🔻تناوب متن | نقد و بررسی کتاب #جشن_همگانی
(یادداشتی از #علی_ششتمدی در پروندهپرترهی #مجید_قیصری)
▪️«خواندن جشن همگانی، هزینه دارد! از آن کتابها نیست که راحت بخوانی و بعد بگذاری کنار و این "تجربۀ مطالعه" با بستهشدن کتاب تمام شود. کتابی است که میرود روی اعماق جانت ـجایی که اکثر ما خوب نمیشناسیمش و کنترل خوبی روی آن نداریمـ مینشیند، حساب آنجا را میرسد و یکباره میبینی تو ماندهای و یکآوارۀ عجیبوغریب در دلت که تا مدتها نمیتوانی بهراحتی با آن کنار بیایی.
بهبیاندیگر، کتاب "جشن همگانی" حال آدم را عوض میکند؛ یعنی بعد از خواندن -و حتی در طی خواندنش- دیگر آن آدمی که سابق بودهای، نیستی. شدهای یکآدم دیگر!
اما سؤال مهم اینجاست که این کتاب چطور این کار را با خوانندهاش میکند؟...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10676
☑️ @ShahrestanAdab
🔻رازوارگیِ سیال | اسطورهشناسی دو داستان کوتاه از #جشن_همگانی
(یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی در پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«دورۀ دانشجویی در کلاس درس منطق ارسطویی بودیم یا فلسفۀ غرب، درست در خاطرم نیست، اما خوب یادم است یکیدو بار بعضی از دوستان و همکلاسیهایم از اساتید یکسؤال مشترک داشتند: از کجا بفهمیم که هنگام مطالعۀ یکمتن فکر میکنیم؟ به بیان دیگر از کجا متوجه شویم در خواندن متن، فرآیند تفکر رخ داده است؟
پاسخ این بود که هرگاه هنگام مطالعه برای شما پرسش ایجاد شد، یعنی مطالعۀ متفکرانهای دارید، اما تفکر در علم منطق عبارت است از "حرکت از مجهول ایجادشده در ذهن بهسمت معلومات متناسب و جستجو در معلومات، برای پاسخ مجهول".
خب؟ این صدوهفت کلمۀ بالا چه ارتباطی با کتاب جشن همگانی دارد؟
در مواجهه با "جشن همگانی" با دودسته از خوانندگان طرف هستیم؛ یا مخاطبان این کتاب پیش از این داستانهایی از "مجید قیصری" خواندهاند و با جهان داستانی او آشنا هستند یا اینکه جشن همگانی اولین تجربۀ آنها از روبهرو شدن با روایتهای نویسنده از جهانش است...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10742
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مرثیهای برای دختر بازار | یادداشت #محمدقائم_خانی بر داستان «دختر رز» از کتاب #جشن_همگانی
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«...داستان دختر رز، مربوط به یکطراح دکور است که به خواست ادارۀ اماکن یا نهاد مرتبط دیگر جلب شده، و مورد بازجویی پلیس قرار میگیرد تا شاید مأموران بتوانند ردی از دختری بهنام "شاخ نبات" پیدا کنند. خود اینداستان هم ابعاد زیادی دارد و میتواند از جهات گوناگون، مورد ارزیابی و نقد قرار بگیرد. اما آنچه که قرار است در نوشتۀ حاضر مورد توجه واقع شود، نوع برخورد نویسنده با مفهوم "زیبایی" از خلال اینروایت است.
داستانی که طراح برای پلیس تعریف میکند، از ملال شروع میشود. ملال نسبت به طرحهای تکراری و بیروح زمانه و بریده از آن زیبایی که روح شرقی ما به آن عادت کرده است. از تصمیم برای شکستن اینتکرار و درانداختن طرحی نو، برای فرار از کلیشۀ تقلید و روزمرگی. از خستگی ناشی از شکست مقاومتش در برابر طراحی لباس شب یا سرویس طلا، که فقط به اضطرار نیاز مالی، چندباری به آن تن داده است...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10813
☑️ @ShahrestanAdab
🔻یادداشت #علی_محمد_مودب بر کتاب #جشن_همگانی
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«...این کتاب "جشن همگانی" است، از نویسنده خوب و توانای امروز، جناب مجید قیصری، که مجموعهای از داستانهای کوتاه است.
داستان کوتاه دو خوبی عمده دارد: هم داستان است و هم کوتاه! برای دوستانی که هنوز اهل خواندن داستان بلند و رمان نیستند داستان کوتاه ورودی خیلی خوبی است که بتوانند وارد دنیای رمان و داستان بلند شوند.
داستانهای کوتاه نویسندگان خوب هرکدام جهانی دارد و اشارههایی که میتواند برای همیشه در وجود آدم ماندگار شود.
مجید قیصری در "جشن همگانی" داستانهای خیلی خوبی دارد که از این نظر ممتازند. یکی از داستانهای خوب و جهاندار و جاندار این مجموعه داستان "هر شب یکی از این گله گم میشود" است...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6848
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در تیرماه ۱۳۹۸ در حوزههای مختلفِ شعر و داستان به ترتیب میزان بازدید از این قرارند:
▪️رازوارگیِ سیال | یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی بر کتاب #جشن_همگانی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10742
▪️پرونده تخصصی #شعر_رضوی در سایت شهرستان ادب بازگشایی شد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10765
▪️نتایج نظرسنجی ۵ کتاب برتر #ادبیات_کودک_و_نوجوان ایران در این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10756
▪️آخرین ایستگاه | شعری از #شهریار_شفیعی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10766
▪️سیمای #امام_رضا علیهالسلام در آیینه شعر کهن فارسی و عرب | یادداشتی از #الهه_عزیزی_فرد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10768
▪️بیخضر در خرابات | داستان کوتاهی از #مجید_اسطیری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10737
▪️معرفی کتابهای کودک و نوجوان با موضوع حجاب | یادداشتی از #سیده_زهرا_محمدی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10767
▪️آفتاب عشق | شعری از #نصرالله_مردانی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10773
▪️دخترانِ قهرمان | یادداشتی از #مریم_رحیمی_پور به مناسبت روز دختر
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10720
▪️چرا پیرمرد و دریای همینگوی نوبل گرفت؟ | یادداشتی از #سعید_داودی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10802
▪️شاعرِ اکنون | یادداشت #پژمان_سرلک بر مجموعهشعر #دعوتنامه سرودۀ #مریم_کرباسی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10775
▪️در دهۀ کرامت برای فرزندانمان چه کتابهای بخوانیم؟ | یادداشتی از #مرضیه_حق_خواه
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10709
▪️#یادگاری_ها | شعرخوانی زندهیاد #مرتضی_حنیفی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10748
▪️چرا چهاردهم تیرماه «روز قلم» نامگذاری شده است؟
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10731
#پربازدیدترینها
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 آوارگی نگهبان
(یادداشت #محمدقائم_خانی بر مجموعهداستان #جشن_همگانی در پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«...شاهکار مجید قیصری در داستان "هرشب یکی از این گله کم میشود" در کدام فراز است؟ احتمال زیاد دارد که شما پس از خواندن داستان "هرشب یکی از این گله کم میشود" از مجموعۀ "جشن همگانی"، دست بگذارید روی عبارات صفحه ۱۰۴:
"عدهای معتقدند گرگ با شامۀ تیزی که دارد، آمدن عزرائیل را حس میکند؛ ولی عدهای دیگر میگویند قدرت بینایی گرگ این توان را به او داده که آمدن عزرائیل را ببیند و شروع به سر و صدا کند. سگ، نگهبان زندگان است و گرگ، نگهبان مردگان."
حقیقتاً جملات حیرتانگیزی است. چه حجابها که ندریده این عبارات. نگاه علمزدۀ مادی ما را کنار گذاشته، دارد از ارتباط گرگ با عزرائیل صحبت میکند...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6851
☑️ @ShahrestanAdab
🔻آسیبشناسی مسائل اجتماعی در #جشن_همگانی | یادداشتی از #پری_رضوی
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«...برای خواندن برخی آثار قیصری باید یکسری اطلاعات جامع داشته باشیم، وگرنه فهم بعضی از داستانهای ایشان غیرممکن است. او بهخوبی میتواند متون کهن و یا اسطورهها را با بهروزرسانی به خورد خواننده بدهد. مراجعه به مرجع برای درک آثار ایشان از ملازمات است. نمونۀ بارز آن "سفرنامۀ عیلامی" هاست؛ کلمهای که شنیدنش برای خیلیها آشناست و صورتش ناآشناست. به همین دلیل خواننده شک میکند. لذا برای فهم بیشتر باید مراجعه کند به سفرنامهها و معنای عیلامی، اینجاست که در پی خواندن تاریخ عیلام و نحوۀ تبدیلشدن آن به ایلام، وقتی درک میکنی و قدمبهقدم به آگاهی میرسی، بهنوعی موجبات خشنودی تو فراهم میشود. افسانه یا روایت مرگ بهرام گور یکی از اسطورههای شاخص ایرانی، پیش چشمت باز میشود. نویسنده چقدر خوب و ماهرانه توانسته آن داستان را با داستان امروزی همسان کند. البته سلایق فرق میکند، شاید دیدگاه برخی در این مورد متفاوت بوده و این شیوه را پسند نکند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11168
☑️ @ShahrestanAdab