هدایت شده از بصیر
🌷به مناسبت هجدهم مرداد، روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم
🔹رهبر انقلاب شهادت را معامله دوجانبه بیدغدغه با خدای متعال می دانند که در آن، هم جنس و هم بهای جنس مشخص است؛ جنس، "جان" است؛ جانی که سرمایه اصلی هر انسانی در این دنیای مادّی است؛ بهای جنس نیز، "سعادت ابدی و حیات جاودان در برترین نعمت های الهی" است.
🔹ارزش والای شهدای مدافع حرم از نکات دیگری است که رهبر انقلاب برآن تاکید و این شهدا را حقیقتهای درخشان زمانه ما، رویشِ های نسلِ جوانِ مؤمن و نماد ایستادگی جوانان انقلابی دربرابر ابزارهای تبلیغی دشمنان می دانند.
🔹رهبر انقلاب همچنین به خصوصیات ممتاز شهدای مدافع حرم از جمله "غیرت و تعصّب دفاع از حریم اهلبیت"، "بصیرت" و "شوق شهادت" اشاره می کنند و امتیازهای شهدای مدافع حرم را "حضور در مناطق جهاد با اصرار و میل و رغبت تمام"، " هجرت باارزش به سمت جهاد فیسبیلالله در خارج از خانه" و "شهادت در غربت" برمی شمارند.
🔹براساس بیانات رهبر انقلاب، شهدای مدافع حرم، پیروزی دنیوی و معنوی را توامان به دست می آورند؛ زیرا هم به رضوان و نعیم الهی می رسند و هم دشمن را به عقب نشینی در مقابل مرزهای حساس عقیدتی و جغرافیایی وا می دارند.
🔹به عقیده رهبر معظم انقلاب مسئله شهدای دفاع از حریم اهلبیت، از ماجراهای عجیب است؛ "انگیزه و ایمان شهدا"، "صبر و تحمل خانوادههای آنان" و "تاریخنگارِ انقلاب بودن این حادثه"، این ماجرای شگفت را رقم می-زند. شباهت حرکت مدافعان حرم اهل بیت به حرکت مدافعان قبر سیدالشهدا در دوران خلفای عباسی نیز، جنبه تاریخی حرکت فداکارانه شهدای مدافع حرم را نشان میدهد.
هدایت شده از بصیر
🔴 بایدن به مناسبت ماه محرم پیام داد!! مرغپخته خندش میگیره!
بایدن: من و جیل(همسرم) برای همه کسانی که سال نو اسلامی (اول محرمالحرام) و یاد فداکاریهای تاریخی در ماه مقدس محرم را گرامی میدارند، بهترین آرزوها را داریم. ما در گرامیداشت ارزشهای جهانی عدالت، برابری و شفقت با شما هستیم.
📣 نوروز را به ایرانیان تبریک میگویند و محرم را تسلیت، همان اتوکشیده های کرواتی و جنتلمن های پشت میز مذاکره، همان تروریست های فرودگاه بغداد هستند که از شمر و یزید بدترند و داروها و مواد اولیه را تحریممیکنند!
شمر زمانه ات را بشناس!
قوّت بگيرد و يا لااقل در نسلهاي بعدي، اسلام واقعي پيدا شود ولي نبايد آنها را در کارهاي حساس دخالت داد. پيغمبر صلي الله عليه و آله خُلق کريم خود را از احدي دريغ نميداشت حتي از منافقين و مؤلفة قلوبهم، ولي روش محتاطانه خود را از دست نميداد.
تا پيغمبر زنده بود، امويهاي ضعفاء الايمان و مؤلفة القلوب و يا منافق جاي پايي پيدا نکردند ولي مع الاسف بعد از پيغمبر تدريجاً پستهاي حساس را اشغال کردند، مخصوصاً در زمان عثمان. مروان و پدرش که طريد «5»رسول اللَّه بودند، در زمان عثمان عودت داده شدند و حال آنکه دو خليفه پيشين شفاعت عثمان را براي برگرداندن آنها به مدينه قبول نکردند، و همان مروان سبب اصلي فتنهها و قتل عثمان شد.
امويها بعد از حکومت عثمان، بر بيت المال و مناصب دست يافتند؛ دو عامل ثروت و مناصب را در دست گرفتند.
فقط يک عامل قوي و نيرومند را کسر داشتند که ديانت بود. بعد از قتل عثمان، معاويه با يک طرّاري و زبردستي عجيبي بر اين عامل هم دست يافت و آن را هم استخدام کرد و اينجا بود که توانست سپاهي به نام دين و با نيروي دين عليه شخصي مانند علي بن ابيطالب عليه السلام تجهيز کند.
معاويه بعدها در زمان خلافتش با اجير کردن روحانيون امثال ابوهريره کاملًا عامل روحانيت را علاوه بر عامل ديانت استخدام کرد و به اين اعتبار چهار عامل شد: عامل سياست و پستهاي سياسي، عامل ثروت، عامل ديانت، عامل روحانيت و طبقه روحانيين.
حيف و ميل کردن بيت المال و دست به دست کردن مناصب به وسيله امويها در
عهد عثمان موجب نارضايتي عمومي شد، چه آنها که اهل دنيا بودند و چه آنها که اهل دين بودند.
اهل دنيا بر دنياي خود نگران بودند و نميتوانستند ببينند که مِي خورند حريفان و آنها نظاره کنند، و اهل دين هم که ميديدند اصول اجتماعي اسلام دارد از بين ميرود. اين است که ميبينيم مثلًا هم عمروعاص و زبير مخالف بودند و هم ابوذر و عمّار. عمروعاص گفت: بر هيچ چوپاني نگذشتم مگر آنکه او را بر قتل عثمان تحريک کردم، و وقتي که خبر قتل عثمان را شنيد گفت:
«انَا ابو عَبْدِاللَّهِ ما حَککتُ قَرْحَةً الّا ادْمَيتُها» «1». علي عليه السلام به زبير در جمل فرمود: «لَعَنَ اللَّهُ اوْلانا بِقَتْلِ عُثْمانَ» «2».
علي عليه السلام همانطور که با ساير خلفا رفتار ميکرد، با عثمان رفتار ميکرد؛ از نصيحت و خيرخواهي عموم دريغ نميکرد؛ در وقتي که عثمان محصور بود، هم راه صلاح را به او نشان داد و هم به او آب و آذوقه رساند.
ولي معاويه با نيروي عظيم خودش در شام بود و از فتنه و مقدمات و نتايج فتنه هم آگاه بود، و عثمان هم از او استمداد کرد و او قادر بود انقلابيون را تار و مار کند «3»ولي فکر کرد از کشته عثمان بيش از زنده عثمان ميتواند بهره برداري کند؛ نشست تا خبر قتل عثمان رسيد، آن وقت فرياد واعثماناه را بلند کرد، پيراهن عثمان را بر چوب کرد و بر منبر گريه کرد و اشکها از مردم گرفت و اين آيه قرآن را شعار قرار داد:
«وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيهِ سُلْطاناً» «4». صدها هزار نفر دعوت او را براي خونخواهي خليفه مظلوم اجابت کردند. ─┅ঊ❁🌺💠🌺❁ঊ┅─
*اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*
*گروه صالحانه*
*کانال طوبی*
https://chat.whatsapp.com/BZkyr1X7ZJECJbNPKelp5l
طوبی 2
https://chat.whatsapp.com/DwhYzXBtcJv1DRyBOtJCTm
*شجره طیبه*
"ایتا و سروش"
@shajare_tayebe
┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅
⭐
*سلسله مطالعات بازشناسی واقعه عاشورا از طریق کتاب ارزشمند حماسه حسینی ع جلد دوم شهید مطهری ره*
💐💐💐
*قسمت دوم :*
*حوادث معماوش صدر اسلام*
https://chat.whatsapp.com/DwhYzXBtcJv1DRyBOtJCTm
*حوادث معمّاوَش صدر اسلام و اينکه چطور شد امت پيغمبر به قتل فرزند پيغمبر اقدام کردند؟*
در تاريخ، حوادث بينظير و حيرت آوري پيدا شده که در مقام توجيه علل و مجاري آنها ممکن است بعضي دچار اشکال شوند. از آن جمله است موضوع پيشرفت سريع اسلام و زير نفوذ قراردادن آراء و معتقدات زمان (لِيظْهِرَهُ عَلَي الدّينِ کلِّهِ) «1»و از آن جمله است حادثه حرکت و قيام امام حسين عليه السلام.
امام حسين عليه السلام را قريب و بعيد و خويش و بيگانه منع ميکردند و راه بيان خودشان را ذکر ميکردند (بي وفايي و غدر مردم کوفه).
عجيب اين است که امام منطق آنها را رد نميکرد ولي از کلمات جوابيه و مخصوصاً خطابههاي مکه و کربلا و بين راه معلوم ميشود که امام حسين عليه السلام منطقي داشته وسيعتر از آن منطقهاي محدود. آن منطقها بر محور حفظ جان و فرزندان و سلامت دور ميزد و منطق امام بر حفظ دين و ايمان و عقيده. امام در جواب نصيحت مروان فرمود: «وَ عَلي الْاسْلامِ السَّلامُ اذْ قَدْ بُلِيتِ الْامَّةُ بِراعٍ مِثْلِ يزيدَ» «2».
روي کار آمدن معاويه و يزيد و تجهيز آنها نيروي اسلام را عليه علي بن ابيطالب عليه السلام و حسين بن علي عليه السلام با آنکه آن مردم از دين برنگشته بودند، يکي از حوادث معمّاوش صدر اسلام است.
در اينجا دو مطلب را بايد مورد بحث قرار دهيم تا بتوانيم به ماهيت و هدف و علت حادثه قيام حسيني پي ببريم: يکي علت مبارزه شديد امويان که در رأس آنها ابوسفيان بود با اسلام و قرآن، و ديگر علت موفقيت آنها براي در دست گرفتن حکومت اسلامي.
اما [مطلب] اول، دو علت داشت: يکي رقابت نژادي که در سه نسل متوالي متراکم شده بود، دوم تباين قوانين اسلامي با نظام زندگي اجتماعي رؤساي قريش مخصوصاً امويها که اسلام برهم زننده آن زندگاني بود و قرآن اين را اصلي کلي ميداند. در سوره سبأ ميفرمايد: «وَ ما ارْسَلْنا في قَرْيةٍ مِنْ نَذيرٍ الّا قالَ مُتْرَفوها ...» «3». در سورههاي زخرف، واقعه، مؤمنون و هود نيز همين مطلب هست.
گذشته از همه اينها مزاج و طينت آنها طينتي منفعت پرست و مادي بود و در اين گونه مزاجهاي روحي تعليمات الهي و ربّاني اثر ندارد و اين ربطي به باهوشي و بيهوشي آنها ندارد. کسي به تعليمات الهي اذعان پيدا ميکند که در وجود خودش پرتوي از شرافت و علوّ نفس و بزرگواري موجود باشد، نوري و حياتي و هدايتي در خميره خودش موجود باشد ( «لِينْذِرَ مَنْ کانَ حياً» «1»، «انَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ» «2»، «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ» «3»، «لِيميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيبِ» «4»). اين مطلب خود يک اصل بزرگي است.
داستان ابوسفيان و عبّاس و گفتنِ «لَقَدْ صارَ مُلْک ابْنِ اخيک عَظيماً»، ايضاً قصه «بِاللَّهِ غَلَبْتُک يا اباسُفْيانَ!»، ايضاً قصه «تَلَقَّفوها تَلَقُّفَ الْکرَةِ»همگي دليل کورباطني ابوسفيان است.
اما اينکه چگونه شد که حزب اموي که در [دوره] اسلام به صورت حزبي فعال و مدير درآمدند، بر حکومت اسلامي مسلط شدند؟.
مقدمتاً اين مطلب را بايد بگوييم که يک جامعه نوساز و نوبنياد نميتواند يکدست و يکنواخت باشد، هر اندازه عامل وحدت آنها قوي باشد «5».
جامعه نوبنياد و تازه ساز اسلامي هرچند در زير لواي توحيد و پرچم «لاالهَ الَّا اللَّه»وحدت نيرومندي پيدا کرده بود و اختلاف رنگها و شکلها را به صورت معجزآسايي از بين برده بود، در عين حال طبيعي است که مردم مختلفي که از نژادهاي مختلف و عناصر مختلف و با طبايع و عادات و اخلاق و آداب و عقايد گوناگوني پرورش پيدا کرده بودند، همه افراد در استعداد قبول مسائل ديني و پذيرش تربيت ديني يکسان نيستند: يکي قوي الايمان است و يکي ضعيف الايمان و يکي در شک و کفر و الحاد باطني بسر ميبرد، و به همين دليل اداره همچو جمعيتي براساس اسلامي تا سالها بلکه قرنها و آنها را تحت يک رژيم معين قراردادن کار آساني نيست «1»
خود قرآن به وجود منافقين که پارازيت ميدادند و ميگفتند: «غَرَّ هؤُلاءِ دينُهُمْ» «2»و ميگفتند:
«انُؤْمِنُ کما امَنَ السُّفَهاءُ» «3»اعتراف دارد، و از اهتمام زياد قرآن به منعکس کردن قضاياي منافقين معلوم ميشود قرآن ميخواهد مسلمين را از خطر مهمي پرهيز دهد «4»عبداللَّه بن سلول، رأس و رئيس منافقين مدينه بود. قرآن از «مؤلّفة قلوبهم» نام ميبرد، کساني که خواه ناخواه جزء اجتماع اسلامي شدهاند و بايد از آنها نگاهداري کرد و مقداري از بودجه عمومي زکوات و صدقات را به آنها داد تا تدريجاً ايمان در آنها
هدایت شده از بصیر
🔹شارلوت والرِ گاندو۲ کیست؟!
شارلوت، افسر اطلاعاتی انگلیس (۳۲ساله) با نام مستعار لوتی بود که در پوشش بخش سیاسی سفارت انگلیس در شهریور ۹۴ وارد ایران شد.
او دارای سطح اطلاعاتی بالا بود به طوری که سفیر انگلیس در تهران و هیچ کدام از اعضای سفارت حق پرسوجو از اقدامات وی را نداشتند و به طور مستقل وارد عمل میشد.
اهانت به سایر دیپلمات ها و معطل نمودن آنها در امور دیپلماتیک، از شاخصه های رفتاری اوست.
لوتی با دیپلمات کشورهای مصر، پاکستان، کویت، گرجستان، آلمان، فرانسه ارتباط داشت و شبکه جمع آوری گسترده اطلاعات را از دیپلماتهای سایر کشورها فراهم کرده بود.
شارلوت علاوه بر ایران، تمرکز ویژه ای بر حوزه یمن، سوریه و نقش ایران در این کشورها داشت و محل جلسات هماهنگی را در سفارت انگلس و عموما با حضور دیپلمات های فرانسوی برگزار میکرد.
شارلوت در انتخابات سال ۹۴ ایران به صورت مخفیانه اقدام به فیلمبردای از مجموعه های حساس کشور کرده بود.
وی همچنین در زمان حضور خود در ایران به طور جدی پیگیر بورسیه چونینگ (برای جذب نخبگان ایرانی توسط سرویس انگلیس) بود.
پی نوشت: تصویر سمت راست، تصویر اصلی شارلوت والر است.
هدایت شده از بصیر
🔆 علت دشمنی تاریخی شبهروشنفکران با نام سیدالشهداء علیهالسلام
▪️گفتاری از مرحوم آیتالله مصباح:
مگر نام سیدالشهدا علیهالسلام چه مشکلی برای #حکومت_پهلوی داشت؟ چرا اینقدر دشمنی میکنند؟ چرا امروز هم به صورت #مدرن با نام سیدالشهداء علیهالسلام دشمنی میکنند؟...
▪️جوابش روشن است: #حسین علیهالسلام #چراغ_هدایت است. او نمیگذارد فضا تاریک شود تا مردم به گمراهی بیفتند. او راه را روشن میکند، وظیفه #مردم را روشن میکند که چه باید بکنند، چگونه از #دین خود حمایت کنند، نمیگذارند به بهانه #تساهل_و_تسامح، بیغیرت شوند. او میگوید «هیهات منا الذلة».
▪️با این مکتب چه کنند؟ او را تطمیع کنند؟ بگویند به تو پول میدهیم؟ مگر حسین علیهالسلام پول قبول کرد؟ مگر حسین علیهالسلام ریاست پذیرفت؟ اگر بگویند تو را میکشیم، خوب، خودش آماده #شهادت شد، اطفالش را هم به کشتن داد. بالاتر از سیاهی که رنگی نیست. اگر کسی #پیرو_حسین علیهالسلام شد، نه از آن تطمیعها اثر میپذیرد، نه از این تهدیدها میهراسد. حتما به خاطر دارید که در جریان نهضت، جوانها سینهشان را باز میکردند و به ارتشیهای پهلوی میگفتند بزن! از کشته شدن باک نداشتند و این رمز پیروزی بود. اگر کسی از مرگ نترسید پیروز است.(آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، استاد محمدتقی مصباح یزدی، ص47-46)
#محرم
#امام_حسین
هدایت شده از بصیر
📌 سفر قالیباف به سوریه دستاورد داشت؟
🔹کارشناسان گفته اند که سفر محمد باقر قالیباف به سوریه دستاوردهای قابل توجهی در حوزه اقتصاد و تجارت خواهد داشت.
🔹محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی با هدف تبریک پیروزی بشار اسد در انتخابات اخیر سوریه و همچنین پیگیری طلب ۲۰ میلیارد دلاری از این کشور به دمشق سفر کرده بود.
🔹پیش از این سوری ها بارها نسبت به پرداخت طلب خود به ایران اعلام آمادگی کرده بودند اما دولتی ها تمایلی به حضور در این کشور نداشته اند.
🔹موضوع تعاملات اقتصادی ایران و سوریه در سفر قالیباف در دستور کار دو کشور قرار گرفته است. سوریه برای ایجاد زمینه های سرمایه گذاری اقتصادی ایران در این کشور اعلام آمادگی کرده است. سوري ها در سال گذشته توافق کرده اند که معادن فسفات این کشور را – که حدود ٣٠ درصد درآمدهای سوریه را تامین می کند- به مدت ٥٠ سال در اختیار ایران قرار دهند. ایران با استخراج از این معادن درآمدزایی می کند و مطالبات خود را از سوریه دریافت می کند.همچنین مقرر شده که اپراتور سوم، بندر لاذقیه، بندر حمیدیه نیز
در اختیار ایران قرار گیرد.بخش خصوصی ایران نیز در حوزه گردشگری در این کشور فعال شده است.
هدایت شده از بصیر
نمایندگان مجلس به هوش❗️❗️
❇️مردم درباره فضای مجازی دو خواسته جدی دارند:
1️⃣دریافت خدمات پایدار و با کیفیت؛
2️⃣مصونیت از مخاطرات فرهنگی و ناهنجاریها.
🔸 طی سالهای گذشته جریان وابستهای که منافع جناحی و اقتصادیاش در ولنگاری فضای مجازی است، با حضور در رأس نهادهای تصمیمگیر این حوزه، چنین القا کرده که تنها راه تأمین خواسته نخست، فعالیت پلتفرمهای بزه خیز خارجی است که منشأ تمام ولنگاریهای فضای مجازی هستند؛ این جریان، بهرهمندی از فرصتهای فضای مجازی را گروگان هنجارشکنیها در این فضا قرار داده است.
🔸بخش قابل توجهی از حملات به طرح حمایت از حقوق کاربران معروف به #طرح_صیانت، توسط این جریان نفاق که درآمدهای کثیف خود را در خطر میبیند، اتفاق میافتد.
🔸جریان مزبور با استفاده از پولهای کثیفی که در طول سالهای گذشته - بهواسطه رواج فساد در جامعه- جمع کرده، دروغ بزرگی را فریاد میزند که پیشگیری از ولنگاری و هرجومرج فضای مجازی یعنی محرومیت از فرصتهای این فناوری!
💢تکرار این دروغ بزرگ با ادبیات اتوکشیده، باعث فریب بخشی از نمایندگان انقلابی مجلس شده تا ناخواسته در پازل جریان نفاق بازی کرده و در راستای منافع دشمن رفتار کنند.
✅ نمایندگان محترم مجلس -موافق و مخالف- به هوش! مردم، خواستار فضای مجازی سالم و عاری از محتوای فاسد اخلاقیاند، همچنان که بهرهمندی از مزایای بیشمار فضای مجازی را خواهاناند. طرح حمایت از حقوق کاربران باید هر دو خواسته را تأمین کند. فریب بوقهای رسانهای جریان نفاق را نخورید چراکه منافع خود را به نام خواست مردم فریاد میزنند.
هدایت شده از حکایتهای بهلول و ملا نصرالدین
15.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ #امیرالمومنین صلوات الله علیه مولای تمام مسلمین...
🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی
🎉 #کلام_فقیه #عید_غدیر
موعظه کوتاه👇👇👇
🌺🌺@moizie🌺🌺
را علاقهمند و شيفته اموري عاليتر کند و درسي عاليتر بياموزد:
«قُلْ انْ کانَ اباؤُکمْ وَ ابْناؤُکمْ وَ اخْوانُکمْ وَ ازْواجُکمْ وَ عَشيرَتُکمْ وَ امْوالٌ اقْتَرَفْتُموها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کسادَها وَ مَساکنُ تَرْضَوْنَها احَبَّ الَيکمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ جِهادٍ في سَبيلِهِ فَتَرَبَّصوا حَتّي يأْتِي اللَّهُ بِامْرِهِ وَ اللَّهُ لا يهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ» «3».
[وجود يک درک قوي در نهضت حسيني].
ميتوان گفت علت و مناط اينکه يک نهضت، مقدس و محترم و متعالي ميشود و سيادت روحاني بر افکار و عقول مردم پيدا ميکند، چند چيز است:
در درجه اول پاکي و طهارت و قداست هدف و مقصد است، آلوده به اغراض شخصي و منافع مادي و مطامع و حرصها و آزها و جاه طلبيها و شهوت رانيها و خودخواهيها و خودپرستيها و تعصبها و قوميتها و حميتها نيست، به خاطر خدا وامر خدا و توحيد و عدل و قيام به قسط و حرّيت و حمايت مظلوم و دفاع از ضعيف است
(انَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْارْضِ وَجَعَلَ اهْلَها شِيعاً يسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ ...) «1»،
به خاطر ارتعاش و سوزشي است که در وجدان و ضمير انساني پيدا ميشود، به خاطر انسانيت و جامعه انسانيت است، به خاطر اصول مقدس اجتماع بشري است و به عبارت ديگر جنبه اصولي دارد نه جنبه فردي «2»، آنهم اصول عالي انسانيت که قوام زندگي انساني به آنهاست و روح زندگي انساني آنهاست، به خاطر روح زندگي است که بالاتر از ابزار زندگي است؛
اگر ابزار موجود نباشد بشر ميتواند با ابزار ديگر زندگي [کند] اما اگر کلمات مقدس عدالت و حق و حرّيت از قاموس بشريت محو بشود مثل اين است که از اين فضا هوا را محو کنند. فرق است بين اينکه در اين فضا چراغ نباشد، فرش نباشد، بلندگو نباشد، چادر نباشد، بادبزن نباشد، با آنکه هوا نباشد.
علت دوم مقدس و متعالي و محترم بودن اين نهضتها اين است که در ظلمتهاي متراکم و در ميان يأسها و نااميديهاي مطلق، در مواقعي که ستارهاي در آسمان بشريت ديده نميشود، مانند برقي ميدرخشد و مانند شعلهاي حقاني فرا راه آدميان ظاهر ميشود؛ حرکتي است در ميان سکونها و ندايي است در سکوت مرگبار و خاموشي مرگبار، برقي است در تاريکي و قليلي است در برابر کثير
(کمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کثيرَةً بِاذْنِ اللَّهِ) «3»
و لهذا مورد تصويب عقلاي خودپرست واقع نميگردد؛ مانند «ابري است در بيابان، بر تشنهاي ببارد»؛ مانند محبوبي است که بدون وعده قبلي و در حال نزار عاشق، خود را به محبّ خود برساند:
وَ بَريدٌ يأْتي بِوَصْلِ حَبيبٍ
وَ حَبيبٌ يأْتي بِلاميعادٍ «4»
علت سوم تقدس اين نهضتها اين است که همراه است با يک درک قوي و يک بصيرت نافذ که پشت پرده ظواهر را ميبيند و به عبارت معروف:
در خشت خام ميبيند چيزي را که ديگران در آينه نميبينند. همان طوري که آن دو قسمت، از آيات قرآن استنباط ميشود مثل آيه
«مَنْ انْصاري الَي اللَّهِ» «1»و آيه «سِراجاً مُنيراً» «2»و آيه «يسْتَضْعِفُ طائِفَةً» «3»،
اين قسمت- که در اين نهضتهاي مقدس بصيرتي و احساسي قوي موجود است و آنها چيزي را حس ميکنند که ديگران حس نميکنند، چيزي را ميبينند که ديگران نميبينند- نيز از قرآن استنباط ميشود، مثل آيه:
«وَ لَقَدْ اتَينا ابْراهيمَ رُشْدَهُ» «4»و آيه «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيک نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ انَّهُمْ فِتْيةٌ امَنوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدي» «5».
کلمه «رشد» در عربي به معناي نموّ نيست که در فارسي استعمال ميشود، بلکه همان معنايي است که در فقه ميگويند «عاقل بالغ رشيد».
کلمه «زِدْناهُمْ هُدي»
نيز همان معناي رشد را ميفهماند. نهضت سيدجمال از آن جهت مقدس است که بيش از عصر خود بصيرت داشت.
از نامههايي که به علما نوشته پيداست. البته جنبههاي ديگر هم هست از قبيل عدم تعادل قوا و تجهيزات ظاهري و مادي، که موسي و ابراهيم و محمد صلي الله عليه و آله يکتنه قيام کردند و همچنين امام حسين عليه السلام. اين جنبهها به علت دوم برميگردد.
حالا در نهضت امام حسين يک درک قوي وجود داشت و آن جريان پشت پرده ضداسلامي امويان را که مردم ظاهر بين نميديدند [ميديد.] ابوسفيان در خانه عثمان گفت:
«يا بَني امَيةَ! تَلَقَّفوها تَلَقُّفَ الْکرَةِ، اما وَالَّذي يحْلِفُ بِهِ ابوسُفْيانَ لا جَنَّةَ وَ لا نارَ، وَ مازِلْتُ ارْجوها لَکمْ وَ لِتَصيرَنَّ الي ابْنائِکمْ وِراثَةً». ابوسفيان گفت:
مُلک است و سلطنت، حق و معنا و بهشت و جهنم همه دروغ است؛ اين توپ را نگذاريد از تيپ شما خارج بشود، به يکديگر پاس بدهيد و نگذاريد از ميان شما خارج شود؛ آن را موروثي کنيد.
موضوع ولايتعهد يزيد و بيعت گ
⭐
بسم الله الرحمن الرحیم
*سلسله مطالعات بازشناسی واقعه عاشورا از طریق کتاب ارزشمند حماسه حسینی جلد دوم شهید مطهری ره*
💐💐💐
*قسمت پنجم :*
*منطق منفعت یا منطق حقیقت*
https://chat.whatsapp.com/DwhYzXBtcJv1DRyBOtJCTm
*منطق منفعت و منطق حقيقت*
منطق منفعت پرستي يک منطق است و منطق حق پرستي و اصلاح منطق ديگري است.
*عقلاي قوم مانع ابي عبداللَّه ميشدند از حرکت، و نصايح آنها همه بر محور مصلحت شخصي حسين عليه السلام و زندگي دنيوي او و سلامت تن و حفظ فرزندان دور ميزد.*
*ميگويند جامعترين بيانها همان است که ابن عباس گفت. اگر جاي تعجب باشد، بايد از منطق ابن عباس تعجب کرد.*
*چيزي که در اين منطق ابن عباس يافت نميشود، فکر اسلام و منطق ايثار و گذشت است و آنچه در منطق حسين عليه السلام هرگز ديده نميشود منافع و مصالح شخص خودش است.*
منطق حسين همان است که فرمود: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلي وُلْدِ آدَمَ ...»، همان است که در جواب حرّ رياحي فرمود:
«افَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُني ...»و بعد اشعار معروف را خواند:
«سَأَمْضي وَ ما بِالْمَوْتِ عارٌ عَلَي الْفَتي ....».
*هدف مقدس و حس تعالي و تقدّس*
کلمه «شهيد» و «شهادت» از کلمات رايج معمولي است که فقط در مورد بعضي افراد استعمال ميکنيم. هر کشته يا مردهاي شهيد نيست.
روزي صدها نفر کشته ميشوند و هزارها نفر ميميرند و به آنها شهيد نميگوييم. اطراف کلمه «شهيد» را هالهاي از قدس و تعالي احاطه کرده است. به کسي شهيد گفته ميشود که در يک راه مقدس و براي هدفي مقدس جان خود را از دست بدهد.
شهيد سه خصوصيت دارد: يکي اينکه در راه هدف مقدس کشته ميشود، ديگر اينکه جاودانگي مييابد، سوم آن چيزي که قبلًا گفتيم که آنها محيط پاک ميدهند.
گفتم مقدس و نگفتم بزرگ. ممکن است مقصد، بزرگ و بااهميت باشد ولي مقدس نباشد. اسکندر که آرزوي جهانگيري را تعقيب ميکرد، هدفِ به اصطلاح بزرگ داشت ولي مقدس نبود و بلکه عالي هم نبود. کسي که در اين راه کشته بشود، در چشم بشر احترام و تقدّس ندارد «2».
او دايره خودپرستي خود را توسعه داده بود همچو شخصياگر همه کرات آسماني را هم تسخير کند، عملش جنبه تقدّس و احترام پيدا نميکند.
عمل آن وقت مقدس است که هدفي بيرون از خودپرستي داشته باشد «1»،
فقط به خاطر تکليف و وظيفه انجام شود، خصوصاً تکاليفي که بشر در برابر نوع و اجتماع دارد. «الْمَقْتولُ دونَ عِيالِهِ وَ مالِهِ»شهيد است،
چون به خاطر وظيفه و شرافت و تکليف وجدان و ديانت انجام ميگيرد نه به خاطر جلب منفعت مادي. حالا اگر انسان، المقتول دون العدل و الحرّيه، دون التوحيد والايمان باشد، قداست و قدّيسيتش به درجاتي بالاتر است.
حس تعالي و تقدّس حسي است اصيل در بشر و از صميم روح بشر سرچشمه ميگيرد مثل حس حقيقت خواهي (علم)، نيکي خواهي (اخلاق)،
زيبايي خواهي (جمال). و اين خود يکي از معماهاي وجود بشر است که در برابر اموري ماوراي منافع محسوس و ملموس خود، يک نوع تعظيم و تکريمي دارد و سر تعظيم فرود ميآورد.
البته هر ميل و طلبي از وجود يک احتياج عيني حکايت ميکند؛ منتهاي امر، مبدأ اين احتياج عيني جهازات بدن نيست، همان مرتبه مستقل روح انسان است.
سرسلسله مقدسات بشر، ذات احديت است. خداوند، قدّوس است، منزّه از جميع نقصانات است علي الاطلاق:
«هُوَ اللَّهُ الَّذي لاالهَ الَّا هُوَ الْمَلِک الْقُدّوسُ ...» «2»و لهذا مقدس ترين اعمال بشر مبارزه با شرک و بت پرستي است.
*قيامهاي مقدس*
قيامهاي مقدس و نهضتهاي مقدس، از انبياء عظام شروع شده. در قرآن کريم در سورة الشعراء، جهاد مقدس انبياء را خلاصه کرده است؛
داستان موسي و ابراهيم و نوح و هود و لوط و صالح و شعيب و خاتم الانبياء را ذکر ميکند که در راه مبارزه بابت پرستي و ظلم و بيدادگري و جهل و تعصب و تقليد و اسراف و تبذير و افساد در ارض و فحشاء و امتيازات موهوم اجتماعي مبارزه کردهاند. مقدسات بشر هم از اينها تجاوز نميکند.
امام حسين همان راهي را رفت که آن انبياء رفتند و البته براي امام حسين وضعي پيش آمد که براي ديگران پيش نيامد.
اعتراض به اينکه امام حسين چرا فداکاري کرد و تسليم نشد و حفظ جان نکرد، اعتراض به همه انبياء و اولياء است. اساساً دين براي گذشت و فداکاري است، منطق دين ايثار است:
«وَ يؤْثِرونَ عَلي انْفُسِهِمْ وَلَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» «1»،
«وَيطْعِمونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْکيناً وَ يتيماً وَ اسيراً» «2»، «مَنْ اصْبَحَ وَلَمْ يهْتَمَّ بِامورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيسَ بِمُسْلِمٍ»..
علاقه به جان و به پدر و فرزند و همسر و خويش و تبار و سرمايه و شغل و حرفه و مسکن، طبيعي هر انسان است و بسياري از اينها طبيعي هر حيواني است. دين آمده است براي اينکه انسان