eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
289 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
📕سیزدهمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی در موسسه‌ی شهرستان ادب برگزار شد و محمد حسینی، علیرضا سمیعی، مرتضی کربلایی‌لو و محمدقائم خانی درباره‌ی کتاب نوشته‌ی به بحث و گفت‌وگو پرداختند. خلاصه جلسه : ✔️ : «کتاب «باغ در باغ» برمی‌گردد به خصلت‌های ادبی گلشیری و موقعیت او در جهان داستانی زمان خودش؛ یعنی اگر کسی این کتاب را با دقت بخواند گزارشی پیدا می‌کند از وضعیت و نگاه ادبی غالب در زمانه‌ی گلشیری. ضمن اینکه گلشیری در فقدان نظریه‌پردازها راجع به سینما، شعر و داستان نقد می‌نویسد.» ✔️ : « فکر می‌کنم مهم‌ترین بحث نظری گلشیری در نقد ادبی جدا کردن واقعیت داستانی از واقعیت بیرونی است و البته ترجیح دادن واقعیت داستانی. مهم‌ترین شاخصه و دستاورد گلشیری در داستان‌نویسی توجهی است که به دیگری دارد.» ✔️ : «به نظر من دانش نظری گلشیری برای استفاده در خود داستان‌هایش و نقد دیگران، فهم معتبری نیست. هرجا خواسته از موضع منتقد یا کسی که به دنبال مضمونی است به داستان نگاه کند این ضعف قابل تشخیص است. اشارات گلشیری به دیگران، التفات به اندیشه¬ها و مضامین نیست. بلکه چیزی است که من اسمش را یارگیری می‌گذارم.» ✔️ : «گلشیری به عنوان یک نویسنده حامل تجدد است. او اهمیت فردیت و آزادی را در برابر دولت و جامعه‌ی مدرن درک کرده، از خلأ ذهنیت مدرن و تجدد در زبان صحبت می‌کند و آن را در برابر سیاست دوران خودش قرار می‌دهد.» 🔗 گزارش و مشروح این میزگرد بوطیقا به زودی منتشر خواهد شد. ☑️ @ShahrestanAdab
☑️ @ShahrestanAdab
🔻حیدر کشته شد! (این ترجیع‌بند را استاد فردای درگذشت رحمة الله علیه سروده است. روزنامه‌ای که برای نخستین‌بار آن را همان روزگار چاپ کرد، برای جلوگیری از سوتفاهمات احتمالی، ردیفِ بند اول را از «کشته شد» به «مرده است» تغییر داد. این‌روزها که سال‌روز شهادت امام عاشقان امیر مومنان علی علیه السلام با سال‌روز درگذشت فرزندش خمینیِ عزیز توامان شده، بازخوانی این شعر با همان ردیف اولیه خواندنی‌تر و مناسب‌تر است) ▪️«...سر بر آرای خصم کافرکیش حیدر کشته شد معنی انا فتحنا سرّ اکبر کشته شد صاحب معراج یعنی مصطفی منبر سپرد آنکه بر منبر سلونی گفت و منبر کشته شد ای یهود خیبری بردار دست از آستین مرتضی صاحب لوای فتح خیبر کشته شد گر حسن را زیر خواهی داد ای فرزند هند گاه شد، چون صاحب تیغ دو پیکر کشته شد زینبی کو تا بگرید زار بر نعش حسین یا حسین آیا کسی جز تو مکرر کشته شد آفتاب دین احمد، جانشین بوتراب بر سر حق سدر سبز سایه گستر کشته شد کهف کاف آخرین فرزند صدق مصطفی شهپر جبریل اسماعیل هاجر کشته شد لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار روز خندق پیش چشم خیل کافر کشته شد خاک بر سر کن الا شرق حقیقت همعنان باختر پیوند شادی کن که خاور کشته شد "دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما"...» متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9147 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش تصویری چهارمین نشست #عصر_اثر، با نقد کتاب #خشخاش_ها اثر #امان_الله_میرزایی با حضور #حمیدرضا_شکارسری، #علی_محمد_مودب و #محمد_سرور_رجایی 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9145 ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گزارش تلویزیونی شبکه یک از شب شعر #تهران_بیروت (پنجمین شب از #شب_های_شعر_مقاومت) ☑️ @ShahrestanAdab
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بهترین چاپ از یادداشتی از ▪️«...از همان روزهای سرایش شاهنامه، مردم به رایگان از این اثر بزرگ برای خود نسخه‌برداری می‌کرده‌اند. از طرفی شاهنامه یکی از پر طرفدارترین کتاب‌های تمامی دربارها بوده و شاهان به آن که نسخۀ منحصر به فرد و زیبایی از این خردنامه داشته باشند مباهات می‌کرده‌اند. در نتیجه شمار دستنویس‌های شاهنامه که به صورت کامل یا ناقص موجود است به هزار نسخه می‌رسد که می‌توان گفت هیچ اثری به اندازۀ شاهنامه در تاریخ اسلامی ایران کتابت نشده است. اما این تعداد نسخه‌برداری فسادی هم دارد. کاتبان اصولاً در رونویسی از کتاب‌ها دچار لغزش‌هایی می‌شوند. این لغزش‌ها گاهی سهوا اتفاق می‌افتد، اما گاهی عمدی در کار است. به دلیل تغییر در زبان و تفاوت در تلفظ کلمات گاه کاتب فکر می‌کرده که معنا یا وزن و قافیۀ شعر معیوب است و با ذوق خودش بیت را تصحیح می‌کرده و گاه گمان می‌کرده اثر به بیت‌های دیگری هم نیاز دارد پس بیت‌هایی را می‌سروده و به متن اصلی وارد می‌کرده است. نتیجۀ این بی‌امانتی‌ها می‌شود هزاران بیت مجهولی که از شاعر نیست اما در کتاب شاعر هست. کار مصححان این است که چهرۀ اصیل آثار را با توجه به نسخه‌های موجود باز سازی کنند و تا جایی که می‌توانند به آنچه خود شاعر گفته نزدیک شوند. طبیعی ست با کشف نسخه‌های اصیل‌تر و تغییر اطلاعات ما دربارة شاعر و عصرش، هر کتاب به تصحیح‌های به روزتری نیاز دارد و این نیاز تا پیدا شدن نسخه‌ای به خط شاعر یا لااقل نسخه‌ای که خود شاعر تاییدش کرده وجود خواهد داشت. ترس عمدۀ ما از فهم‌نکردن آثار کلاسیک با در دست داشتن متنی پیراسته و درست خواندن اثر برطرف می‌شود. خصوصاً شاهنامۀ که علیرغم فاصلۀ هزار ساله‌ای که با ما دارد هنوز برای عموم فارسی زبانان قابل فهم است و تنها در معدود کلمات یا ابیاتی ست که خوانندۀ فارسی‌زبان نیاز دارد به فرهنگ‌ها مراجعه کند. هر چند همان تعداد معدود هم در کنار ابیات بالا و پایینش قابل درک است. اگر نیازی به پژوهش دقیق در شاهنامه نداشته باشید، درست خواندن شاهنامه از روی نسخه‌ای پیراسته برای فهمش کافی ست. اما کدام نسخۀ موجود در بازار پیراسته‌تر است؟...» متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9150 ☑️ @ShahrestanAdab
☑️ @ShahrestanAdab
🔻شده نزدیک تر از قبل شهادت به علی (ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت مولای متقیان علیه السلام شعری بخوانید از ) ▪️شده نزدیک تر از قبل شهادت به علی اقتدا کرده به همراه جماعت به علی با سر تیغ جداکردنشان دشوار است بس که چسبیده در این لحظه عبادت به علی فرق شمشیر عرب با همه در یک چیز است به عقب خم شده از شرم اصابت به علی لااقل قاتل او بر سر پیمانش ماند لااقل داشت از این حیث شباهت به علی درد، اینجاست که در دست دگر خنجر داشت هرکه آمد بدهد دست رفاقت به علی رنگ رو زرد، عبا سرخ، نپوشد شاهی مثل این جامه که پوشاند سیاست به علی روزگاری همه از تیغ دو دم میگفتند افتخارش به عرب ماند، جراحت به علی! کاسه ی شیری و دستان یتیمی لرزان این خبر را برسانید سلامت به علی ☑️ @ShahrestanAdab
☑️ @ShahrestanAdab
🔻عرض تسلیت خدمت جناب آقای ▪️با خبر شدیم آقای سیدحسین موسوی‌نیا _داستان‌نویس ارجمند_ در غم از دست دادن مادربزرگ خود عزادار است. موسسه شهرستان ادب و همکاران ایشان در این موسسه، این مصیبت را به آقای موسوی‌نیا صمیمانه تسلیت می‌گویند و از خداوند منان برای آن مرحوم طلب رحمت و بخشش می‌کنند. ☑️ @ShahrestanAdab
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح و گزارش تصویری سیزدهمین میزگرد منتشر شد. (نقد و بررسی کتاب هوشنگ گلشیری) ▪️«...در این نشست بوطیقا نه تنها به «باغ در باغ» بلکه به خود و نقش او در ادبیات داستانی معاصر ایران می‌پردازیم. به نظر می‌رسد گلشیری مهم‌ترین نویسنده‌ای است که در فضای ادبیات داستانی ایران حضور داشته است. زمانی که کسی بخواهد در کارگاه‌های آموزش داستان‌نویسی با فضای داستان آشنا شود، عناصر داستانی را بیاموزد و شروع به نوشتن کند بی‌شک متاثر از فضایی است که هوشنگ گلشیری در ادبیات داستانی معاصر ایجاد کرد. اکثر مفاهیمی که در حوزه‌ی ادبیات داستانی به عنوان حد واسط مبانی آموزش داستان‌نویسی به کار می‌روند حاصل تقریری است که گلشیری سعی کرد ارائه دهد. همچنین بخشی از وضعیت نقد ادبی ما از گلشیری تاثیر پذیرفته است. او شرایطی را ایجاد کرد که نقد ادبی به سمت و سوی خاصی برود؛ به همین دلیل بسیاری از نقاط مثبت و ضعف نقد ادبی امروز ما متاثر از گلشیری است. از آنجا که نقد ادبی نقش مهمی در چرخه‌ی داستان‌نویسی به خصوص فضای نخبگان دارد، این تاثیرات قابل تأمل هستند. کار کرد ادبی مجلات ادبی –ورای کارکردهای ایدئولوژیک و سیاسی- در حوزه‌ی تولید متن ژورنالیستی ادبی نیز اولین بار به واسطه‌ی هوشنگ گلشیری مطرح شد. به خاطر همه‌ی این مسائل گلشیری به مثابه نویسنده-منتقد در فضای ادبیات داستانی ما حاضر است و شاید بتوان گفت موثرترین نویسنده است...» برای خواندن متن کامل سخنانِ ، ، و در سیزدهمین بوطیقا پیرامون نقد و بررسی کتاب «باغ در باغ» هوشنگ گلشیری این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9148 همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید: 🔗 shahrestanadab.com/بوطیقا ☑️ @ShahrestanAdab
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در تازه‌ترین مطلب پرونده و همزمان با فرارسیدن ، شما را به خواندن غزلی از حجه الاسلام برای فلسطین دعوت می‌کنیم : ▪️در دستت امشب مبادا، سنگ از فلاخن بیفتد زین سنگ‌ها باید آتش، بر جان دشمن بیفتد از خوان هشتم گذر کن ،آن سو شغاد ایستاده نگذار ناگاه در چاه، نعش تهمتن بیفتد پیداست در آسمانت ،ابری که سجیل دارد تا از فرود ابابیل ،شوری مطنطن بیفتد این باغ تشنه ست تشنه، در قوم آب آوری نیست تا چند چشمش فقط بر ابری سترون بیفتد بین فلاخن بچرخان، بی تاب تر سنگ دیگر بگذار هر دم گسل در، آن سد آهن بیفتد این دایه مهربان را، وقت خطر می‌شناسی روزی که خردک شراری، او را به دامن بیفتد مرگت به بستر مبادا، این مرگ کوچک گناه است سیب است این سر مبادا، سیب از نچیدن بیفتد این کوچه‌ها مرگ خیزند، یکسر کبوتر ستیزند حق دارد این شعر زخمی باز از تتن تن بیفتد ☑️ @ShahrestanAdab
☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش مشروح جلسه نقد‌ اثر در با حضور ، و ▪️«..."خشخاش ها" از آن سری کتاب هاست که ادعای خلق متن ندارد و ادعای فرار از انعکاس را دارد. این ادعا را دارد که من انعکاس بی کم و کاستی از واقعیت نیستم و در واقعیت دست می برم و آن را به نفع متن خودم، تغییر می دهم. امان میرزایی در این کتاب محاکات می کند. به گمان من "خشخاش ها" یک واقعیت برتر از حوادث تکان دهنده ای ست که ظرف چند دهه گذشته در منطقه ما و در کشور دوست و همسایه اتفاق افتاده است. در عین حال، هرگز از واقعیت تقلید نکرده، یعنی عکس برداری از وقایع افغانستان نیست و در آن وقایع دخالت هم می کند. در این کتاب تلاش بر این است که، شاعر از حوادث پیرامونش تقلید نکند و چیزی هم به حادثه واقعی اضافه می کند و این کار، اثر را دراماتیک کرده است. می گوید: محبوبم «شوروی» از هم پاشیده است زنی که در نابهنگام جنگ عشقش را پنهان می کند اگر در کشوری دیگر بودم یا زمانی دیگر تصویرش را از دیواره های غار بر می داشتم صدایش را علاقه اش را به زیبا بودن چریک ها آمدند نیمی از خشاب تفنگشان را در سایه ی پدرم نیمی دیگر را در سینه مادرم جا گذاشتند دختران باکره خود را کشتند اسب های «بزکشی» آبادی در سوگ مادیانشان زخمی سر بر کوه نهادند...» متن کامل این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید : 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9156 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻نشست نقد و بررسی مجموعه داستان #سنگ_یحیی نوشته #خسرو_عباسی_خودلان با حضور #مجید_قیصری و #قباد_آذرآئین در #عصر_اثر برگزار می‌شود 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9158 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻بانگ سرخ آزادی یادی از سروده‌های زنده‌یاد #حمید_سبزواری 🔗 shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6228 ☑️ @ShahrestanAdab
☑️ @ShahrestanAdab
🔻عرض تسلیت به آقای ▪️با خبر شدیم آقای عبدالحمید انصاری‌نسب _شاعر ارجمند_ و از مولفان محترم شهرستان ادب در غم از دست دادن پدر گرامی خود عزادار است. موسسه شهرستان ادب، این مصیبت را به آقای انصاری‌نسب صمیمانه تسلیت می‌گوید و از خداوند منان برای آن مرحوم طلب رحمت و بخشش می‌کند. گفتنی‌ست عبدالحمید انصاری‌نسب سراینده مجموعه شعر سپید است. ☑️ @ShahrestanAdab
☑️ @ShahrestanAdab
🔻با روزه و با نماز نشناختمت (در تازه ترین مطلب پرونده ، یک رباعی زیبا بخوانید از زنده‌یاد ) ▪️با روزه و با نماز نشناختمت با آن همه رمز و راز نشناختمت یک ماه اگرچه میهمانت بودم بگذشت مجال و باز نشناختمت ☑️ @ShahrestanAdab