eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
297 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔸شعرخوانی | باب اول در عدل و تدبیر و رای 🔹«به پیکار دشمن دلیران فرست هژبران به ناورد شیران فرست به رای جهاندیدگان کار کن که صید آزموده‌ست گرگ کهن مترس از جوانان شمشیر زن حذر کن ز پیران بسیار فن جوانان پیل افکن شیرگیر ندانند دستان روباه پیر خردمند باشد جهاندیده مرد که بسیار گرم آزموده‌ست و سرد جوانان شایستهٔ بخت ور ز گفتار پیران نپیچند سر گرت مملکت باید آراسته مده کار معظم به نوخاسته سپه را مکن پیشرو جز کسی که در جنگها بوده باشد بسی به خردان مفرمای کار درشت که سندان نشاید شکستن به مشت رعیت نوازی و سر لشکری نه کاری است بازیچه و سرسری نخواهی که ضایع شود روزگار به ناکاردیده مفرمای کار نتابد سگ صید روی از پلنگ ز روبه رمد شیر نادیده جنگ چو پرورده باشد پسر در شکار نترسد چو پیش آیدش کارزار به کشتی و نخجیر و آماج و گوی دلاور شود مرد پرخاشجوی به گرمابه پرورده و عیش و ناز برنجد چو بیند در جنگ باز...» 💠 ادامۀ این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11843 ☑️ @ShahrestanAdab
26.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔸شعرخوانی 🔹چو خواهی که یابی ز هر بد رها سر اندر نیاری به دام بلا بوی در دو گیتی ز بد رستگار نکوکار گردی بر کردگار به گفتار پیغمبرت راه جوی‏ دل از تیرگی‌ها بدین آب شوی‏ چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی‏ خداوند امر و خداوند نهی‏ که من شارستانم علیّم در است‏ درست این سخن گفت پیغمبر است‏ گواهی دهم این سخن راز اوست تو گویی دو گوشم بر آواز اوست‏ حکیم این جهان را چو دریا نهاد برانگیخته موج از او تندباد چو هفتاد کشتی بر او ساخته‏ همه بادبان‌ها برافراخته‏ یکی پهن کشتی بسان عروس‏ بیاراسته همچو چشم خروس محمد بدو اندرون با علی‏ همان اهل بیت نبیّ و وصیّ‏ اگر چشم داری به دیگر سرای‏ بنزد نبیّ و وصیّ گیر جای گرت زین بد آید گناه من است‏ چنین است و این دین و راه من است‏ بر این زادم و هم بر این بگذرم‏ چنان دان که خاک پی حیدرم‏ نگر تا به بازی نداری جهان‏ نه برگردی از نیک پی همرهان‏ همه نیکیت باید آغاز کرد چو با نیکنامان بوی هم‏ نبرد از این در سخن چند رانم همی ‏ همانش کرانه ندانم همی ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔸شعرخوانی | باب چهارم در تواضع 🔹حکایت ذوالنون مصری «چنین یاد دارم که سقای نیل نکرد آب بر مصر سالی سبیل گروهی سوی کوهساران شدند به فریاد خواهان باران شدند گرستند و از گریه جویی روان نیامد مگر گریهٔ آسمان به ذوالنون خبر برد از ایشان کسی که بر خلق رنج است و زحمت بسی فرو ماندگان را دعایی بکن که مقبول را رد نباشد سخن شنیدم که ذوالنون به مدین گریخت بسی بر نیامد که باران بریخت خبر شد به مدین پس از روز بیست که ابر سیه دل بر ایشان گریست سبک عزم باز آمدن کرد پیر که پر شد به سیل بهاران غدیر بپرسید از او عارفی در نهفت چه حکمت در این رفتنت بود؟ گفت شنیدم که بر مرغ و مور و ددان شود تنگ روزی به فعل بدان در این کشور اندیشه کردم بسی پریشان‌تر از خود ندیدم کسی برفتم مبادا که از شر من ببندد در خیر بر انجمن بهی بایدت لطف کن کان بهان ندیدندی از خود بتر در جهان...» 💠 ادامۀ این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11896 ☑️ @ShahrestanAdab