eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 بعثے ها آمده بودند ڪہ براے همیشہ بمانند پول اعراب منطقہ ، حمایت آمریکا، شیمیایے آلمانے ها, جنگده فرانسوےها ، تانڪ‌ روس‌ها ، خیانت داخلےها.... همہ‌چیز براے ماندن در خاڪ ما را داشتند فقط خدا را نداشتند. این بحث مسمومیت مدارس دخترانه هم تمام خواهد شد و روسیاهی، به دشمنان جمهوری اسلامی خواهد ماند. چون ما خدا را داریم...💪🏻 💞 @shahiidsho💞
💔 نیمه شعبان بعد شهید شده بود ‌ایام نیمه شعبان برا انتظامات پارک سوار جمکران بچه های پایگاه را برده بودم جمکران. سیدمصطفی ، چون سنش خیلی کم بود گفتم شما اینجا وایسا چون خیلی اصرار کرده بود که کار کنه واسه امام زمان، گفت فرمانده! میشه یه بیسیم هم به ما بدید؟ خیلی پسره آروم و با ادبی بود دلم واسش سوخت یه بیسیمم دادم دستش گفتم حرف بیخودی نزنی توش به مرکز وصله تو گرمای تابستان قم تا 4عصر میخ کوب بدون چون و چرا سر جاش وایساده بود؛ صورتش سرخ سرخ شده بود و دماغش سوخته بود وقتی خواستیم برگردیم گفت سال بعد هم منو با خودتون میارید؟ گفتم اگه جلسه های مسجد را منظم شرکت کنی میارمت... سال بعد ایام نیمه شعبان گفتند خبری ازش نیست احتمالا دست داعش افتاده... بله! شهید شده بود ما فکر میکردیم به سن و ساله ......😔 ما مدعیان صــــــــــف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند💔 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 تواضع در کنار خوش‌خلقی اخلاقش، طوری بود که نمےشد آدم ازش فاصله بگـیرد غیر از خوش‌اخلاقی و بگو بخ
💔 مےگفت: بیا یک خط قرمز بکش روی گذشته‌ای که داشته‌ای.... بیا طرف شهدا... آخرش مےخواهی کجا بروی؟ ... این حرف ها را از خیلی‌ها شنیده بودم ولی اخلاصی که جواد، موقع گفتن این حرف ها داشت، خیلی به دلم نشست؛ این شد که چسبیدم به مسیر شهدا... 📚 بی برادر (با تغییرات) به روایت دوستان ِ اختصاصی کانال شهیدشو 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 آرزوهای چمران آرزو داشتم كه تجلى صفات خدایى را در همه جا و همه كس ببینم، جمال و جلال،✨ کمال و عل
💔 آرزوهای چمران آرزو داشتم که شمع باشم،🕯 سرتا پا بسوزم و ظلمت را مجبور به فرار كنم. به كفر،جهل و طمع اجازه ندهم كه بر دنیا سیطره یابند. 📸 تابلوی شمع، اثر دکتر چمران 📚خدایا به سوی تو می آیم (اختصاصی کانال شهید شو) دست‌نوشته های 💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 ‍ آخرین بارى كه مى‏خواست به جبهه برود، گفت: این آخرین دیدار است و دیگر بر نمى‏گردم. و از همه حلا
‍ 💔 شهید مهدۍ محمدحسین (یاغی) با اسم جهادی کرار در اول فروردین 1368 شمسی مصادف با نیمه ماه شعبان و 21مارس سال 1989 میلادی در شهر بعلبک لبنان متولد شد. قرار بود حسن نامگذاری شود اما با تولد مبارکش همزمان با ولادت حضرت مهدی(عج) نام خود را نیز با خود به همراه آورد و مهدی نامگذاری شد. شهید یاغی که در میان اهالی جنوب لبنان به "امیرالشهداء" هرچند یک مهندس کامپیوتر بود اما مبارزه و مقاومت هدف اصلی زندگی‌اش را می‌ساخت. تا اینکه در ژوئیه سال 2013 میلادی همزمان با 9 مرداد 1392 شمسی مصادف با 22 رمضان 1434 قمری توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید. دسته گلی از صلوات به نیابت از تمام آنها هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان 💞 @shahiidsho💞
💔 وقتی سر به سجده می گذاشت، صدای سین های ذکرش در گوشم چرخ می خورد. ذکر مدامش: “یا مولای! یا صاحب الزمان ادرکنی یا مولای یا صاحب الزمان اغثنی” بود. آن قدر گفت و چشید که خداوند در روز نیمه شعبان خریدارش شد. وقتی که در سنگر کمین بود. شاید تقدیر این بود که وقتی جعفر در سنگر کمین بود، سنگر لو برود . آری! خدا شهادت را خصوصی و تنها تعارفش کرد. مربع های قرمز؛ خاطرات شفاهی 💞 @shahiidsho💞
23.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 شهید شعبان آشنایی با منتظر خستگی ناپذیری که در روز نیمه شعبان به شهادت رسید و بزرگترین جریان فرهنگی در حوزه مهدویت را با سخنرانی ها و فعالیت هایش سامان داد. ✅ وصیت شیخ احمد کافی چه بود و چرا به آن عمل نشد؟ ✅ ساخت ۷۲ مهدیه در سراسر کشور چگونه ممکن شد؟ ✅ رابطه امام خمینی با شیخ احمد کافی چگونه بود؟ کارگردان و موشن گرافیک: حسین بتوئی صداها برگرفته شده از «مستند کوچه‌های خورشید» 💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
‍ 💔 شهید مهدۍ محمدحسین (یاغی) با اسم جهادی کرار در اول فروردین 1368 شمسی مصادف با نیمه ماه شعبان و
‍ 💔 شهیدی که نیمه شعبان به دنیا آمد و نیمه شعبان به شهادت رسید محمد مهدي در اول آبان ماه 1347 هجري شمسي در زادروز مبارک صاحب نامش حضرت مهدي عج در خانه اي محقر در روستاي هنزاء چشم به جهان گشود. جهادگر فداکار و شجاع در اسفند ماه ۶۵ هنگام کار با بلدوزر در منطقه فاو مورد اثابت گلوله دشمن قرار گرفت و از ناحيه پا مجروح شد و با يک عمل جراحي که روی پايش انجام گرفت، معالجه شد در يازدهم فروردين سال 66 مجددا به جبهه رفت. اين آخرين ديدار خانواده با او بود. اين بار بر خلاف گذشته به همه فاميل، دوستان، آشنايان سر زد و خداحافظي کرده گويا خبرش داده بودند که ديگر باز نخواهد گشت. عاقبت در نيمه شب سه شنبه 25 / 01 / 66 مصادف با روز ولادت حضرت مهدي موعود ع مورد اصابت ترکش موشکهاي کاتيوشاي دشمن قرار گرفت و درست در همان ساعت از روز مبارکي که متولد شده بود شربت شهادت نوشيد و به لقاء دوست رسيد. دسته گلی از صلوات به نیابت از او هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #مسلمانی_زیباست 💓 سلسله رفتارهای خداپسندانه، برگرفته از سیره معصومین علیهم السلام با گفتاری روان
💔 💓 سلسله رفتارهای خداپسندانه، برگرفته از سیره معصومین علیهم السلام با گفتاری روان سلام✋ امیدوارم تمریناتونو هر روز دوره کنین و به انجام دادنش فقط در یک روز، قانع نباشین💯 تمرین امروز: 👈 گره گشایی کنیم 👉 امام رضا علیه السلام میفرمایند: هر کس اندوهی و مشکلی را از مومنی برطرف نماید خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.. هر کاری که از دستمون بر می آید..😊 ، تمرین کنیم برای ورود به ماه مبارک رمضان قدم به قدم بشیم سرباز 💪🏻 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی 💝 قول میدم بعد از ازدواج شهید بشم...😁 وقتی هنوز عقد بودیم، هنگام عملیات خرمشهر
💔 صورتش نگاه كردم، ديدم پير شده. حاجي با آن كه 28 سال سن داشت همه فكر مي كردند جوان بيست و دو، سه ساله است؛ حتي كمتر، اما من آن شب براي اولين بار ديدم گوشه چشم هايش چروك افتاده، روي پيشاني اش هم. همان جا زدم زير گريه 😭گفتم : «چه به سرت آمده ؟ چرا اين شكلي شده اي ؟» حاجي خنديد، گفت: « فعلاً اين حرف ها را بگذار كنار كه من امشب يواشكي آمده‌ام خانه. اگر فلاني بفهمد كله ام را مي كَند!» بعد گفت: «بيا بنشين اين‍جا، با تو حرف دارم.» نشستم. گفت: «تو مي داني من الان چي ديدم ؟» گفتم: «نه!» گفت: «من جدايي مان را ديدم.» به شوخي گفتم: «تو داري مثل بچه لوس‌ها حرف مي‍زني!» گفت: «نه، تاريخ را ببين. خدا هيچ وقت نخواسته عشّاق، آن هايي كه خيلي به هم دل‍بسته اند، با هم بمانند.» من دل نمي دادم به حرف هاي او. مسخره اش كردم. گفتم: «حالا ما ليلي و مجنونيم ؟» حاجي عصباني شد، گفت: «من هر وقت آمدم يك حرف جدي بزنم تو شوخي كن! من امشب مي خواهم با تو حرف بزنم. در اين مدت زندگي مشترك مان يا خانه مادرت بوده اي يا خانه پدري من، نمي خواهم بعد از من هم اين طور سرگرداني بكشي. به برادرم مي‍گويم خانه شهرضا را آماده كند، موكت كند كه تو و بچه ها بعد از من پا روي زمين يخ نگذاريد، راحت باشيد.» بعد من ناراحت شدم، گفتم: «تو به من گفتي دانشگاه را ول كن تا باهم برويم لبنان، حالا … » حاجي انگار تازه فهميد دارد چقدر حرف رفتن مي زند، گفت: « نه، اين‍طورها نيست. من دارم محكم‌کاري می‌كنم. همين» راوی: همسر سالروزشهادت 💞 @shahiidsho💞