eitaa logo
شهید شو 🌷
4.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
4.2هزار ویدیو
72 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ پست های برجسته به قلم ادمینِ اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل همسطح: 📱@Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 اسمش احمد بود، از بچه های و نیروهای تمام خانواده و فامیلش در کشورهای اروپایی زندگی میکردند و او هم می توانست زندگی راحتی در یکی از این کشورها داشته باشد اما دفاع از حرم عمه جان، برایش اولویت داشت... یک روز قبل از شهادت جواد، زخمی شده بود و به عقب منتقل شده بود دلش می سوخت که چرا بیشتر با فرمانده نبوده... و سال بعد، حوالی سالگرد جواد، خودش هم شهید شد... ثواب اعمال امروزمان تقدیم به و تموم شهدای فاطمیون، مخصوصا نیروهای جواد که با لحن افغانی بهش میگفتن ... 💔 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ، بارانےست که بر همه یکسان مےبارد چطور بعضی ها مےکنند و بعضی چون خار... و نم نم اثری در آنها ندارد؟؟ خدایا! را تو حرَس کن درد جدا کردنشان را تحمل مےکنم پیکر تازه تفحص شده ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 انفجار در مدرسه ای در کابل که منجر به کشته شدن ۵۵ کودک بی گناه شد ...!! ‏۵۵ دختر ۷ تا ۹ ساله در
💔 گم شده اند .... در لابلای زیبایی شهدای لبنانی مثل و ... در بازار داغ شهدای مدافع حرم ایرانی از سردار موی سپید کرده گرفته تا جوان ترین شهید دهه هفتادی ... شهدای را مےگویم .... چه مظلومانه مےجنگند... زخمی مےشوند .... اسیر مےشوند ... سرشان بریده مےشود و ... آری! فقط چند روزی مےشوند تیتر یک همه کانال های شهدایی و مذهبی اما ... دوباره آرام مےشود همه چیز دوباره فاطمیون ، فریاد مےکشد در دلم افغانی نیستم!!! عـِرق ملی هم تا بخواهی دارم ولی... برایشان کم گذاشته ایم ... باور دارید؟؟؟؟ حالا هم که دیپلماسی برای افغان ها سنگ تمام گذاشت و کودکان را به خاک و خون کشید... و آنان که ظلم کردند عاقبت خواهند دید که خدا یاور مظلومان است... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ ... #شهدا برڪتی بودن! حرڪت #پر برڪت باشه خوبه برڪتی شو تا ان‌شاءالله #شهید بشی :)🕊 #حاج‌_حس
💔 ... دستمان را بگیرید ای اگر نباشید دفن میشویم زیرخروار ها گناه و غرق خواهیم شد در دریای نفس اینجا، بدون شما به یقین مبتلا به خواهیم مرد. راه شما و یاد شما روشن کننده ی روشنایی مسیرمان است ؛ به یادمان باشید و برای نجاتمان امن یجیب بخوانید...... 🕊😭 📸قطعه مدافعان حرم اصفهان ... 💞 @aah3noghte💞
💔 میگفت... رو با هیچ چیز دیگه ای عوض نمےکنم همون که شهید نشدن و زنده موندن تا ۳۰ سالگی رو ننگ می دونست واسه خودش.... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت81 حاج رسول
💔


🔰  🔰
📕رمان امنیتی  ⛔️

✍️ به قلم:  



خنکی لیوان از بندبند انگشت‌هایم رسید به تمام تنم. جمله‌اش را با خودم تکرار کردم:
آب نطلبیده مراده!

مراد من آن لحظه  بود و هنوز هم هست.

دوست دارم برگردم به حامد بگویم مگر نگفتی آب نطلبیده مراد است؟
پس چرا من هنوز به مرادم نرسیده‌ام؟


- خب چه خبر؟

صدای حامد من را از میان خاطرات، بیرون می‌کشد.

یادم می‌افتد که یک بی‌سیم غنیمتی دارم. بی‌سیم را از جیبم بیرون می‌کشم و در هوا تکان می‌دهم: ببین چی پیدا کردم!

حامد که دارد رانندگی می‌کند و حواسش به جلوست، نگاه کوتاهی به بی‌سیم می‌اندازد و می‌گوید: این چیه؟

- جنازه یکی از همین تکفیری‌ها رو پیدا کردم، خمپاره‌انداز بود. بی‌سیمش هم افتاده بود کنارش. شاید شنودش به دردمون بخوره.

حامد لبخند می‌زند و تندتر می‌راند. پشت بی‌سیم خطاب به کسی می‌گوید:
ما داریم میایم. هوامونو داشته باشین.
*

دستانم را گرفته‌اند که به زور من را بکشند داخل اتاقشان.
خسته‌ام؛ انقدر که حس می‌کنم الان است که تمام عضلاتم از هم بپاشند.

با این وجود لبخند را روی لبم نگه می‌دارم. بین بچه‌های سوری و بچه‌های فاطمیون دعواست؛ سر چی؟

سر من و حامد!😅

با این که بچه‌های ایرانی خوابگاه جدا دارند، حامد ترجیح می‌دهد بیشتر با نیروهای تحت امرش باشد.

چرا دروغ بگویم؟
ارتباط گرفتن با آدم‌هایی که در یک فرهنگ دیگر و با یک زبان دیگر زندگی می‌کنند خیلی سخت است؛ مخصوصاً وقتی قرار باشد به آن‌ها آموزش بدهی و فرماندهی‌شان کنی.

کار با بچه‌های افغانستانی ، آسان‌تر است چون هم زبانمان یکی ست و هم فرهنگمان بسیار به هم نزدیک است.

راستش من اصلاً با نیروهای افغانستانی احساس بیگانگی نمی‌کنم.
به حامد نگاه می‌کنم که نیروهایش دارند دستش را می‌کشند.
حامد هم با وجود این که خستگی از چهره‌اش می‌بارد، می‌خندد و هربار که دستش را محکم می‌کشند، بلندتر می‌خندد:
آخ! یواش!

آخرش هم بچه‌های فاطمیون و نیروهای سوری می‌نشینند پای میز مذاکره و من و حامد را بین خودشان تقسیم می‌کنند: من امشب در خدمت بچه‌های فاطمیون هستم و حامد با نیروهای دفاع‌الوطنی(دفاع ملی) به خوابگاهشان می‌رود.

بچه‌هایی که آن اوایل غرور عربی‌شان اجازه نمی‌داد زیر بار کسی بروند و حامد با همین بند محبت اسیرشان کرد، طوری که حالا برای آب خوردن هم از حامد اجازه می‌گیرند.

میان همهمه بچه‌های فاطمیون می‌روم به خوابگاهشان. یکی‌شان املت درست کرده است؛ یک املت مَشتی که بتواند ده نفر مرد جنگی را سیر کند. 

یک املت در یک ماهیتابه بزرگ آلومینیومیِ کج و کوله، با رب گوجه فرنگی فراوان و به ضمیمه پیاز.

آخ...دلم ضعف می‌رود از گرسنگی. بوی املت دارد با روح و روانم بازی می‌کند.
همان که املت درست کرده، املت را می‌گذارد وسط سفره و همه را دعوت می‌کند برای خوردن.

همان لحظه، دونفر از بچه‌های تیم شناسایی خودم می‌رسند. کسی نمی‌داند نیروهای من هستند.

تمام آموزش‌های تیم شناسایی  بود. اصلاً قرار نبود کسی بداند من نیروی اطلاعاتم. من فقط یک مربی معمولی‌ام؛ همین.

بشیر و رستم – همان دوتا نیرویی که گفتم – هم خسته‌اند و این را می‌شود از چهره‌ی وارفته‌شان فهمید. 

فقط من می‌دانم که آن‌ها کجا بوده‌اند و این دومین  بوده.

پیداست حال شوخی ندارند؛ ولی با یک لبخند بی‌رمق سعی می‌کنند با بچه‌ها همراهی کنند.

انقدر توی سر و کله هم می‌زنند که نمی‌فهمم چه خوردم، ولی بد نبود. بالاخره کمی سر و صدای معده‌ی بیچاره‌ام خوابید و کمی بعدش هم بچه‌ها یکی‌یکی می‌خوابند.

تمام وقت چشمم به بشیر و رستم است که خسته‌اند و نای حرف زدن ندارند. یک گوشه نشسته‌اند و هربار چشمانشان روی هم می‌رود.

بشیر بی‌صدا جورابش را از پا درمی‌آورد و به تاول درشت پایش نگاه می‌کند؛ محصول یک پیاده‌روی طولانی در عملیات شناسایی.

همه خوابند. رستم همان‌جا با تکیه به کوله‌پشتی‌اش خوابش برده، اما بشیر بیدار است و با صورتی که از درد جمع شده، به تاولش نگاه می‌کند.

جلو می‌روم و کنارش می‌نشینم.


...
...



💞 @aah3noghte💞

کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی ...
💔 شاید بتوان او را جوان‌ترین شهید مدافع حرم ڪشور نامید اگر جوانترین شهید مدافع حرم کشور نباشد بےشڪ جوان‌ترین شهید مدافع حرم اصفهان است ولادت : ۱۳۷۹ شهادت:۱۳۹۴ _سوریه گلستان شهدای اصفهان تا نمُردیم، تو دعا کن به شهادت برسیم🥀 💞 @shahiidsho💞
💔 نیمه شعبان بعد شهید شده بود ‌ایام نیمه شعبان برا انتظامات پارک سوار جمکران بچه های پایگاه را برده بودم جمکران. سیدمصطفی ، چون سنش خیلی کم بود گفتم شما اینجا وایسا چون خیلی اصرار کرده بود که کار کنه واسه امام زمان، گفت فرمانده! میشه یه بیسیم هم به ما بدید؟ خیلی پسره آروم و با ادبی بود دلم واسش سوخت یه بیسیمم دادم دستش گفتم حرف بیخودی نزنی توش به مرکز وصله تو گرمای تابستان قم تا 4عصر میخ کوب بدون چون و چرا سر جاش وایساده بود؛ صورتش سرخ سرخ شده بود و دماغش سوخته بود وقتی خواستیم برگردیم گفت سال بعد هم منو با خودتون میارید؟ گفتم اگه جلسه های مسجد را منظم شرکت کنی میارمت... سال بعد ایام نیمه شعبان گفتند خبری ازش نیست احتمالا دست داعش افتاده... بله! شهید شده بود ما فکر میکردیم به سن و ساله ......😔 ما مدعیان صــــــــــف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند💔 💞 @shahiidsho💞
💔 ‍ ناجی پیکر پاک شهدا شهید سیدعلی عالمی، با نام جهادی ابوسجاد یکی از فرماندهان لشکر فاطمیون که در درگیری با تروریست‌های تکفیری، در دفاع از حریم آل الله، دهم آبان ماه ۱۳۹۴ به درجه والای شهادت رسید. در اکثر عملیات‌ها، او می رفت و پیکر پاک شهدا را برای تحویل به خانواده‌هایشان به عقب می‌آورد. ماجرای شهادت او هم به همین طریق رخ داده بود؛ ابوسجاد رفته بود که پیکر شهدا را به عقب منتقل کند که مورد هدف تک تیر انداز دشمن قرار می‌گیرد و به دوستان شهیدش می‌پیوندد. این عکس اولین تصویر وی بعد از شهادت است.. فدایی عمه جان 💞 @shahiidsho💞
💔 پخش فیلم تلویزیونی «روحینا» با موضوع شهدای فاطمیون «روحینا» روایت زنی افغانستانی است که همسرش در بحبوحه حضور داعش در سوریه به جمع مدافعان حرم پیوسته و سرنوشت جدیدی را برای خود و خانواده‌اش رقم می‌زند. پخش این فیلم امروز یکشنبه ۲ اردیبهشت، ساعت ۲۱ از شبکه نمایش و بازپخش آن دوشنبه ۳ اردیبهشت ساعت‌ ۷ و ۱۳ می‌باشد. لطفا اطلاع رسانی کنید فداییان عمه جان 💞 @shahiidsho💞
💔 لشکر پُر‌‌افتخار یازدهمین سالروز تاسیس لشکر فاطمیون گرامی باد 💞 @shahiidsho💞
💔 پیشگوئی شهادت😳 سید محسن با خانواده به عتبات مشرف شده و در نجف، هنگام زیارت قبرستان وادی السلام، یک قبر نمادین برای خودش درست می‌کند و روی قبر می نویسد: شهید سید محسن خانواده، سوال میکنن چرا قبل از اسمت نوشتی شهید؟ میگه: من مطمئنم یک روز شهید میشم🥀 فدایی عمه جان 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"