همسنگری ها
مخصوصا ادمینای محترمی که داخل کانال هسین
لطفا بیو کانال یه نگاه انداخته بشه😍
زین پس
#انتشارمطالب_حتماباذکرلینک‼️😌☝️
تا اطلاع ثانوی😊😉
شهید شو 🌷
#او_را.... 115 بعد از اتمام سانس رفتیم رختکن و مشغول پوشیدن لباس هامون شدیم. زود لباس هام رو پوشید
#او_را... 116
سوار ماشین شدم،اما روشنش نکردم.هنوز داشتم به حرف های زهرا فکر میکردم!
من وارد یه جنگ شده بودم.
یه چیزی تو وجودم داشت دست و پا میزد که "این یکی دیگه نه!" و مغزم فرمان صادر میکرد که "به هدفت فکر کن!به برنامه ای که باید طبق اون پیش بری تا رشد کنی!"
من وارد یه جنگ شده بودم. جنگی که تمامش برام تازگی داشت!
جنگی که معنی تمام علاقه هام رو عوض کرده بود و حالا داشت زور میزد که بهم بفهمونه معنی رشد و پیشرفت رو هم تا به حال اشتباه گرفته بودم!
من وارد یه جنگ شده بودم.
جنگی که هر دو طرفش تو وجود خودم بود!و برای پیروزی هر کدوم این خود ها،باید اون یکی رو شکست میدادم!
جنگ سختی بود اما خودم هم میدونستم تمام پز من به اینه که لجباز و گوش به حرف دلم نیستم!
هرچند خودمم میدونستم همیشه اینجوری نیست و خیلی وقتا جلوی دلم وا دادم اما همیشه دلم میخواست بخاطر کلاسش هم که شده،عقلانی رفتار کنم!
دلم بابت اینکه دوباره داشت زیر پای عقل و منطق له میشد،غرغر میکرد و سعی داشت پشیمونم کنه.
نمیدونستم چیکارش کنم!
فقط زیرلب گفتم "خفه شو که تا الانم هرچی کشیدم،از دست تو بوده!"
و راه افتادم سمت امامزاده صالح(علیه السلام)
عاشق بازار قدیمی تجریش بودم.
تو کوچه های باریکش پی یه مغازه میگشتم و هر از گاهی،جلوی مغازه های مختلف نگاهم به ویترین ها گره میخورد.
تا اینکه بالاخره پیداش کردم.
یه خانم تقریبا میانسال پشت میز نشسته بود که با ورودم ،با لبخند بلند شد بهم خوشآمد گفت.
با مهربونی لبخندش رو پس دادم و تشکر کردم.
وسط اون همه چادر مشکی گم شده بودم که به دادم رسید!
-چه مدلی میخوای عزیزم؟
با خجالت گفتم
-نمیدونم.قشنگ باشه دیگه!!
-خب از کدوم اینا بیشتر خوشت میاد؟!
-نمیدونم واقعا!بنظر شما کدوم بهتره؟
رفت سمت یه گوشه ی مغازه،
-بنظرمن این دوتا خیلی خوبه!
رفتم جلو،راست میگفت.
بنظرم خیلی شیک و قشنگ بودن!
یکیشون رو انتخاب کردم.
"محدثه افشاری"
@AAH3NOGHTE
@RomabeAramesh
#انتشارحتماباذکرلینک‼️
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی محمد در آخرین پیامک ، برایم نوشته بود : « هرجا باشم عاشقتـم ایران باشم یا خارج
💔
#عاشقانه_های_شھدا
آن روز همين كه پايش رسيد به خانه
در را که باز كرد و چشمش افتـاد به مصطفی؛ زد زير خنـده؛ قـاه قـاه.😂😂
مـصطفی بـا تعجـب پرسـيد:
«چـرا ميخندي؟»😳🤔
«غاده» كه از خنده چشمهايش به اشك نشسته بود گفـت:
«مـصطفي تو كچلی؟ من نميدانستم!»
آن وقت مصطفي هم شروع كرد به خنديدن.
حتي قضيه را براي امام موسي صدر هم تعريف كرده بود.
از آن به بعد آقاي صدر همـين كـه چـشمش بـه مـصطفي مـي افتـاد مي گفت:
«شما چه كار كرديد كه «غاده» شما را نديد؟»😉
#شهيدمصطفیچمران
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_شھداء
#عشق_آسمونی
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
💔
#دلشڪستھ_ادمین...
بگذار هر کسی برای زندگےش یک اسطوره انتخاب کند
بگذار قهرمان زندگی هر کسی، هر که مےخواهد باشد...
اما بگویمت☝️
اسطوره و قہرمان زندگی من #توئی!
تویی که فرمانده بودی اما
وقتی دیدی جان نیروهایت در خطر است به دل خطر زدی
جانت را فدا کردی تا آنها زنده بمانند...
تویی که بارها گفته بودی اسیر دواعش نمےشوم
چه شد که آن روز بر اسارت راضی شدی؟
مےدانستی که با اسیر شدنت
جان بقیه حفظ مےشود
جواد!
هر چه بیشتر فکر مےکنم، مےبینم تو اصلا برای خودت هیچ چیز نخواستی...
این همه فداکاری؟
این همه از خودگذشتگی؟
این همه ایثار؟
کاش در ایثار و گذشت و فداکاری به تو مےرسیدم، قهرمان من!
کاش من هم مےتوانستم از جانم بگذرم
تا افرادی، زنده شوند با این از جاڼ گذشتن
کاش...
عاشقی کار هر کسی نیست...
توی قصه عاشقی، همیشه بازنده ایم...
#شھیدجوادمحمدی
#شھادت
#قهرمان
#اسطوره
#ایثار
#گذشت
#فداکاری
#جامانده
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @AAH3NOGHTE💕
#انتشارحتماباذکرلینک
💔
و چه خوش فرمود:
مراقب اون گوشه گوشه های
دلـــ💔ـــتون که خالیه باشین⚡️
نکنه
نکنه
نکنه
با #نامحـرم پــُـر بشه‼️
خوب مےگفت...
#تلنگر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
شهید شو 🌷
💔 قسمت هشتم #بےتوهرگز ❤️ 🚫این داستان واقعی است🚫 #خریدعروسی با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا می
💔
قسمت نهم
#بےتوهرگز❤️
🚫این داستان واقعی است🚫
#غذای_مشترک
اولین روز #زندگی مشترک، بلند شدم غذا درست کنم😌
من همیشه از #ازدواج کردن می ترسیدم و فراری بودم
برای همین هر وقت اسم آموزش #آشپزی وسط میومد از زیرش در می رفتم😅
بالاخره یکی از معیارهای سنجش #دخترها در اون زمان،
یاد داشتن آشپزی و هنر بود
هر چند، روزهای آخر، چند نوع غذا از مادرم یاد گرفته بودم
از هر انگشتم، انگیزه و اعتماد به نفس می ریخت!😬
#غذا تفریبا آماده شده بود که #علی از #مسجد برگشت
بوی غذا کل خونه رو برداشته بود
از در که اومد تو، یه نفس عمیق کشید😌
_به به، دستت درد نکنه
عجب بویی راه انداختی...😉
با شنیدن این جمله، ژست هنرمندانه ای به خودم گرفتم انگار فتح الفتوح کرده بودم
رفتم سر #خورشت
درش رو برداشتم ،
آبش خوب جوشیده بود و جا افتاده بود
قاشق رو کردم توش بچشم که #نفسم بند اومد😰 ...
نه به اون ژست گرفتن هام نه به این مزه😱
اولش نمکش اندازه بود اما حالا که جوشیده بود و جا افتاده بود
#گریه ام گرفت
#خاک_بر_سرت هانیه
مامان صد دفعه گفت بیا غذا پختن یاد بگیر
و بعد #ترس شدیدی به دلم افتاد
#خدایا! حالا جواب علی رو چی بدم؟پدرم هر دفعه طعم غذا حتی یه کم ایراد داشت😨 ...
_کمک می خوای #هانیه #خانم ؟
با شنیدن صداش رشته افکارم پاره شد و بدجور ترسیدم
قاشق توی یه دست ، در قابلمه توی دست دیگه
همون طور غرق فکر و خیال خشکم زده بود ... با بغض گفتم:
نه #علی_آقا برو بشین الان سفره رو می اندازم😞
یه کم چپ چپ و با تعجب بهم نگاه کرد
منم با #چشم های لرزان #منتظر بودم از آشپزخونه بره بیرون
- کاری داری علی جان؟چیزی می خوای برات بیارم؟😊
با خودم گفتم نرم و مهربون برخورد کن ، شاید بهت سخت کمتر سخت گرفت
- حالت خوبه؟😳🤔
- آره، چطور مگه؟
- شبیه آدمی هستی که می خواد گریه کنه!😏
به زحمت خودم رو کنترل می کردم و با همون اعتماد به #نفس فوق معرکه گفتم :
_نه اصلا من و #گریه ؟😏
تازه متوجه حالت من شد هنوز فاشق و در قابلمه توی دستم بود ،
اومد سمت گاز و یه نگاه به خورشت کرد
_چیزی شده؟
به زحمت بغضم رو قورت دادم
قاشق رو از دستم گرفت خورشت رو که چشید، رنگ صورتم پرید
مُردی هانیه ، کارت تمومه😥😢 ...
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
شهید شو 🌷
💔 حیوون کیه؟ #برسد_به_دست_مصی #قانون_کشور #حجاب #جنگل #وحشی #آھ... 💕 @AAH3NOGHTE💕
💔
#دلشڪستھ_ادمین...
میگفت:
#امر بہ معروف
و #نهی از منڪر یعنی
من حاضرم #بمیرم
امّا نذارم تو برے #جهنم ...!
✍این روزها که کتک خوردن خانم آمر به معروف داغ شده
یادی کنیم از #شھیدعلی_خلیلی
که حجت را به همه ما تمام کرد و
نذاشت این واجب، فراموش شود..
#شھیدعلی_خلیلی در #عمل
نشان داد
حتی اگر بر جان خود بیمناکی
باز هم نگذار
حرف خدا روی زمین بماند‼️
نکند روز قیامت
یقه مان را بگیرد و بگوید
من #شاهرگم را دادم اما تو حتی از امر به معروف
با زبانت، کوتاهی کردی....
#شھیدعلی_خلیلی
#امربه_معروف
#نهی_از_منکر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕