eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
290 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻بازخوانی گزیده مطالب منتشر شدۀ سایت شهرستان ادب با موضوع (به بهانه چهل و نهمین سالروز درگذشت او) goo.gl/Ld5yUh ▪️چهل و نه سال پیش در چنین روزی مرگ مشکوک جلال آل احمد در اسالم گیلان رقم خورد. سید جلال آل احمد، داستان‌نویس، متفکر، مترجم و روشنفکر ایرانی بود که بسیاری او را بزرگ‌ترین داستان‌نویس و روشنفکر معاصر ایرانی می‌دانند. بیشتر چهره‌های شاخص ادبیات معاصر ایران در همه یا بعضی از آثارشان تحت تاثیر نثر و شیوه تفکر این نویسنده بودند. اگر شیوه تفکر و نویسندگی جلال آل احمد در نیمه نخست زندگی‌اش سرمشق روشنفکران ایرانی بود، شیوه تفکر و نویسندگی او در نیمه دوم زندگی‌اش سرمشق مبارزان و نخبگان مذهبی و انقلابی شد. از این‌رو سخنان بسیاری که در اهمیت او گفته‌اند بیش از اغراق و مبالغه به حقیقت و واقعیت نزدیک می‌شود. از جمله آثار داستانی مشهور او می‌توان به (۱۳۴۶)، (۱۳۴۲)، (۱۳۴۰)، (۱۳۳۷)، (۱۳۳۷) و (۱۳۲۶) اشاره کرد. همچنین کتاب‌هایی چون (۱۳۴۱)، (۱۳۴۳)، (۱۳۵۶)، (۱۳۵۷) از جمله مهمترین آثار تحلیلی و فکری او هستند. این دو سلسله، جدا از سفرنامه‌ها و دیگر آثار این نویسنده هستند. با گرامی داشت سالروز درگذشت مرحوم جلال آل احمد، شما را به خواندن گزیده مطالبی که پیش از این با موضوع این نویسنده بزرگ ایرانی در سایت شهرستان ادب منتشر شده بود دعوت می‌کنیم: 🔸شانه به شانه تا سوژه ایرانی |یادداشتی از 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7319 🔸سید جلال آل احمد |یادداشتی از 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7318 🔸اولین جشن تولد شهرستان ادب برای جلال آل احمد 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/3045 🔸دومین جشن تولد شهرستان ادب برای جلال آل احمد + گزارش تصویری 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6042 🔸نقد داستان بچه مردم جلال آل احمد در کارگاه مجازی شهرستان ادب 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/1648 🔸داستان کوتاهی از جلال آل احمد: گلدسته‌ها و فلک 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/3040 🔸روایت جلال آل احمد از «حج»، «منا» و «سعودی‌ها» در کتاب 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5855 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻اینستاگرام شهرستان ادب به‌روز است 🔗 instagram.com/shahrestanadab/ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 یادداشت درخصوص (در پرونده‌ی ویژه‌ی روزنامه‌ی قدس برای مدیر مدرسه رمان شهرستان ادب) ▪️ «... اعتقاد و باور عزتی پاک مثال زدنی است و نگاهش بشدت عدالت محور است. یعنی هر کس توان نوشتن دارد و باور دارد نوشتن می‌تواند به زیستن ما ایرانیان کمک کند عزتی پاک بدون اینکه بداند او کیست و چه فکری دارد، سعی می‌کند او را کمک کند و این دست‌گیری با حضورش در شهرستان ادب به خوبی نمایان است؛ با طرح و پیاده کردن برنامه‌های هدفمندی که برگزار می‌کند. محصول کار او را به عینه می‌توان دید. نتیجه حضور عزتی پاک در تولیدات ادبیات داستانی این ادعا را ثابت می‌کند. آثار تولید شده در مدرسه رمان تاکنون جایزه‌های معتبری را به دست آورده و هر کدام‌شان پنجره‌ای رو به ادبیات داستانی باز کرده است. عزتی پاک جزو آن دسته نویسندگانی است که برای نوجوانان و کودکان هم قلم می‌زند. در واقع او خلأ موجود در این حوزه را به خوبی درک کرده و در دوره‌ای که چرتکه کمیت آثار ادبی در حوزه نوجوانان بشدت به نفع آثار ترجمه‌ای است که رنگ و بوی فرهنگ ما را ندارد، وارد این حوزه شده و آثار برجسته‌ای از خود به یادگار گذاشته است. ما نویسندگان برجسته‌ای در حوزه کودک و نوجوان داریم اما این تعداد کم است و باید بیشتر از این‌ها نویسنده حوزه کودک و نوجوان داشته باشیم... » ادامه‌ی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9479/ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 چاره‌ی بیجاری ( یادداشت درباره‌ی ) ▪️ «... زبان بیجاری رنگارنگ و موسیقایی است و این، نه‌تنها تناسبی با مضمون‌هایی که گِرد تنهایی بشر مدرن می‌گردند ندارد، بلکه در تضادّ با آن هم هست. نکته همین‌جاست که این تضادّ، دلیل محکمی دارد و به‌نظر می‌رسد با هدف بیجاری هم‌خوان‌تر است، تا زبانی خشک و عصا قورت‌داده که به‌ظاهر، مناسب چنان مضمون‌هایی هستند. مسأله اینجاست که تنهایی برای بیجاری، یک درد تمام‌نشدنی و یک معضل حلّ‌ناشدنی است. بیجاری از تنهایی انسان مدرن، شادان نیست و با نظر مثبت به آن نمی‌پردازد، تا این پذیرش، خود را در نثر او نیز نشان دهد. بیجاری به این تنهایی اعتراض دارد و می‌خواهد آن را کنار بزند. او به نبرد این تنهایی می‌رود و در این نبرد، تنها سلاحش، نثر اوست. او با نثر رنگارنگ و موسیقایی خویش می‌خواهد به جنگ تنهایی انسان جدید برود، و الحق هم که در حین خواندن کار، موفّق می‌شود؛ او حدّاقل، برخی سلائق میان مخاطب خویش را راضی نگه دارد؛ امّا وقتی داستان پایان می پذیرد و نثر، قوّت خویش را در ذهن از دست می‌دهد، همۀ تلخی تنهایی باز می‌گردد و چه بسا این‌بار دو چندان هم می‌شود... » ادامه‌ی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9401/ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 احیای قصیده (نظر استاد درباره کتاب سروده استاد ) ▪️ «... وقتی در اولین فرصت دیوان را گشودم و چند قصیده، یا به قول خود شاعر «قصیده‌واره» را خواندم، حال و هیجان شگرف پیدا کردم... به قول مرحوم مجتبی مینوی که در حق نظم یا نثر کسی گفته بود: «مثل شکرپنیر در دهان آب می‌شود». درباره این همه شعر و شط شهد و شهود شاعر شگفتی‌آفرینی چون جناب مرتضی امیری اسفندقه، جای سخن بسیار است. شاعری که توازن و تعادلی بس هنرمندانه بین صورت و محتوا، و «جوشش و کوشش» دارد. اما در بضاعت صاحب این قلم نیست و در مجال این مقال هم نیست. اصولا قصد من از نوشتن این مقاله، معرفی اجمالی این جمال جميل است و سپس طرح دو قصيدة اخوانیه یکی و نخست سروده از بنده، و دوم از استاد اسفندقه که به نحوی پاسخ آن است... » ادامه‌ی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9480/ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻فرداست، روز وعده‌ی دیدار (ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام عزای سید شهیدان و آزادگان علیه السلام و محرم‌الحرام سال ۱۴۴۰ هجری قمری، شعری می‌خوانیم از کتاب سروده‌ی بزرگ شاعر آیینی کشورمان استاد ) ▪️فردا که بر فراز نِی افتد گذارمان حیرت‌فزای طور شود، جلوه‌زارمان فردا که کهکشان تجلّی ا‌ست، نیزه‌ها گَردش کند زمین و زمان بر مدارمان فردا که روزِ سرخِ عروج من و شماست بر روی نیزه‌هاست، قرار و مدارمان فردا که سرفرازی ما را رقم زنند خورشید و ماه می‌شود، اخترشمارمان فردا که روز عرضه‌ی عشق و شهادت است حیرت کنند، عالم و آدم ز کارمان فردا که از تبار تبر، زخم مانْد و داغ غیرت، شقایقی بُوَد از لاله‌زارمان فرداست، روز وعده‌ی دیدار و دیدنی ا‌ست بر نیزه‌ها، تجلّی پروردگارمان منظومه‌ی بلند شهادت، سرودنی‌است فردا که عشق، خیمه زند در کنارمان وارونه نیست، طالعِ خونِ من و شما قد می‌کشد به عرش خدا، آبشارمان! در ما عیان، جمال خدا، جلوه می‌کند چشمی کجاست تا شود آیینه‌دارمان؟ رنگِ پریده‌ای‌است به چشم سپهر، مِهر وقتی سپیده می‌دمد از شام تارمان کاملْ عیارِ سنگ محک‌خورده‌ایم ما غیر از خدا کسی نشناسد، عیارمان ما هر چه داشتیم، به پای تو ریختیم ای عشق! ای تمامی دار و ندارمان! چشم امید ماست به فردای دوردست بر تک‌سوار مانده به جا از تبارمان ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 بازگشایی در سایت شهرستان ادب ▪️بنا به سنت هرساله همزمان با فرارسیدن ایام عزاداری امام حسین بن علی (علیه السلام) پرونده ادبیات عاشورایی به عنوان موکبی ادبی در سایت شهرستان ادب گشوده شده است. در این پرونده شاعران و نویسندگان کلمات را در سوگ حضرت ارباب (علیه السلام) نشانده و تلاشی در ادای دین به فرهنگ عاشورایی کرده‌اند. این پرونده شامل مطالب متنوعی است از جمله پیشنهادهای مطالعاتی ویژه‌ی ایام محرم، گزیده‌ای از بهترین شعرهای عاشورایی، گفتگو با اهالی ادبیات درباره ادبیات آیینی، گزارش شب‌های شعر عاشورایی و انتشار داستان‌ها و روایت‌هایی با موضوع عاشورا است. در این پرونده تاکنون اشعاری عاشورایی از صائب تبریزی، ایرج میرزا، غالب دهلوی، نیّر تبریزی، سلمان هراتی، حسین منزوی، علی معلم دامغانی، علیرضا قزوه، محمدرضا شفیعی کدکنی، مرتضی امیری اسفندقه، علی اکبر لطیفیان، یوسفعلی میرشکاک، حمیدرضا شکارسری، محمدرضا ترکی، ابوالفضل زرویی نصرآباد، عباس چشامی، مهدی جهاندار، سیداکبر میرجعفری، بهروز آورزمان، محسن رضوانی، ناصر حامدی و شاعران جوان و اعضای دوره‌های آفتابگردان که در این پرونده به انتشار رسیده است. همچنین اخبار مربوط به تازه‌‌های کتاب‌های عاشورایی، نشست‌های نقد و بررسی و... در این پرونده دیده می‌شوند.این پرونده همزمان با ایام محرم با مطالبی تازه به روز خواهد شد. شما می‌توانید برای مطالعه پرونده تخصصی ادبیات عاشورایی به لینک زیر مراجعه کنید: 🔗 www.shahrestanadab.com/پرونده-ادبیات-عاشورایی ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 پیشنهاد مؤسسه به ▪️بسمه تعالی مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب حمایت از همه اهالی ادبیات را رسالت خود می‌داند و در حد توان برای آموزش و افزایش توانمندی‌های فنی نویسندگان و شاعران کشور تلاش می‌کند. این موسسه بدین‌وسیله آمادگی خود را برای حضور نویسنده گرامی و متعهد، آقای «رضا امیرخانی» در دوره‌های آموزشی و نشست‌های ادبی مؤسسه شهرستان ادب به صورت افتخاری اعلام می‌دارد. باور ما این است که حضور ایشان در این دوره‌ها ، هم موجب کسب اطلاع دقیق‌ترشان از شیوه کار مؤسسه خواهد شد و هم از تداوم سیر نزولی و تبدیل یک «استعداد درخشان» به یک ژورنالیست سطحی پیشگیری خواهد کرد. همچنین به ایشان پیشنهاد می‌شود، به حکم صداقت و صراحت، مسائل شخصی خود با افراد و مؤسسات را بیش از این در قالب نظریه‌پردازی‌های خام‌دستانه بیان نفرمایند. و من الله التوفیق روابط عمومی مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش تصویری نشست نقد و بررسی مجموعه شعر #از_پیله_تا_پروانگی سروده‌ی #محمدرضا_روزبه 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9489 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻طوفان گرفت... (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با خوانش بخش آغازین منظومه‌ی سروده‌ی تازه می‌کنیم) ▪️«...طوفان گرفت و گردوغبار از چهارسو درهم تنید هرچه که در پیش چشم بود دختر به چشم کوچک خود دید از آسمان هرچه رسید، درد و بلا، خوف و خشم بود طوفان چنان گرفت که او را شبیه پر از خاک کند و خواست به بادِ فنا دهد اما درخت پیر و کهن‌سالی آن‌طرف آغوش باز کرد به آن طفل جا دهد وقتی رساند بر تنه‌ی آن درخت دست طوفان شدیدتر شد و حتی درخت را از ریشه کند و گفت: «نشان می‌دهم به تو شب‌های شوم و غربت ایّام سخت را...» متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9490 ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تیزر #پرونده_ادبیات_عاشورایی سایت شهرستان ادب به مناسبت فرارسیدن دهه نخست محرم ۱۴۴۰ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻تو مرگ را به سُخره گرفتی (پرونده سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب سروده‌ی جناب آقای تازه می‌کنیم) ▪️آورده‌است بوی تو را کاروان به شام پیچیده عطر «واعطشا»ی تو در مشام نجوای بغضِ یائسه ی ابرهاست این: «برآنِ تنِ بدونِ سرِ بی‌کفن، سلام!» هفتاد و یک ستاره که بر نیزه رفته‌اند، صف بسته‌اند پشت سر تو به احترام با چشم بسته میگذری تا که آفتاب از دیدن‌ات خجل نشود روی پشت‌بام تو پیک پادشاه بقایّی و بی‌کلام آورده‌ای پیام به این ملکِ بی‌دوام تو مرگ را به سُخره گرفتیّ و دیگران دلخوش به دینِ بی‌خطرند و مقام و نام طولی نمی‌کشد که جهان بشنود که نیست حجّی قبول‌تر ز همین حجّ ناتمام آنقدر دور نیست که دستی به انتقام تیغ تو را دوباره برون آرَد از نیام ☑️ @ShahrestanAdab
🔻شانزدهمین میزگرد در شهرستان ادب 🔖خلاصه: eitaa.com/shahrestanadab/644 📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد. ☑️ @ShahrestanAdab
📕 بیست و یکمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی در موسسه‌ی شهرستان ادب برگزار شد و با حضور آقایان محمدقائم خانی، علیرضا سمیعی، علی الماسی زند و محمدحسن نیلی درباره‌ی اثر به بحث و گفت‌وگو پرداختند. خلاصه جلسه: ✔️ : «مسئله‌ی فضیلت‌مندی و پرکسیس را در «هملت» می‌بینیم. در این اثر تلاش شده امور کاملا در نسبت با زمینه های ان دیده شوند و از مواجهه انتزاعی و بی زمان با امر اخلاقی و اجتماعی احتراز شود.» ✔️ : «درگیری انسان با خودش و قرارگرفتن بر سر دوراهی انتخاب مسیر کمال یا قهقهرا از تم‌های اصلی تراژدی های شکسپیر است. از نظر شکسپیر اراده، اختیار و انتخاب، حلقه‌ی واسط انسان و فضیلت‌ مندی هستند. ردپای آثار اومانسیت هایی چون اراسموس و پیکودلامیراندولا در آثار وی مشهود است.» ✔️ : «در نفی، طرح کلی باشکوه از فضیلت در عالم ذهن از بین می‌رود. انسان در لحظه‌ی عمل نمی‌تواند اموری را که در آنها شک دارد از هم تفکیک کند. در آثار شکسپیر به خصوص «هملت» ما این موضوع را به وفور می‌بینیم». ✔️ : ««در «هملت» بحران داوری داریم. مسئله اینجاست که در «هملت» ما یک حکم اخلاقی از پیش تعیین شده که تمام مسائل را بر اساس آن بسنجیم نداریم. در صحنه و موقعیت حکم اخلاقی ممکن می‌شود.» ▪️گزارش و مشروح این نشست به زودی منتشر خواهد شد. ☑️ @ShahrestanAdab
🔻مختارنامه‌ای دیگر | معرفی کتاب اثر (به قلم ویژه پرونده ) ▪️ «...در میان قفسه‌های کتاب‌فروشی می‌گشتم که این کتاب را دیدم و آن را تهیه کردم. شاید به دو دلیل؛ اولی، که محرک اصلی بود، تازه بودن اثر از حیث زمان انتشار بود و دیگری این‌که کتاب درباره‌ی مختار بود. مدتی از پخش و تماشای "مختارنامه" می‌گذشت و برایم خواندن دوباره‌ی آن و نگاه به آن برهه از میان واژگان خوش بود. رمان "چابکسوار" به قلم مسلم ناصری، سرچشمه‌ای دارد که خود نویسنده آن را متن مقدس نامیده است. وی در سفری به عراق با کاغذهایی دست‌نوشت و قدیمی برخورد می‌کند که در آن پیرمردی خود را به دودوی کاتب نسبت می‌دهد و سخن می‌گوید از کسی به نام ابواسحاق. آقای ناصری که خود در حوزه‌ی تاریخ تشیع تحصیل کرده‌اند، پیگیر می‌شوند و حاصل جست‌وجوها و تحقیق‌هاشان می‌شود رمانی با عنوان چابکسوار. از حیث ژانر که پرواضح است با رمان تاریخی مواجه‌ایم و برای غالب ما که مختارنامه را دیده‌ایم، احتمالاً این‌گونه رقم خواهد خورد که درمیان سطرهای کتاب به دنبال صحنه‌ها و تصاویر این سریال باشیم و مدام آن‌ها را مرور کنیم. اما از نظر نثر، متنی که به مخاطب ارائه شده، خالی از اشکالات تایپی و ویرایشی و... نیست. همان دلیلی که پیش از این یک‌بار انتشار کتاب را برای نخستین بار و بعد از چاپ آن به وقفه انداخت، همچنان پابرجاست و کاملاً برطرف نشده است. امید که رفع شود...» ادامه‌ی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9497 ☑️ @ShahrestanAdab