زاویه دید من راوی
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
برخی چارچوبی غلط برای استفاده از راوی اول شخص (من) گذاشته.اند به نویسندگان توصیه میکنند که از زاویه
دید اول شخص مفرد فقط در داستانها و رمانهای کوتاه استفاده کنند. میگویند که دیدگاه فردی من راوی اجازه
رسوخ به ذهن شخصیتهای دیگر را نمیدهد.
اما نویسندگان باید برای فایق آمدن بر این محدودیت خیالی از تغییر ظریف در نگارش که قابل بسط در سه
مرحله است استفاده کنند.
میتوان از بیواسطگی اول ،شخص به تمرکز دورتر و روایت عینی وی تغییر نثر .داد و باز شیوه روایت عینی را آن قدر ادامه داد تا امکان تغییر و بسط روایت به شکل دیگر سوم شخص فراهم شود.
مثال (بیواسطه) میترسیدم بگذارم مرا به اتاق پیش از عمل .ببرند تنها میشدم روی تختی میماندم و بعد احساس میکردم سوزنها و میل جراحی بدنم را سوراخ می.کنند پیش خودم مجسم میکردم که همه جور عمل خشن و بیرحمانه را روی بدن مریضم انجام میدهند.
(روایت عینی دکتر چینگ به اتاق عمل آمد و نیشش به خنده وا .شد :گفت این یکی خیلی ساده است. من تا حالا دویست عمل مثل این انجام داده ام و همه موفقیت آمیز بوده. دستی به شانه ام .کشید از او خوشم آمد. اصلاً دکترهای دیگر که به خاطر چینی بودنش از او متنفر بودند، اعتنا نمی کرد.
(شکل دیگر سوم شخص) چینگ در استان کوچکی در کره جنوبی به دنیا آمد. موقع جنگ در گودالی رهایش کردند تا بمیرد. اما سربازی او را که تقریباً از سرما یخ زده بود پیدا کرد چینگ را به بیمارستان بردند و حالش خوب شد. و بعد قسم خورد که برای قدردانی دکتر شود. به نظر چینگ امریکاییها مردم عجیبی هستند و همیشه نگران اند.
در بند ،آخر راوی اول شخص مفرد به ذهن دکتری چینی رسوخ و گذشته او را نیز نقل می.کند و اگر خواست به مطلبی دیگر احساسی معنوی و (...) بپردازد فقط محتوا را عوض میکند و بعد وقتی به تأثیر مطلوبش برخواننده دست یافت دوباره به اتاق بیمارستان یعنی روایت بی واسطه اول شخص برمی گردد.
📚درسهایی درباره داستان نویسی
✍لئونارد بیشاپ
#زاویه_دید_من_راوی
@shahrzade_dastan