eitaa logo
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدعبدالمهدی‌مغفوری
2.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
37 فایل
👈سعی کن طوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ! وقتی خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداره👉 نمازشبخونامونند👈 @Shabahengam 🌙 کانال‌احکام‌شرعی 👈 @Ahkammarfe گروه تبادلات شاهرخ💫مغفوری👇 @shahrokhzarghamm #کانال_وقف_مادر_سادات💚 #کپی_با_ذکر_یافاطمه"س"
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدعبدالمهدی‌مغفوری
شهید والامقام ایرج کهنوجی در 23 بهمن 1338 در آبادان شهر خون و مقاومت به دنیا آمد، پدرش کارگر اتوبوس‌
دو سال بیشتر نداشت که پدر خانواده تصمیم گرفت به زادگاهش کهنوج بازگردد، بودن در کنار فامیل برایش چیزی دیگر بود. مدتی در کهنوج ماند و برای امرار معاش مثل همه جوان‌های آن روزی، عازم جزیره کیش شد، ایرج در کوچه پس کوچه‌های خاکی زادگاه پدرش به همراه برادر کوچکتر و خواهرش بزرگ شد. کلاس چهارم بود که پدرش از جزیره برگشت، اما برگشتنش با همیشه فرق داشت، چرا که او برای همیشه چشم‌هایش را از دست داده بود و دیگر نمی‌توانست زیبایی‌های دنیا را ببیند. صلوات🌹
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدعبدالمهدی‌مغفوری
شهید والامقام ایرج کهنوجی در 23 بهمن 1338 در آبادان شهر خون و مقاومت به دنیا آمد، پدرش کارگر اتوبوس‌
بال‌هایی برای پرواز انقلاب شد، ایرج از جزیره برگشت و با آغاز جنگ تصمیم گرفت به جبهه برود، چهارم خرداد سال 60 در بسیج ثبت‌نام کرد و مدت یک ماه در کرمان دوره آموزشی دید، سپس در اول تیر عازم قم و از آنجا اهواز و سپس به منطقه حمیدیه رفت، بعد از یکی دو روز به خط مقدم اعزام شد، در آنجا به همراه عده‌ای دیگر به کندن سنگر مشغول شدند و یک شب با پنج نفر دیگر برای نخستین‌بار به شناسایی دشمن رفت. در دفتر خاطراتش نوشته است: 14 روز بود که در خط مقدم حمام نرفته بودیم، یک روز برادر غلام‌عباس گلزار، فرمانده سپاه جیرفت یک کیسه پول خرد دستش بود و به بچه‌ها سکه می‌داد، یک سکه 20 ریالی به من داد و گفت این را امام هدیه کرده، من که حواسم پرت بود فکر کردم گفت این پول برای حمام کردن است وقتی متوجه شدم که هدیه امام است، خیلی خجالت کشیدم. -صلوات