eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
163 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
برخاک راه خودنظرکردی طلا شد در یک بیابان پا نهادی کربلا شد من یک دقیقه از غم تو گریه کردم ای شکر حق آن یک دقیقه، سالها شد بی بال و پر آمد، ولی بالا نشین رفت فطرس شد آنکه با غم تو آشنا شد اکسیر نام تو عجب خاصیتی داشت "غرق فنا" با نام تو "خضر بقا" شد خاک ره آنم که او خاک ره توست تربت کنار پای تربت ها گدا شد من "آبِ رو" دادم که "آبرو" بگیرم هر شوره زاری تا که تر شد پربها شد حاتم که آمد نزد تو مهروترین بود من تازه فهمیدم چرا مثل حنا شد هر دفعه که صحبت ز خاک نینوا شد الماس، نسبت به خودش بی اعتنا شد در کربلا قانون سنخیت به هم خورد "جوون" سیه چرده چو یار مه لقا شد مقتل نوشته که سر پاک تو آقا در پیش چشم خواهرت از تن جدا شد جسم شریفت شد لگدمال سم اسب و دست آخر جمع در یک بوریا شد : 💔 زیارتت همه ایام سال پر فیض است ولی مرا بطلب بیشتر صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
فکر تواَم و صحن و سرایی که نداری داغ حــــرم و درد بنــایی که نداری له له زده‌ام تا بنشینم لبــــ حوض و فـــواره‌ای و آب‌نمــــایی که نداری زوار تو حیـران که چگونه بنشینند در گوشه ی تنهاییِ جایی که نداری کو کهنه رواقـی که به قبلم بفشارد هفتادودو تا کـرب‌وبلایی که نداری آنقـــــدر غـــریبی که نیفتاده کنارت مشک و علم و دست جـدایی که نداری بگذار که بر سنگ بکـوبم سر خود را با محتشـــــم نوحه سرایی که نداری پس می‌شکنم تکه به تکه دل خود را در تکیه ی لبریز عــــــزایی که نداری سخت است که معصوم زمین باشی و اما عمری بخوری چوب خطـایی که نداری حالا به چه حـالی بگذارم دل خود را در گوشه‌ی ایـوان طـلایی که نداری : نوڪر‌ ز‌ نامِ‌ صاحب ‌خود، شأن ‌می برد منت ‌خداي ‌را که ‌غلام شدیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت امام حسن مجتبی(ع) تسلیـــت باد 🏴
یک یارِ باوفا که شود یاورش، نداشت امّید یاری از طرف همسرش نداشت یوسف‌ترین عزیز خدا بود و ای دریغ عزت میان مردم دور و برش نداشت ویرانه باد مسجد شهری که هیچ‌گاه جایی برای سبط نبی منبرش نداشت نفرین به سائلی که غنی شد از او؛ ولی اندازه‌ی معاویه هم باورش نداشت از کودکی زیاد ز کوچه نمی‌گذشت از کوچه خاطرات خوشی در سرش نداشت گیسوی او بخاطر یک غم سپید شد اینکه قدی بلندتر از مادرش نداشت : نوکر ز‌ نامِ‌ صاحب ‌خود، شأن ‌می برد منت ‌خداي ‌را که ‌غلام  شدیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) تسلیـت باد 🏴