 … ی
💔 به نام او که هدایتگر است قسمت 3⃣ مسلمانان کشور من زیاد نیستند یعنی در واقع اونقدر کم هستند که میشه حتی اونها رو حساب نکرد😏 … جمعیت اونها به 30 هزار نفر هم نمیرسه و بیشترشون در شمال لهستان زندگی می کنن … 💠🍃💠🍃💠 همون طور که به بالشت های پشت سرش تکیه داده بود … داشت دونه های تسبیحش رو می چرخوند📿 … که متوجه من شد … بهم نگاه کرد و یه لبخند زد … دوباره سرش چرخوند و مشغول ذکر گفتن شد📿 … نمی دونم چرا اینقدر برام جلب توجه کرده بود … 💠🍃💠🍃💠 – دعا می کنی؟ … – نذر کرده بودم … دارم نذرم رو ادا می کنم😊 … – چرا؟ … – توی آشپزخونه سُر خوردم … ضربان قلبش قطع شده بود… چشم های پر از اشکش لرزید … لبخند شیرینی صورتش رو پر کرد … – اما گفتن حالش خوبه … – لهجه نداری … – لهستانیم ولی چند سالی هست آلمان زندگی می کنم… – یهودی هستی؟ … – نه … تقریبا 3 ساله که مسلمان شدم … شوهرم یه مسلمان ترک، ساکن آلمانه … اومده بودیم دیدن خانواده ام… 💠🍃💠🍃💠 و این آغاز دوستی ما بود … قرار بود هر دومون شب، توی بیمارستان بمونیم … هیچ کدوم خواب مون نمی برد … اون از زندگیش و مسلمان شدنش برام می گفت … منم از بلایی که سرم اومده بود براش گفتم😢 … از شنیدن حرف ها و درد دل های من خیلی ناراحت شد … – من برات دعا می کنم … از صمیم قلب دعا می کنم که خوب بشی … خیلی دل مرده و دلگیر بودم … – خدای من، جواب دعاهای من رو نداد … شاید کلیسا دروغ میگه و خدا واقعا مرده باشه … چرخیدم و به پشت دراز کشیدم … و زل زدم به سقف و گفتم… – خدای تو جوابت رو داد … اگر خدای تو، جواب من رو هم بده؛ بهش ایمان میارم👌 … خیلی ناامید بودم … فقط می خواستم زنده بمونم … به بهشت و جهنم اعتقاد داشتم اما بهشت من، همین زندگی بود … بهشتی که برای نگه‌داشتنش حاضر بودم هر کاری بکنم … هر کاری … ... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 فائزه هاشمی گفته اگه یک میخ هم جای مدیران فعلی بذارند، مملکت می‌چرخه!!! - جدی؟ پدرتون هم برای یک میخ این همه تلاش کرد و تهش گفت راحت می‌تونم بمیرم؟ راسی! انتخابات بعدی از چه میخی حمایت می‌کنید؟😏 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 😔 یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 خدایا! خیر و برکتت را بر علی بن موسی الرضا، امام نیکو، با تقوای بی‌عیب و حجتت، بر هر که بر زمین و خفته در زیر زمین است، بفرست. بر آن شهید راه حق، درودی بی‌شمار، کامل و پاک، و به هم پیوسته و پیاپی، عطا نما. 🌱 ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 خیلے حواسـش به خودش و #دلـش بود.. بارها مےرفتیم توے خانه ها یا جاهایی ڪه چندان توجهی با مسائل شـر
💔 روز پاسدار به رفقایش پیام تبریڪ داده بود و گفته بود "دعا کنید اسم پاسداری را یدک نکشیم، پاسدار واقعی باشیم" به حرف، پاسدار نبود! شھادتش ثابت کرد تا پای جان از حریم ولایت و عمه سادات، پاسداری خواهد کرد... ... 💕 @aah3noghte💕