شاعرانه
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
نام سقا دیده ها را خوب گریان می کند
دیده ی پر اشک را سقا چراغان می کند
او بُود باب الحسین ذُخر الحسین عبد الحسین
عالمی را بر در ارباب مهمان می کند
هر که می گوید حسین آغوش بگشاید بر او
بر دل سینه زنان لطف فراوان می کند
دست داده تا بگیرد دست هر افتاده را
این اباالفضل است بر ما لطف و احسان می کند
” خلق می دانند در بهدار ی قرب حسین
دردها را بیشتر عباس درمان می کند”
مادرش ام البنبن هم ضامن عشاق اوست
در قیامت شیعیان را شاد و خندان می کند
دست او بر دست زهرا روز محشر دیدنی ست
دست او مشکل گشایی از محبان می کند
پیش او از معجر زینب سخن گفتن خطاست
این سخن عباس را زار و پریشان می کند
سی شب ماه محرم باید از عباس گفت
گفتن از او لطف مهدی را نمایان می کند
✍جواد حیدری
ولادت با سعادت قمربنی هاشم مبارکباد
@shahrzade_dastan
با عرض سلامت خدمت دوستان عزیزم. دوستان لطفا این هفته برای عکس بالا داستان یا داستانکی نوشته و به آیدی زیر بفرستید.
@Faran239
#چالش_هفته
@shahrzade_dastan
تنش، تعلیق و درگیری در داستان
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
تنش تعلیق و درگیری باید در قلب هر صحنه گفت وگوی شما باشد. البته این معنایش این نیست که شخصیتها باید سر هم فریاد بزنند و باهم درگیر ،شوند چیزهای دور و برشان را کنند و از خشم گر بگیرند و با اسلحه برای هم شاخ و شانه بکشند نه البته اگر یک همچین تنش، تعلیق و درگیری برای داستان شما لازم است همین کار را بکنید. اما ما از آن نوع تنش تعلیق و درگیری صحبت میکنیم که طیفی را از یک مخالفت ظریف و ساده یک شخصیت با شخصیت دیگر تا حرف شخصیتی را که قدرتش هزاران برابر آن کش است دربر می گیرد.
نویسنده داستانهای وحشتناک دین ،کونتز، یک بار در جایی نوشته بود ایراد مهم اکثر دست نوشتههای نویسندگان جدید که من دیده ام نداشتن حادثه است. خود من هم همیشه این جمله را نقل کرده ام ولی من هرچه بیشتر داستان نویسی درس میدهم بیشتر متوجه میشوم که ضعف عمده داستان نویسهای آینده نداشتن ،تنش تعلیق و درگیری در داستانهایشان است این سه عنصر باهم فرق دارند .اما به خاطر ارتباط نزدیک آنها باهم میتوان آنها را یک کاسه کرد.هر سه اینها داستان را پیش میبرند.
گفت وگو بدون این سه عنصر گفت و گویی یک بعدی یکنواخت خسته کننده است.بدیهی است که هیچ نویسنده ای نمیخواهد داستان یا هیچ جای داستان یا حتی در حد یک سطر از گفت و گوهایش خسته کننده باشد.
تنش راه حلی برای ایجاد گفت وگوهای قوی خوانندگان داستان با شخصیتهایی که شما برای آنها خلق کرده اید زندگی میکنند بعضی داستانها تأثیر زیادی بر زندگی ما دارند میدانید چند وکیل از رمان کشتن مرغ مقلد اثر هارپر لی چند ریاضیدان از رمان ذهن زیبا اثر جان ،ناش چند نوجوان اخراجی دبیرستان از رمان ناتوردشت اثر سالینجر در زندگیشان الهام گرفته اند؟
داستان نویسان شخصیتهای داستان خود را وارد درگیری های بیرونی و درونی میکنند و بعد موانع لاینحلی سر راه آنها قرار می دهند خوانندگان هم صفحه به صفحه میخوانند و پیش میروند تا ببینند چگونه آنها این درگیریها را حل میکنند و موانع را پشت سر میگذراند و از آنها الهام میگیرند. همۀ داستان دربارهٔ همان درگیری یا کشمکش است و گفت وگو بیان آن درگیری بدون درگیری، داستانی هم وجود ندارد بدون گفت وگو هم آن درگیری بیان نمیشود. آیا اصلاً خواندن یک رمان با شخصیتی که فقط به درگیری اش فکر میکند یا اینکه بدون اینکه لام تا کام با کسی صحبت کند فقط دور خودش میچرخد تا راهی برای حل آن درگیری پیدا کند جذابیتی دارد؟
هنگامی که همه چیز داستان در صحنه های گفت وگو برای شخصیت راوی تشدید میشود میتوانید یک، دو یا سه نوع درگیری یا هم زمان هر سه نوع درگیری ذهنی، شفاهی و فیزیکی را باهم طرح .کنید شخصیتها میتوانند باهم بازی فکری کنند و افکار تنفرآمیز و آزاردهنده در ذهن داشته باشند درگیری) ،(ذهنی میتوانند حرفهای تند و زشت و زننده به هم بگویند درگیری شفاهی یا کلامی یا میتوانند درگیری خشونت آمیز جسمانی داشته باشند. وقتی درگیری به اوج خود میرسد هر سه نوع این درگیریها ممکن است در یک صحنه رخ دهند.
📚گفت وگونویسی فنون و تمرینهایی برای نوشتن گفت و گوهای قوی
✍ گلوریا کمپتون
@shahrzade_dastan
#چالش_هفته
تنهایی در شلوغی ذهن
نوشته سعید ریحانی شورباخورلو
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
تمام دلخوشی اش به همان کبوترهایی بود که روی آسمان پشت بام پرواز کنند و او بشیند و به گذشته هایش فکر کند.
سیگارش را از جیبش در آورد و در گوشه لبانش قرار داد، فندکش را برداشت و خواست سیگارش را روشن کند که متوجه شد فندکش هم خراب شده و دیگر از کار افتاده است، کبریتش را برداشت و نگاهی بهش انداخت که رویش نوشته بود( بی خطر ) خندید و گفت:《تو بی خطری؟》 بعد کبریت را روشن کرد و سیگارش را روشن کرد و همچنان نگاه سوختن کبریت میکرد و که بوی گوگرد سوخته فضا را پر کرده بود.
کبریت خاموش شد و سیگار با هر کام روشن و روشن تر.
به یاد جوانی اش افتاد که در زورخانه محل اسم و رسمی داشت، خواست سیگارش را از سر ناراحتی خاموش کند که باز متوجه شد آب از سرش گذشته است، دود سیگار را در دهان حبس کرد و از بینی خود بیرون راند و نگاه کنان به دود در خاطره هایش محو شد.
@shahrzade_dastan
#معرفی_جوایز_ادبی
جایزه ادبی الکس
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
جایزه ی الکس(Alex Awards) ، به صورت سالانه ده کتاب برای مخاطب بزرگسال را معرفی می کند که به شکل ویژه ای توجه جوانان بین 12 تا 18 سال را به خود جلب کرده اند. در واقع، این جایزه، فهرستی از عناوین کتاب هایی است که توسط American Library Association ارائه می شود.
این جوایز، که ابتدا در سال 1998 اعطا شد، به نام مارگارت الکساندر ادواردز کتابدار بالتیمور ، که به "الکس" معروف بود، نامگذاری شد.
آنها توسط مارگارت الکساندر ادواردز تراست و مجله Booklist حمایت میشوند. کتابهایی که در سال گذشته منتشر شدهاند، واجد شرایط دریافت جوایز هستند.
#معرفی_جایزههای_ادبی_جهان
#جایزه_الکس
@shahrzade_dastan