🔻«تماشای موزه» به روایت #جروم_دیوید_سالینجر | از کتاب #ناطور_دشت
(سیوهفتمین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب به بهانۀ زادروز این نویسندۀ شهیر آمریکایی)
▪️«گرچه یکشنبه بود و فیبی و همکلاسیاش نرفته بودن موزه و گرچه همهجا خیلی کثیف و خیس بود، از تو پارک رفتم طرفِ موزهی تاریخ طبیعی. میدونستم منظور دختر بچههه همین موزهس، تمام سوراخسُنبههای موزه رو بلد بودم. بچه که بودم میرفتم همون مدرسهای که فیبی میره و همیشهم ما رو میبردن اونجا. یه معلمی داشتیم به اسم خانوم ایگل تینگر که هر شنبه مارو میبرد اونجا. گاهی حیوونا رو تماشا میکردیم و گاهی هم اون چیزایی رو که سرخپوستای قدیم ساخته بودن، سفال و کارای حصیری و اینا. از فکرش کلّی ذوق میکنم. هنوز یادمه که بعد تماشای موزه میرفتیم تالارِ سمعیبصری فیلم تماشا میکردیم. فیلمِ کریستف کلمب. همیشه داستان کریستف کلمب و کشفِ امریکا رو نشون میدادن و اینکه اون چهجوری فردیناند و ایسابِلارو راضی کرد پول خریدِ کَشتیا رو بِهِش قرض بِدن و بعد ملوانا شورش کردن و اینا...»
🔗 متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11375
☑️ @ShahrestanAdab