eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
289 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شانزدهمین دورۀ پویش مطالعاتی «روشنا» با محوریت کتاب «اجاره‌نشین خیابان الامین» به قلم علی‌اصغر عزّتی‌پاک کتاب «اجاره‌نشین خیابان الامین» روایتی است مستند از زندگی پر فراز و نشیب شخصیتی شگفت‌انگیز و تواب به نام «جمال فیض‌اللّهی» که کرامتی از حضرت رقیّه(س)، وی را متحول و مجاور و خادم حرم خویش می‌کند، چنان که حتی نا‌آرامی‌های سوریه، ظهور داعش و تهدیدهای وحشتناکش هم وی را از حرم جدا نمی‌کند تا جایی که وی برای شکل‌گیری و مسلح کردن هستۀ اولیۀ مدافعان حرم، تا پای جانش پیش می‌رود. پویش مطالعاتی «اجاره‌نشین خیابان الامین» تا پایان اسفند ماه سال جاری ادامه دارد. روش های تهیه کتاب: - نشر معارف : 37740004-025 داخلی 29 - پاتوق کتاب : 31077-025 داخلی 1 - کتاب فروشی‌های سراسر کشور - خرید کتاب الکترونیک : https://patogh.mobi/47417 - لینک خرید از سایت : https://nashremaaref.ir/product/441269
می‌شود بر شانۀ لطفت پریشان گریه کرد پابرهنه سویت آمد، مثل باران گریه کرد هر دم ای آیینه! با آهت دل عالم گرفت چشم دنیا تار شد، سر در گریبان گریه کرد خون به جای اشک از زنجیر دستانت چکید پابه‌پای تو در و دیوار زندان گریه کرد از شکوه تو زن آوازه‌خوان لکنت گرفت با نوای ربّنای تو نگهبان گریه کرد تازیانه خط‌به‌خط بر پیکرت مقتل نوشت تازیانه زخم‌هایت را فراوان گریه کرد □ بیت آخر خواند دعبل از غریب کاظمین بی‌صدا زیر عبا شاه خراسان گریه کرد @shahrestanadab
به غیر از حلقۀ زنجیر دستاویز دیگر نیست تو آن موسای در بندی که هارونت برادر نیست @shahrestanadab
باور کنیم ملک خدا را که سرمد است باور کنیم سکه به نام محمد است @shahrestanadab
تو نوح نوحی اما قصه‌ات شور دگر دارد که در طوفان نامت کشتی پیغمبران گم شد @shahrestanadab
گفت: روزی نشسته بودم خالی به مناجات. همی نگه کردم: برنایی را دیدم! نیکورویی! نیکومویی! نیکومنظر! نیکوجامه! قدم وی بر زمین و سر وی به عنان آسمان رسیده. مرا گفت: «اقرأ یا محمّد!» من گفتم: «چه خوانم؟» گفت: «اقرأ بِاسمِ ربّک! بگو: بسم الله الرّحمن الرّحیم.» من این بگفتم. از برکت این نام، راحتی در هفت اندام من آمد. @shahrestanadab
هوا هوای تجلی است، دوستان! صلوات! به شکر مقدم آن یار مهربان، صلوات! به دیده‌بوسی باران، درخت‌ها! لبخند! به پای‌کوبیِ خورشید، آسمان! صلوات! شهابی از وسط چشمه‌های نور گذشت ستاره‌های گهرریز کهکشان! صلوات! وزید باد بهار، آی شاخه‌های جوان! به چشم‌روشنی باغ و باغبان، صلوات! دوباره رو به چمن کرد شاه قبّۀ گل به یمن خندۀ شمشاد و ارغوان، صلوات! بر این دقایق زرّین و رنگ‌رنگ درود! بر این ترنم و آن شور ناگهان، صلوات! تمام دشت شکوفاست از شقایق سرخ رسیده موسم آن رستخیز جان، صلوات! هوا هوای تجلی است، دوست آمده است به «میم» اول «معشوق» عاشقان، صلوات! @shahrestanadab
ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍ، ﺍﯼ ﭘﯿﺎم‌آﻭﺭ ﺻﺒح! ﺑﺨﻮﺍﻥ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺨﻮﺍﻥ، ﺍﯼ ﺭﺳﻮﻝ ﺩﻓﺘﺮ ﺻﺒﺢ! @shahrestanadab
بدون نور تو راهی به سمت پایان نیست بتاب بر سر دنیا که راه چاره تویی @shahrestanadab
خدیجه را گفتم: «دثّرونی! دثّرونی! مرا بپوشید!» خدیجه وی را به جا بپوشید. جبریل بازآمد. گفت: «یا ایّها المدّثّر! ای جامه در سر آورده! برخیز خلق را بیم کن از دوزخ و با توحیدِ خدای را خوان آنکه تو رسول خدایی!» @shahrestanadab
به مناسبت بعثت رسول اکرم(ص) قطعۀ «تا آسمان» شاعر: خواننده: تنظیم: @shahrestanadab
امام امیرالمؤمنین علی عليه‌السلام: أرسَلَهُ عَلي حِينِ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ و طُولِ هَجعَةٍ مِنَ الاُمَمِ و اعتِزامٍ مِنَ الفِتَنِ وَانتِشارٍ مِنَ الاُمُورِ و تَلَظٍّ مِنَ الحُرُوبِ و الدُّنيا كاسِفَةُ النُّورِ، ظاهِرَةُ الغُرورِ عَلي حِينِ اصفِرارٍ مِن وَرَقِها و إياسٍ مِن ثَمَرِها. خداوند او را در زمانی فرستاد كه روزگاری بود پيامبری برانگيخته نشده بود و مردم در خوابي طولاني به سر می‌بردند و فتنه‌ها بالا گرفته و كارها پريشان شده بود و آتش جنگ‌ها شعله می‌كشيد و دنيا بی‌فروغ و پر از مكر و فريب گشته، برگ‌های درخت زندگی به زردی گراييده و از به بار نشستن آن قطع اميد شده بود. @shahrestanadab
عکس پایانی جلسۀ چهارشنبه‌های شعر ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ شما می‌توانید گزارش مشروح و تصویری این جلسه را از پیوند زیر بخوانید: https://shahrestanadab.com/Content/ID/۱۲۳۷۲/ @shahrestanadab
علی‌اصغر عزّتی پاک، مدیر گروه داستان شهرستان ادب: «نویسندگان دانش‌آموخته مدرسه رمان امروز می‌توانند به طور حرفه‌ای بنویسند و این نشان می‌دهد آموزش خلاق در حوزه نویسندگی مؤثر است. معتقدیم آموزش در حوزه ادبیات و هنر باید محافظه‌کارانه باشد و از ورود آشکار به آثار نویسندگان پرهیز می‌کنیم. این امر باعث می‌شود فضای بیشتری برای بروز خلاقیت فراهم شود و با سهولت بیشتری بتوانیم رویکرد مدرسه رمان را در خلق امید و رؤیا برای ایران پیش ببریم.» گزارش کامل‌تر را از این پیوند بخوانید: https://www.ibna.ir/fa/gozaresh_poosheshi/333020/ @shahrestanadab
تیمور آقامحمدی، مدیر اجرایی مدرسۀ رمان شهرستان ادب: «رمان شگفت‌انگیزترین و پیچیده‌ترین شکل روایت است که ما تا الآن می‌شناسیم. رمان‌نویسی یک امر کاملاً جدی و حساب‌شده است. از این منظر برگزاری دوره‌های رمان‌نویسی نیازمند یک ساز و کار کاملاً حرفه‌ای مبتنی بر فرآیند دقیق و تجارب اساتید صاحب‌تجربه است. مدرسه رمان اولین و تخصصی‌ترین مرکزی است که به امر رمان‌نویسی توجه می‌کند و ریشه‌دارترین نهاد فرهنگی است که دارد علاقه‌مندان به رمان‌نویسی را دور هم جمع می‌کند و از رمان و رمان‌نویسی می‌گوید. از این منظر فراخوان هفتمین دوره این مدرسه یک فرصت بسیار مغتنم برای کسانی است که در سن کار جدیِ ادبی و سابقه ادبی خوب دارند. یعنی در دوره جوانی خودشان قرار دارند و می‌خواهند همچنان پر تلاش وارد عرصه رمان‌نویسی بشوند.» گزارش کامل را از این پیوند پیگیری کنید: https://www.mehrnews.com/news/5713760/ @shahrestanadab
عکس پایانی نخستین جلسه از دورۀ جدید «انجمن صبح» پنجشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۱ @shahrestanadab
می‌کشد عطر بهار چادرت پروانه را تو بهشتی کرده‌ای هر گوشهٔ این خانه را چلچراغی چون اقاقی، پاک مثل مریمی مثل باران می‌نوازی گونهٔ ریحانه را رشک بردم روز و شب بر بادهٔ سجاده‌ات از دعای خیر تو پر می‌کنم پیمانه را نور می‌بخشی به خانه، ای فرشته، ای پری اشک تو بخشیده رونق روضهٔ ماهانه را عشق آل‌فاطمه در جان ما گل کرده است در دل ما کاشتی از کودکی این دانه را سر به شانه‌ت می‌گذارم، از دلم غم می‌رود ای خدای مهربان! از ما مگیر این شانه را @shahrestanadab
ای بال و پر و پهنه و پرواز حسین ای خون خدا خون سرافراز حسین بی نام تو نامه کی کنم باز حسین؟ ای نام تو بهترین سرآغاز حسین @shahrestanadab
ما بی تو تا دنیاست، دنیایی نداریم چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم ای سایه‌سار ظهر گرم بی‌ترحم جز سایۀ دستان تو جایی نداریم تو آبروی خاکی و حیثیت آب دریا تویی، ما جز تو دریایی نداریم خورشید، چشم توست، چشمان تو خورشید تا نشکفد چشم تو فردایی نداریم وقتی عطش می‌بارد از ابر سترون جز نام آبی تو آوایی نداریم شمشیرها را گو ببارند از سر بغض از عشق، ما جز این تمنایی نداریم @shahrestanadab
در آیین اختتامیۀ جشنوارۀ موسیقی فجر، حضور پررنگ دفتر موسیقی و شاعران شهرستان ادب، حضوری چشمگیر بود. بر اساس اعلام هیئت داوران در بخش‌های گوناگون، در بخش آهنگسازی موسیقی معاصر و ارکسترال ایرانی بی‌کلام، امیرحسین سمیعی، مسئول دفتر موسیقی شهرستان ادب، برای آلبوم «اروند» برندۀ جایزۀ باربد شد. در بخش موسیقی پاپ، دو آلبوم «تهران جان» و «خاطره‌باز» به ترتیب از عارف علیزاده و غلامرضا صنعتگر، دیپلم افتخار کسب کردند که شاعر تمامی آثار آلبوم نخست، علی‌محمّد مؤدب بود و میلاد عرفان‌پور، محمّدمهدی سیار، محمّدرضا طهماسبی و هم‌چنین علی‌محمّد مؤدّب نیز از شاعران آلبوم دوم بودند. شهرستان ادب، ضمن تبریک به همۀ کسانی که اسامی آنان در خبر آمد، آرزوی موفّقیت روزافزون برای آنان در تمامی زمینه‌ها را دارد. @shahrestanadab
برف می‌بارد برف می‌بارد به روی خار و خارا سنگ کوه‌ها خاموش درّه‌ها دلتنگ راه‌ها چشم‌انتظار کاروانی با صدای زنگ... یادداشت علی داودی را به مناسبت زادروز سیاوش کسرایی از پیوند زیر بخوانید: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12376/ @shahrestanadab
زمانه خواست تو را ماضی بعید کند ضمیر مفرد غایب کند، شهید کند شناسنامۀ درد تو را کند تمدید تو را اسیر زمین، مدّتی مدید کند به دستمال نسیم آمده‌ست این پاییز که زخم‌های اناری‌ت را سپید کند میان بقچۀ عطرش نشد که دخترِ باد سپیده‌دم گلِ زخمِ تو را خرید کند زده‌ست خیمه بر این باغ، ابری از اندوه که ردّ پای تو را نیز ناپدید کند زمانه بافت لباس عزا به قامت تو که خود تهیّۀ اسباب روز عید کند زمانه خواست که در خانقاه تاول‌ها تو را مراد کند، درد را مرید کند کنون زمانۀ شاعر چه از تو بنویسد؟ خدا نصیب غزل، مصرعی جدید کند حدیث توست اگر قصه سازد از «منصور» مقام توست اگر وصف «بایزید» کند □ خدا نخواست سرت را فقط بگیرد، خواست که ذرّه‌ذرّه تمام تو را شهید کند @shahrestanadab
سجاد! ای به گوش ملائک، دعای تو‎ شب، خوشه‌چین خلوت تو با خدای تو @shahrestanadab