eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ 💔 .. فصـل بهـار  آمده امـا خـزان ماسـت فصلی که در نبود تو آید بهار نیست ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ... روزهایی هم هست که مناسبتش در هیچ تقویمی نوشته نشده فقط قلب توست که آن روز بےقرار مےشود و مرهمی برای دلِ شڪستھ ات نمےبینی... روزهایی از زندگی هست که در آن روزها داده ای اما هنوز نفس مےکشی... روزهایی مےآیند که تو را مےشڪنند💔 اما هیچ کس نخواهد دید لبخندهای بعد امروزت تلخندےست که به زندگے حواله مےکنی... چه کسی خواهد فهمید دلت چندین هزار بار فقط بخاطر شڪستھ باشد؟... روزهایی هست... نه... یک روز بود که تو رفتی و من دیگـر من نبودم...💔 ... 💕 @aah3noghte💕 امروز یازدهم ماه مبارک دومین سالروز شهادت است از دوستان مےخواهم با فرستادن فاتحه ای روح خودشونو با یاد این شهید بزرگوار و نظرکرده، معطر کنند
شهید شو 🌷
💔 #دلشڪستھ_ادمین... روزهایی هم هست که مناسبتش در هیچ تقویمی نوشته نشده فقط قلب توست که آن روز بے
💔 .. قربانِ شھیدِ روزه داری که روزه اش او را به امام حسین رساند.... اگـر فلسفه روزه رسیدن به محبوب است روزه هایم همه قضا باید شوند... ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 سنی ها هم دوستش داشتند.😍 باهاشان خوش و بش می کرد و گرم می گرفت. می رفت #نماز_جمعه شان. 📚يادگا
💔 در تابستان هنگام باز کردن انگورها، مهدی هم از جبهه برای کمک کردن آمده بود روز جمعه بود و همه اهل خانواده درحال کار کردن در باغ بودیم. ظهر هنگام نماز مهدی گفت: "دست از کار بکشید تا به نماز جمعه برویم"😊 خودش هم رفت و وضو گرفت... وقتی برگشت دید هنوز ما درحال کار کردن هستیم گفت: "کار دنیا تمامی ندارد، باید نماز جمعه را هر چه با شکوه تر برگزار کنیم. باید به کوری چشم دشمن، نماز جمعه را پرکنیم. شما که می خواهید نماز خود را درخانه بخوانید، همان را درمسجد بخوانید تا هم ثواب بیشتری ببرید و هم دشمن از اتحاد شما بترسد."😉😌 📚اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان 💕 @aah3noghte💕 ...
شهید شو 🌷
💔 #پیامڪے_ازبہشت ✍‍ "حجابٺ" را محڪمـ نگھـ دار... نگـاه نڪن ڪھـ اگـر حجاب و فڪر درسٺ داۺٺھـ باۺے
💔 حواستون به نمازتون باشه💚 حواستون به دینتون باشه💙 نماز را اول وقت و زیارت عاشورا📖بخوانید❤️ اگه ما اینکار رو انجام ندهیم پس چه کسی اینکارو انجام دهد؟ قسمتی از وصیت نامه شهید مدافع حرم ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگے_شھدا #شھیدمحمدرضا_دهقان_امیری قسمت چهارم محمد یک بچه فوق العاده فعال، پ
💔 #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگے_شھدا #شھیدمحمدرضا_دهقان_امیری قسمت پنجم وقتی از گلزار شهدا برگشتم، به یکی از دوستان پیام دادم: جات خالی! صبح پیش رسول بودم❤️ گفت:عه! تنها رفتی؟ گفتم: نه با یه پسری به اسم #حسین_وصالی قرار داشتم پرسید: کی هست این پسره؟ گفتم: یه پسری که بهش میخوره ۲۳ یا ۲۴سالش باشه. عاشق رسوله گفت: خب تعریف کن! چکار کردید؟چیا گفتید؟ - راستشو بخوای سر مزار هر شهید مدافع حرمی که می رسیدیم حدود ده دقیقه دربارشون حرف میزدیم. از زندگیشون،نحوه شهادتشون و.. ببین! این پسره انقد درباره شهدای مدافع حرم و ماموریت های نظامی اطلاعات داشت! انقد پیگیر رزمایش های نظامیه! انقد از خاطرات خودش و آموزشاش تعریف میکرد و انقد درباره رسول حرف میزد که اصن تابلوئه کاره ایه واسه خودش اما میگه مدافع و نظامی نیستم!😳 تازه علاوه بر اینکه عاشق رسوله، عاشق شهید بیضائی هم هست😍 میدونی چیه؟ گوشیشو درآورد. عکس مزار شهید بیضائی رو نشونم داد. میگفت: "ببین مزار رسول چقدر قشنگه. اونوقت مزار شهید بیضائی رو ببین چقد خاک میخوره و غریبه" گیر داده بود که چرا نظامی و مدافع نمیشم؟!ازم خواست که خودم برم توی کار😅 - چه جالب! خب تیپش و اخلاقش چطور بود؟ - با اینکه دیدار اولمون بود اما یه پسر خوش سیما، مودب، خوشتیپ و خون گرمی بود! تی شرت، ساعت نظامی، کلاهش مثل کلاه های رسول، کفش کالج، شلوار مخملی و عینک آفتابی! تازه به قول خودش با یه موتور لگنی هم اومده بود!!😁 - خدا حفظش کنه... ... آره... خدا حفظش کرد اونم برای خودش.😔 نقل از دوست #شهیدمحمدرضا_دهقان_امیری #ادامه_دارد... #اختصاصے_ڪانال_آھ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 تخریب نوتردام در سال 2012 در انیمیشن I Pet Goat 🌕 اشاره ی مستقیم به تخریب کلیسای در انیمیشن آی پت ۲ - تولید سال ۲۰۱۲ 🌕 بنیان ( آنتی کرایست - دجال ) 🌕 بزودی پروژه مسیح دجال " توسط سیستم صهیونیزم جهانی " کلید خواهد خورد. ... 🔺در اینجا بخشی از فیلم را بعنوان سند آورده و در دقیقه ششم فیلم بصورت کامل اشاره به نابودی کلیسا نوتردام دارد!! ✖️و جالب تر اینکه داخل چشم مسیح قلابی آتش هست..!😏 💕 @aah3noghte💕
💔 ❤️ بعضے وقتها؛ میبینم پروفایلت.. مُزیّن است بہ.. دخترے مشڪین ردا.. بالاے ڪوہ..🏔 یا ڪنار رود..🌊 در هوهوے باد!🌬 و بوجد مے آید نگاهم😍.. نہ از سر هوس.. و یا هوا.. ڪہ از رنگ نجابت😌.. و شڪوہ و جلال! بعد میروم سروقت پُست هایت.. یڪ در میان.. چطور ممڪن است.. این همہ تفاوت😱.. فاز بہ فاز! و نگاهم بے فروغ و بے وجد😔 میشود.. پر از علامت تعجب‼️.. و چند سوال❓❓ مثلا.. یڪ پست.. از حسین است و لب عطشان.. و درست پست بعد.. از طنازے و انتخاب لباس حنابندان..!👠👗 آن هم در جمعے مختلط.. و ڪامنت ها روان!🙉 و یا یک پست.. از عشق بازے با خدا..📿📿 پراز ادعا و دعا دعا.. و درست پست بعد.. عڪس نوشته:اگر بگویم دوستت دارم..😜 چہ جوابے میدے،انتخاب ڪن یڪ تا دہ، تو را بہ خدا! بہ من حق بدہ ڪہ بمانم.. بین این تضاد.. و بگویم وات د فاز و ماذا فازا! میمانم گیج و گمراہ.. وسط دو علامت سوال؟؟ ڪہ آیا.. آن چادر در جایگاہ اشتباہ گرفتہ قرار؟ و یا تو ڪہ ندانستے قدر آن جایگاہ؟ زمان،زمان تعارف نیست.. و باید روبرو شد اندڪے با واقعیت ها.. تو بودے ڪہ یادت رفت..👐 آمیختہ بودن چادر را بہ حیا! تو بودے ڪہ تاختے و باختے.. چادر را بدون حیا! تو بودے ڪہ گرفتے دست ڪم.. معنا و تفسیر پوشش و ردا! وگرنہ که.. چادر جایش درست هست.. درست بالاے ✨ سرت.. با همان ابهت و اقتدار بی مثال! پس.. مثال دیگران نگویمت.. تعویض ڪن😡 عڪس پروفایل.. یا ڪہ اول چادر بردار. بعد بتاز و بتاز!😕 چرا ڪہ چادر تقصیرے ندارد.. و این تو هستے.. ڪہ نیستے قدردان!✖️ خب! من با تو.. دارم چند ڪلمہ حرف حساب! چادرے ماندن،نگهدارے میخواهد.. عزیزِ خواهر جان...💝 براحتے نبودہ و نیست.. ارزندہ نگہ داشتن این دُرِّ گران..! یڪ تڪہ پارچہ بے معنا.. ڪہ مفتخر بودن ندارد،جنس ارزان..! پس برگرد.. برگرد.. برگرد بہ جایگاهت.. تو را قسم✨ بہ.. گوشہ ے چادر مادرجان! تصورڪن! عروسے💍 ڪہ.. براے بالا رفتن.. دست داماد را گرفتہ.. و میرود پلہ بہ پلہ.. آرام آرام..! تو اے عروس مشڪین پوشم.. نگاہ ڪن بہ دستان مادر.. بگو☝️ یا فاطمہ زهرا.. و برگرد.. برگرد.. پلہ بہ پلہ.. آرام آرام..! بہ جایگاهت..❤️ بہ چادر!🍃 بعلاوہ ے حیا!🍃 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
🔹 #او_را ... 85 مثل مرغ سرکنده شده بودم! هیچ جا نبود! حتی سه شنبه و پنجشنبه رفتم اونجایی که جلسه بو
🔹 ... 86 همه ی جملاتش مثل همون حرف هایی بود که شنیده بودم! از اینکه هیچی ازشون نمیفهمیدم حرصم گرفته بود! برای اینکه ثابت کنم خنگ نیستم، دوباره برگشتم اولش! "اعوذ بالله من الشیطان الرجیم لقد خلقنا الانسان فی کبد!" ترجمه نداشت!😕 گوشی رو برداشتم و تو اینترنت سرچ کردم! " بلد۴ :ما انسان را در رنج آفریدیم؛ کبد بر وزن فرس،بمعنی سختی است. مراد از آن در آیه مشقت و سختی است، یعنی:حقا که انسان را در رنج و تعب آفریدیم، زندگی او پر از مشقت ورنج است و همین رنج و تعب است که او را به کمال و ترقی سوق میدهد، اگر در مشقت نمیبود،برای از بین بردن آن تلاش نمیکرد و اگر تلاش نمیکرد، ابواب اسرار کائنات به رویش گشوده نمیشد! *یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه* قاموس قرآن-جلد۶-ص۷۲" با دهن باز نگاهش کردم!😧 دفتری که همیشه توش مینوشتم رو آوردم و هرچی که میخوندم رو مینوشتم.✍ اخرین جمله ی عربی،بازم ترجمه نداشت، دوباره سرچ کردم!🔍 " انشقاق۶: ای انسان!تو توأم با تلاش و رنج بسوی پروردگارت روانی و او را ملاقات خواهی کرد! پس از آن آمده «فاما من اوتی کتابه بیمینه....»پس انسان اعم از نیکوکار و بدکار با یک زندگی پر تلاش و رنج بسوی خدایش روان است و عاقبت به راحتی یا عذاب خواهد رسید. قاموس قرآن-جلد۶-ص۹۶ " برگشتم سراغ دفترچه📖 "پس دنبال مقصر نگرد! این آیه داره میگه کلا این دنیا با ما سازگاری نداره! پس فرار از رنج،رنج رو بیشتر میکنه! این واقعیت رو بپذیر! نپذیری،افسرده میشی!! نپذیری لذت نمیبری...." انگار یه آدم زنده داشت باهام صحبت میکرد! یه نفر که از تموم زندگیم و سوال های توی سرم خبر داشت!😢 همه اتفاقات داشت از جلوی چشمم میگذشت!همه گریه هام،همه مشکلاتم،همه و همه.... من اونقدر درگیر مشکلاتم شده بودم که وقت اضافی گیر میاوردم میشستم و گریه میکردم، اما تو دفترچه نوشته بود: "اگر این واقعیت رو بپذیری که سراسر زندگی رنج و سختیه، وقتی که رنجت کمتر شه احساس لذت میکنی و خدا رو شکر میکنی!" سرم رو گذاشتم رو میز. دنبال یه دلیل بودم تا همه ی این حرف ها رو رد کنم و خودم رو راحت کنم!! اما هیچ دلیلی برای رد کردنش پیدا نمیکردم! شاهدش هم تمام اتفاقات زندگیم بود! ولی چرا؟! برای چی؟! جوابم تو همون صفحه بود "این یکی از واقعیت های دنیاست! این رنج ها تو رو رشد میده، بزرگت میکنه! اینکه تو رنج داری،دلیل بر این نیست که آدم بدی باشی اما برخورد تو با رنج میتونه باعث شه آدم بدی بشی!!! خدا با این رنج ها میخواد تو رو قوی کنه! ازشون فرار نکن،اون ها رو بکن پله برای رسیدن به خدا... خدا دوست نداره تو اذیت بشی، اشک خدا رو پشت پرده ی رنج میبینی؟!" بی هیچ حرفی به دیوار رو به روم خیره شدم! آخه این حرف ها یعنی چی؟! اینا از کجا اومده!؟😔 چرا اینجوری دلمو زیر و رو میکنه!؟ بلند شدم و رفتم تو تراس، این دفترچه بدتر خواب رو از چشم‌هام ربوده بود! آسمون رو نگاه کرد!🌌 هنوز خدایی نمیدیدم! به ماه خیره شدم و زیر لب گفتم: "این خدا کجاست که باید برای رسیدن بهش تلاش کرد!؟ نمیدونم یعنی چی! قسمت اول حرفاش درسته، همون حرفی که خودم تا چندوقت پیش میزدم،همه مردم بدبختن!! اما چجوری این بدبختیا پله میشن!؟ برای رسیدن به چی؟ به کی؟ من تو خونه ای بزرگ شدم که دو تا استاد دانشگاه و دکتر ،پدر و مادرم هستن. اما نه خدا رو قبول دارن و نه حرف آخوندا رو! نمیدونم چی تو اون دفترچه هست! تا اینجاش خیلی هم بد نبوده به جز قسمت های مربوط به خدا! اما من با اون قسمت ها کاری ندارم! من میخوام آرامش رو پیدا کنم و اون...سجاد...این دفترچه رو بهم داد، خودشم گفت خدایی که نمیبینی رو نمیخواد بپرستی! من با خدا کاری ندارم. من فقط دنبال آرامشم!همین..." انگار ماه هم به من خیره شده بود!لبخند زدم و سیگارم رو روشن کردم!🚬 "محدثه افشاری" @aah3noghte @RomaneAranesh ‼️
شهید شو 🌷
💔 سال ها گفتیم «وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد» خوب دیگه حضرت آقا، چگونه #حکم_جهاد بدهند؟ صحبت های
💔 فرمانده ابلاغ کرد #آرایش‌جنگی‌بگیرید☝️ محور عملیات را هم تعیین‌کردند ؛ #نبردفکرهاواراده‌ها❌ حالا این ما و این جنگ پیش‌رو 🔥💥... بسم الله #آرایش_جنگی #آھ... #فداےسیدعلےجانم❤️ 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #چله_ی_شھدایی در تابستان هنگام باز کردن انگورها، مهدی هم از جبهه برای کمک کردن آمده بود روز جم
💔 ... عشقبازی خدا با بنده هایش، تمامی ندارد انگار... خدای مهربانتر از مادر زمین خوردن های این بنده نوپا را مےبیند و دل نگران سفارش مےکند که اشکال ندارد... آرام آرام بیا! اما... بیا! فقط منو نگاه کن! مواظب باش چیزای سر راه، حواستو پرت نکند!!! ولی خودمان بهتر مےدانیم چقدر بجای اینکه به آغوش خدا پناه ببریم به شیطان، بله گفتیم😔 اینک ایستاده ایم در آستانه ثلث دوم ماه مبارک که آن را دهه مغفرت نامیده اند... و باید آنگونه بندگے کنیم که در دهه اجابت، دست خالی برنگردیم... این گوی گناهان بےشمار و این میدان رحمت الهی این اعمال ناقص بندگان و این رحمت واسعه مهربانترین... این روسیاهیِ عبد خطاکار و این بےهمتاے خطاپوش... فقط مانده وساطت آبرومند این درگاه ... 💕 @aah3noghte💕
💔 یابن الحسن ثلث ماه رمضــان بی تو سپـــر شد آقا عمــــر ما بود که دور از تو هــدر شد آقا چه شود این رمضان وصل شما پا بدهد؟ یازده روز که در هجــر تو ســر شــد آقا ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 سلام همسنگرےها✋ #روز_بیستــ_و_یکم چله رو به یاد #شھیدیونس_زنگےآبادی💞 #شھیدحسن_قاسمی💞 #شھیدخلیل
💔 سلام همسنگرےها✋ چله رو به یاد 💞 💞 💞 + رفیق شھیدمون❤️ شروع مےکنیم ان شالله از دعای خیرشون بےنصیب نمونیم و اسم ما هم در لیست اسامیِ یاران آخرالزمانی مولا مهدی قرار بگیرد.. و موثر باشیم در ظهور امام رو ان شالله بعد از نماز صبح بخونیم و تو لیست سربازان مهدیِ فاطمه حاضری بزنیم💖 فراموش نشه😉❤️ از پست پین شده، بقیه اذکار و دعاها رو ببین و ان شالله استفاده کن در طول روز هم با هم مطالبی راجع به خودسازی شهدا میخونیم ان شالله و الگو میگیریم😊 ... 💕 @aah3noghte💕 ! ☝️ یه وقت اگه یه روز بجا نیاوردی نگی دیگه نمیخونم‼️ دوباره شروع کن💪 این ماه شیاطین، به زنجیر کشیده شدن⛓ تو این ماه، رسیدنمون به خدا، زودتر از ماههای دیگه س.✌️ 👌 ❤️
💔 #ارباب_جان پر از توام! به تهیدستےام نگاه نکن! نگو که هیچ نداری! ببین... تو را دارم... #صلےالله_علیڪ_یااباعبدلله #آھ_ڪربلا 💕 @aah3noghte💕
💔 خلوتی داریم و حالی با خیال یار خویش.... و چرا به یادت نباشم؟ وقتی جزء جزء زندگےام را مدیون نگـاھ توام؟... #شهیدجوادمحمدی #آھ_اے_شھادت... #شھید_روزه_دار 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 فرمانده ابلاغ کرد #آرایش‌جنگی‌بگیرید☝️ محور عملیات را هم تعیین‌کردند ؛ #نبردفکرهاواراده‌ها❌ ح
💔 : منطق حجاب را بگویید و مقررات را هم رعایت کنید☝️ 📚 در محیط دانشگاه و نشریات خودتان، با نشریات زن، با دیگر نشریات رایج صحبت کنید، چیزهایی بنویسید، پخش کنید، در جامعه فکر را بپراکنید؛ منتها ... با استدلال، با منطق. 🌹 بهترین راه تأمین حجاب هم همین است که با منطق برخورد شود.👌 البته اگر چیزی جزو مقرّرات شد و کسی برخلاف آن مقرّرات رفتار کرد، ممکن است قوانینی وجود داشته باشد که دولت برخورد کند؛ که لابد هم میکند. 👌 درعین‌حال آن چیزی که در اساس لازم است و مهمتر از همه است، این است که شما ذهن این دختر جوان، یا این زن جوان را با اهمیت حجاب آشنا کنید؛ یعنی به او تفهیم کنید که حجاب از لحاظ شرعی و از لحاظ منطقی این است. در ذهن او، استدلال صحیح را در مورد رعایت حجاب راسخ کنید. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴ ❤️ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 بابایی❤️... نیستی... اما من همیشه دارمت جایی دنج لابلای تنهایی ها و دلتنگےهایم... نازدانه 💕 @aah3noghte💕
💔 ✍حاج قاسم سلیمانی خطاب به رزمندگان: 🔹بچه ها اگر ڪسے شوق شهادت دارد آن رافعلا طلب نڪند اینجا(سوریه)جاے شهادت نیست! 🔹شهـادت را درجنگ با اسرائیل ازخدا بخواهید. 🕊 آرزویش دنیای عاری از صهیونیسم بود... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 +جنگ مےشود؟؟؟ -رهبرانقلاب: از بنده بشنوید! را حضور مردم از سر کشور برداشته! در گذشته شنفتیم بعضی‌ها گفته‌اند "ما که مسئولیت پذیرفتیم، توانستیم سایه جنگ را از سر کشور برداریم"! ❤️ ... 💕 @Aah3noghte💕
💔 ⁉️ پایان مـن از روزی شروع شد که، را رهـــا کــردم ...! اگـر دیده بانـی را رهـا نکـرده بودم؛ الان اینقـدر رهـا نبودم...! رها از معنویت... رها از اخلاص... رها از تزکیـه... ... مےگفت... تا خالص نشوی خدا تو را برنمےگزیند لذا باید سعی کنیم که خداوند عاشقمان شود، تا ما را ببرد... 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگے_شھدا #شھیدمحمدرضا_دهقان_امیری قسمت پنجم وقتی از گلزار شهدا برگشتم، به یکی
💔 قسمت ششم وقتی محمدرضا سوریه بود یک روز خیلی دلم برایش تنگ شده بود.💔 پشت تلفن به او گفتم: "پسرم! حالا میماندی، درست را تمام می کردی، بعد از تمام شدن دانشگاه ، می رفتی؟"😊 محمدرضا جواب داد : "مادر، صدای هل من ناصر ینصرنی امام حسین ع را الان دارم می شنوم، شما میگویید دو سال دیگر بروم!! شاید آن موقع دیگر من، محمدرضای الان نبودم، و شاید دیگر این صدا را نشنوم...." ✍شهدا اهل سرعتند والسابقون السابقون هستند لبیک گفتند و پای حرفشان، جان دادند... ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
🔹 #او_را ... 86 همه ی جملاتش مثل همون حرف هایی بود که شنیده بودم! از اینکه هیچی ازشون نمیفهمیدم حر
🔹 ... 87 کم کم هوا داشت روشن میشد! اما هنوز داشتم میخوندم. اونقدر مغزم پر از سوال بود که هرچی میخوندم،کم بود!! آرزوهایی که هیچوقت بهشون نرسیده بودم،😢 چیزایی که دوست داشتم اما نداشتم، شرایطی که من رو تو فشار قرار بده تا رشد کنم و بزرگ بشم، برنامه ریزی هایی که به هم میخورد، و خلاصه تلخی دنیا... این همون واقعیتی بود که اون شب راجع بهش تو اون جلسه،شنیده بودم! همون واقعیتی که اگر بپذیری ،افسرده نمیشی!! ناخودآگاه مغزم شروع به مقایسه کرد! مقایسه ی این حرف‌ها با حرف‌های مرجان! قبول رنج،تلاش،رسیدن به لذت و ارامش دائمی ؛ فرار از رنج،قبول پوچی،رسیدن به لذت و ارامش چند ساعته!! حرف‌های هردوشون منطقی به نظر میومد، اما حرف مرجان حالم رو بد میکرد! یاد روزایی افتادم که همه جوره میخواستم از منطقی که مرجان به کار برده بود،فرار کنم و آخرش با حقارت تسلیم شدم و زندگیم از قبل هم تلخ‌تر شد!! نفسمو دادم بیرون، می‌ارزید یه بارم حرف های اون رو که خودش غرق تو آرامش بود،قبول کنم، حداقل یه مدت امتحانی! خودکارم رو برداشتم و آخر صفحه نوشتم :قبول!!💯 نور خورشید خودش رو از لابه لای پرده،به اتاقم رسوند، خواب کم کم داشت میومد سراغم. رو تختم خزیدم و طبق عادت بالشم رو بغل کردم...😴 دم ظهر بود که چشمام رو باز کردم، از گرسنگی شکمم رو گرفتم و رفتم بیرون. از بوی قشنگی که تو خونه پیچیده بود فهمیدم که شهناز خانوم اومده! هروقت که میومد لااقل سه چهار مدل غذای سنتی درست میکرد و میذاشت تو یخچال.😋 شهناز خانوم تنها کسی بود که بابا بهش اعتماد داشت و اجازه میداد برای تمیز کردن خونه بیاد. بعد از خوردن سوپ خوشمزه ای که بوش خونه رو برداشته بود،به اتاقم برگشتم. سه شنبه بود، دلم میخواست یک بار دیگه هم به اون جلسه برم. فضای دلنشینی داشت...❣ البته باید خیلی زود برمیگشتم که دوباره مجبور نشم تهدیدهای بابا رو بشنوم!😒 چندساعتی وقت داشتم،نشستم پشت میز و دفترچه رو باز کردم!📖 "محدثه افشاری" @aah3noghte @RomaneAramesh ‼️