eitaa logo
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدعبدالمهدی‌مغفوری
2.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
37 فایل
👈سعی کن طوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ! وقتی خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداره👉 نمازشبخونامونند👈 @Shabahengam 🌙 کانال‌احکام‌شرعی 👈 @Ahkammarfe گروه تبادلات شاهرخ💫مغفوری👇 @shahrokhzarghamm #کانال_وقف_مادر_سادات💚 #کپی_با_ذکر_یافاطمه"س"
مشاهده در ایتا
دانلود
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین بار که به جبهه رفت از زیر قرآن رد شد قرآن را بوسید و گشود، سوره ی نور آمد: الله نور السموات و الارض. حالش دگرگون شد. چه سوره ی خوبی. ان شاءالله با نور بر می گردم. وقتی پیکر مطهرش را آوردند، صورتش در هاله ای از نور بود.🕊   https://eitaa.com/shahrokhmahdi
14.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زنده تر از تـو نمےبینم به دنیا ای شهیــــ💔ــــد در کلاس عشق تـو استادها بنشسته‌اند..! 💛🌿
✍شهیدی که می ایستاد روی موتور گازی اش و اذان می گفت سردار شهید عبدالمهدی مغفوری... 💢هر جا که بود اذان می گفت... 🔹در دوران دبیرستان یک موتور گازی داشت موقع اذان هر جا که بود می رفت بالای موتور و اذان می گفت. 🔸اگر در خانه بود می رفت پشت بام ؛همین عملش شور و شوق در بچه های محله انداخته بود... 🔹حتی موقعی که مشغول فوتبال بودیم دست از بازی می کشید و اذان می گفت.
15.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ شھادت هدف نیسٺ شھادت پاداش اسٺ؛ پاداشِ گذاشتنِ جوهره‌ۍِ وجود بھ پایِ اعٺلایِ اسلام🦋• 🕊🌹
یه‌آدمایی‌هستن‌توی‌این‌دنیا.. که‌چشماشون‌اقیانوسه‌آرومه.. یه‌آدمایی‌که‌حقیقت‌هستی تو‌عمق‌چشماشون‌همیشه‌معلومه‌:)♥️
عارف شهدا شهید حاج عبدالمهدی مغفوری این شهید بزرگوار مستجاب دعوه هست و سریع حاجت میده. مادر خانم حاج‌ عبدالمهدی می‌گفت:وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم،با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید سعید به تلاوت سوره مبارکه کوثر مترنم است. 🌱 #🖤😭! https://eitaa.com/shahrokhmahdi
در بخشی از این کتاب آمده است: برای خرید بچه‌ها را بیرون برد تا برایشان کفش بخرد. فروشنده کفشی آورد که رویه‌‌‌ی کفش با حروف انگلیسی نقاشی شده بود. با تعاریفی که فروشنده کرد، گفتم: مهدی اینها کفش‌‌های خوبی هستند، جنس خوبی هم دارند، گفت: «نه. روی این کفش‌‌ها انگلیسی نوشته شده». گفتم: «خب انگلیسی نوشته شده باشد، ایرانی هستند خارجی که نیستند! گفت: «نه خانم جان. تبلیغ بیگانه است، نباید این‌‌جور کفشی برای بچه‌‌ها خرید. کفشی خرید که نشانه‌‌ای از فرهنگ بیگانه نداشته باشد.» * کتاب: به رنگ خدا: روایت زهرا همسر شهید عبدالمهدی مغفوری مؤلف: سیده‌ زهره علمدار ویراستار: فاطمه تویسرکانی‌ راوری تعداد صفحات: ۱۸۶ ناشر: شهید حاج قاسم سلیمانی (وابسته به کنگره‌‌ی شهدای استان کرمان) زبان: فارسی سال چاپ: ۱۴۰۰
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلـِمـانـ کـهـ از روزگـار مـیـگـیـرد تـنـهـا پـنـاهـمـانـ عـکـسـ هـایـ بــرادرِشـهـیـدمـانـ مـیـشـود و چـقـدرخـوبــ از پـشـتـ قـابــ شـیـشـهـ ایـ آرامـِمـانـ مـیـکـنـی ایـ عـزیـزِ دلـِ خـدا♥️ 🕊 🕊
دل‌خوشم⇣ بــه‌"شفاعتت"رفـ∞ـیق🙂 کاش‌پیش«مادرمان»آبرو✨ داریِ‌‌من‌بـی‌آبرو‌کنـی‌...💔🖐🏼 🕊 🕊
عبد المهدی ارادت ویژه ای به حضرت زهرا (س) داشت. به طوری که حتی حرمت اسم فاطمه را هم نگه می داشت✨ دختر دومم مدام کفش هایش را گم می کرد و پا برهنه می آمد خانه. روزی باهم داشتیم می رفتیم مسجد جامع. باز کفش هایش را گم کرده بود و پا برهنه می آمد.گفت: بابا! اگر پاهایم زخم بشود، فرش های مسجد نجس می شود چه کار کنم؟ عبد المهدی بغلش کرد. به عبد المهدی گفتم: این دختر زیاد کفش هایش را گم می کند، یک بار دعوایش کن حواسش را جمع کند. گفت: چون هم نام فاطمه زهرا (س) نمی توانم بهش چیزی بگویم.✨ راوی: زهرا سلطان زاده؛ همسر شهید