#دو_خط_شعر
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
#فاضل_نظری
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
🍃🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ 🌸🍃
🌸به نامت و باتوڪّل بہ اسم اعظمت💕
میگشایم
دفترامروزم را
باشد کہ پایان روز
مُهر تایید بندگی زینت 🌸
دفترم باشد🌸
سلام✋
روزتون پراز نگاهِ مهربونِ
خدا 💖
سهمِ دلتون آرامش و شادے
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
•
آدمای خوب زندگیتون رو از دست ندین، دنیا زیاد از این آدما نداره...
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
صبح یعنی عشق
و عشق یعنی سلامتی عزیزان🪴
و سـلامتی عـزیزان یعنی🪴
قشنگی این دنیا
ومن امروز دنیایی قشنگ🪴
برای همه آرزو دارم ....
صبحتون پراز عطر خوش زندگی🪴
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
به سرعت برق و باد⚡️
عمـرمان سپرى ميشود
قدر بدانيم 😇
روزهای باقیمانده زمستان را❄️
و پر رنگ کنیم
محبت ها و مهربانیها را❤️
عمر چون فصل کوتاهست〽️
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
#روز_بخیر ♥️
.
تا قیامت سرِ سربند تو بیبی دعواست
معنیِ این سخنم را شهدا می فهمند...
#یازهرا #حجاب
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۱۵ اسفند روز درختکاری گرامی باد🌳
📎 #خانواده_سبک_زندگی
📎 #روز_درختکاری
🇮🇷 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 اشد مجازات در انتظار عاملین جنایت علیه معصومترین عناصر جامعه
🔹بیانات رهبرانقلاب در مورد جریان مسمومیت برخی از مدارس، پس از کاشت نهال به مناسبت روز درختکاری
🌱
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
میدونم...
چقدر درک نشدی، چقدر نا امیدت کردن، چقدر تحمل کردی، چقدر زمان برد،چقدر اشک ریختی...
چندبار بلند شدی و چقدر جنگیدی و چقدر همهچی سخت تر شد...ولی بازم ادامه بده....
خسته نشو...
هنوز مونده تا به جاهای خوبش برسی...
تو لیاقتشو داری...
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
چه دلنشین است روزی که با لبخند شروع شود؛ پنجرهی دلت را رو به خوشبختی باز کن، عشق را به قلبت دعوت کن، و نفس بکش هوای مهربانی را...
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
امروز تولد دیگریست...
هرگز نا امید نباش
حتی اگر ته چاه هم که باشی
باز یک تکه از آسمان سهم توست...
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
سلام سلاااام دخترای گل و منتظر 🤗🤗🌷🌷
@کانالمون به مناسبت تولدِ
💚بهترین بابایِ دنیا 💚
یک مسابقه جذاب و قشنگ براتون تدارک دیده😍 چه مسابقهای؟ 🤔
با ماهمراه باش تا بهت بگم....🤗
دوستات روهم دعوت کن بیان 🫴
جایزه هم داریم 😉
#ماه_شعبان
#امام_زمان عجلاللهفرجه
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
^❤️^
ســــــــــــــــــــلام سلام گلای زندگی 😍😁
حال و احوال چطوره؟
روزگار به ڪامه؟
خوش به حال زرنگاش ڪه
از صبح زود پاشدن و کلی کار انجام دادن
البته بعضیا سر کلاس ودرس هستند
اما میتونید بعد از ظهر شما هم محله تون رو برای جشن آماده کنید😍
چون باید برای جشن بزرگ تولد
💚بهترین بابای دنیا💚
شهرمون رو آماده کنیم.
شما چکار کردین برای این جشن بزرگ⁉️⁉️
می تونید از کارهای زیباتون برامون کلیپ بسازید و بفرستین 😍
منتظریم....
#امام_زمان عجلاللهفرجه
#نیمه_شعبان
#شاخ نبات
⊰᯽⊱≈─⭐️💜─≈⊰᯽⊱
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
🔰 تصویری از کتاب پرجاذبه #زن_زندگی_آزادی
♨️ داستانی کوتاه در دل اغتشاشات مناسب برای جوانان و نوجوانان
📝 داستانی از آنچه در اغتشاشات رخ داد
🔻 داستان #کشف_حجاب دختری عاشق در تب روزهای زن زندگی ازادی
🌐 جهت تهیه کتاب به سایت سعداء مراجعه فرمایید
https://soada.ir/shop/
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
#شما_هم_دعوتید
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
📣📣📣عزیزان ...
خودتون رو برای جشن تولد🎊🎉🎊🎉
💚مهربونترین و بهترین بابای دنیا💚
آماده کردین ⁉️⁉️⁉️
#امام_زمان عجلاللهفرجه
#نیمه_شعبان
♦️ همزمان باجشن میلاد صاحب الزمان
🔶ششمین گردهمایی بزرگ بانوان
🔹 همراه با اجرای نمایش حورا
💚منجی می آید💚
💕جشن نیمه شعبان مبارک🌸🎊
✨🌟//ولادت باسعادت آخرین مرد نجات، منبع خیر و برکات، مهدی موعود مبارک باد//✨🌟
🌟✨⚡️💥
💚 جشن شعبانیه 💚
📅 تاریخ : سه شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۱۶
⏱ ساعت : ۱۴/۳۰
✨مکان : سینما بهاران
تلفن موسسه :
☎️۵۵۷۹۲۱۷۹
☎️۵۵۷۹۲۱۸۹
🎈🎀🎊🎉🎂🎉🎊🎈🎀
#موسسه_امام_رضا_ع
#مجموعه_شهید_عسگری
🔸https://eitaa.com/alreza72
🔹https://sapp.ir/alreza72
🔸https://www.instagram.com/qaasedac
🍃الهے
💫در این شب زیبای زمستانی
🍃زندگے دوستانم را سبز
💫تنور دلشان را گرم
🍃فانوس دلشان را روشن
💫لحظه هایشان را بدون غم
🍃و چرخ روزگار را
💫به ڪامشان بچرخان
💫شبتون خوش💫🍃
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇
♥️🖇
♥️
#رمان: #رهایی
#پارت: #هشتادوششم
_ مازیار همه چی تموم شده و الانم خودم به خودم مربوطه نه به تو فقط برو و نزار خراب تر ازین بشه فکر میکردم تو لااقل با بقیه فرق داری
+ نداشتم؟
_ نههه
+ من باید همون اول میفهمیدم که پسره احمق هواییت کرده
_ بس کن مازیار هوایی چیه انداختی تو دهنت! یه رابطه بود تموم شد من شرایط بودن تو رابطه رو ندارم من نمیتونم اینطوری تو رابطه باشم من آزاد نیستم نمیتونم بیرون برم نمیتونم بچرخم و ... اگر بخوای هرچی هم تا الان خریدی بهت پس میدم واسم مهم نیست.
+ باشه تو راست میگی بخاطر توام شده با محسن کاری ندارم. اونا همش هدیه بود آدم هدیه رو پس نمیده نگه دار برای خودت بی منت
چندگام جلو می روم تا از مازیار دورشم که نگاهم به پرهام می افتد. مستأصل می ایستم و به پرهام چشم می دوزم. مازیار به سمتم می آید و او را در نزدیکی خودم حس می کنم.
+ رها دوست دارم خیلی خوشگل و خوبی مراقب خودت باش
_ توام
از کنار پرهام گذشت و نگاه غضبناک به او انداخت. پرهام با کنجکاوی به سمتم آمد. طبق عادت جدیدی که پیدا کرده بود دستش را دراز کرد. دستم را در دستش گذاشتم که قصد ول کردنش را نداشت.
+ سلام ابجی
_ سلام خوبی پرهام تو اینجا؟
+ خوبم تو خوبی؟ اومدم اینجا ببینمت پیدات نکردم حدس زدم همین طرف ها باشی
_ فدات خوبم اره چند دقیقست اینجام
+ مگه باهاش کات نکرده بودی؟ اینجا چیکار می کردم.
_ هیچ قضیه محسن و فهمیده بود شاکی بود که ما رابطمون خوب بود و محسن هواییت کرده و... نمیدونم از کجا فهمید که من قراره به محسن برگردم.
+ اها ولش کن خوشم نمیومد ازش تورو ماله خودش می دونست توقع داشت من و تو از هم جدا شیم.
بدون جواب دستم را از دستش بیرون می کشم و تکیه به دیوار میزنم.
_ پسره بدی نبود ولی کاری که نباید کرد اولش نفهمیدم اما خوب به هرحال اگر محسن این وسط پیداش هم نمی شد من باهاش کات می کردم.
+ پس دوتا سینگل اینجاییم
خندیدم. چند لحظه نگاهم می کنم. هنوز برق چشمانش را می بینم. فاصله چند قدمی بینمان را پر می کند و به سمتم می آید. حال فاصله امان میلی متریست. معذب می شوم اما حرکتی نمیکنم همچنان تکیه ام بر دیوار است. دستش را نوازش وار بر روی گونه ام می کشد و چشم از چشمانم بر نمی دارد. قصد کرده است مرا تُهی از این حس کند. این حس چیست؟ مگر برادرم نبود؟ من همیشه پای حرفم بودم اما حالا چی؟ تا قصد کردم خودم را ازش جدا کنم سرش را نزدیک آورد و بوسیدتم. در شوک کارش بود اما نه آنقدر که ناراحت شوم. پرهام دوست محسن بود این کارم آزارم نمی داد نمی دانم چرا! اما انگار بیشتر خوشم می آمد تا با پرهام بسوزانمش.
#نویسنده : #ثنا_عصائی
#نشانه : #ث_نون_الف
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇♥️🖇
♥️🖇♥️🖇
♥️🖇
♥️
#رمان: #رهایی
#پارت: #هشتادوهفتم
لبخندی کنج لب هایش نقش بسته بود. کاش هیچوقت محسنی نبود که حالا پرهام باشد. کاش گیر نمی کردم بین این همه آدم که نمی دانم کدوم آدم درست و مال من است.
پرهام سکوت طولانی مدتم را که دید عقب کشیدم.
+ ابجی
نگران نبود شاید از بابت من هم مطمئن بود که پا پس نمی کشید.
_ پرهام من باید برم خداحافظ
بی هیچ حرفی به راه افتادم توقع داشتم صدایم کند اما چیزی نگفت. برگشتم همانجا ایستاده بود ایستادم و دستی برایش تکان دادم. لبخندش پر رنگ تر شد. تا خانه به اتفاقی که چَندی پیش افتاده بود فکر کردم.
چند ماه از آن ماجرا گذشته خیلی بیشتر پرهام را می دیدم اما سعی می کردم سرد برخورد کنم. خیلی اوقات هم پیشش نمی رفتم و راه خانه را در پیش می گرفتم. موبایلم زنگ خورد.
_ بله ؟
+ سلام خوبی عشق؟
نمی دانم از خوشحالی بود یا درد دلتنگی که قدرت تکلم نداشتم.
+ صدای نمیشنوی بچه؟
_ سلااام
+ دورت بگردم چرا کم حرف شدی؟
بغض گلویم دوباره سرباز کرده بود. دوباره شدم همان آدم قبل باهمان ضعف، من همیشه جلوی محسن کم می آوردم. سعی کرده بودم فراموشش کنم اما سعی نکرده بودم از قلبم بیرونش کنم.
_ محسن خودتی؟ صدات آخه
+ بغض نکن لعنتی، آره خودمم بعد از چند وقت می خوام صدات و بشنوم.
همراه آب دهانم بغضمم قورت دادم. خودش بود انتظار به پایان رسید و زنگ زده بود. صدای پسری از آنطرف گوشی بلند شد. " بیا برو سرکارت " در جواب محسن به او گفت " داداش بعد از چند وقت عشقم برگشته بزار صداش رو بشنوم " خوشحالی در صدایش روح من هم سرزنده کرد. مستانه می خندید.
+ چی کار کنم حرف بزنی؟
_ نمی خواد کاری کنی فقط نمیدونم چی باید بگم
+ تو که کم حرف نبودی همیشه کلی برام بلبل زبونی می کردی
_ آدمی که عاشق میشه هیچوقت حرفاش با عشقش تموم نمیشه همیشه حرف داره واسه زدن.
+ رها هنوز دوستم داری؟ دروغ نگو رها
#نویسنده : #ثنا_عصائی
#نشانه : #ث_نون_الف