eitaa logo
「شاخ ݩݕاٺツ」
432 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
201 فایل
﷽ شاخ نبات 🍯💛 تو دهه هشتادی هستی و لایق بهترین ها پس خوش بگذرون 🥰🧡 اینجا همون دورهمیه ‼️ . .دوستاتم بیار😉 لینک حرف ناشناس https://daigo.ir/secret/8412366535 ارتباط با ادمین @Gerafist_8622. اینستاگرام: @shakh_nabat_1400
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇 ♥️ : : _ اونیکه دروغ گفت تو بودی نه من خودت و با من یکی نکن من همیشه واقعیت و گفتم. + رها بخدا شکر خوردم غلط کردم خودم نفهمیدم دارم چیکار با زندگیم می کنم. بخدا نفرینت من و گرفت اصلا هیچ کاریم درست در نمیومد _ من نفرینت نکردم یعنی چرا نفرین می کردم اما یک شب گذشتم و سپردم دست خدا به هرحال هر کاری تاوانی داره و شاید توام تاوان شکوندن قلب من و داری میدی + رها چیکار کنم دلم برات تنگ شده میخوام ببینمت جبران می کنم خواهش می کنم. برمی گردی بهم؟ دوباره رل بزنیم از نو بسازیم _ چه تضمینی میدی که اگر دوباره رل زدیم خیانت نکنی و نری؟ + قول میدم هرکاری بگی می کنم. حتی حاضرم خودم و بکشم. _ پس واسه اثبات هم شده خودت و بکش. + خوب اونوقت منی وجود نداره که، رها باور کن بدجور دلتنگتم من همون دختر کوچولو بامزه و خوشگل تو بغلم و می خوام نه اون‌ که چشماش تر بود و از شدت گریه قرمز _ به جاش تو همش خندیدی و شاد بودی فقط موندم چجوری میگی نفرینت کردم و کلی مشکل داری ببین به قول نیلوفر کسی رفته راه رفتن و خوب بلده + رها بیا ببینمت میای؟ _ یادت رفته؟همه.. + نه یادم رفته اما بیا هرجور شده بیا ببینمت آدرس سرکارمم برات می فرستم ببین میتونی بیای _ نمیتونم + رها بیا تروخدا بیا دلم برات تنگ شده لامصب _ قول نمیدم ولی ببینمت چیکار می تونم بکنم الانم کاری نداری؟ خداحافظ بدون مکث قطع کردم. به اندازه کافی شنیده بودم و بس بود. : :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇 ♥️ : : کمی گذشت. فکری به سرم زد بهتر بود برای کپی جزوه بیرون بروم. حرف هایم را سَبک سنگین کردم. مضطرب وارد آشپزخانه شدم اجازه گرفتن از مادرم کار دشواری بود. آن هم با کار هایی که من کرده بودم سر سوزنی بهم اعتماد نداشتند، این درحالی بود که آنها فقط از وجود محسن باخبر بودند و نه پسر های دیگر. شب مهمان داشتیم و مادرم سخت درتکاپو بود. تک سرفه ای کردم. _ مامان میگم من باید برم یه جزوه کپی بگیرم اگر میشه هم بهم پول بده هم بزار الان برم تا مغازه بسته نشده. باید بِبرم با خودم سر کلاس + رها وایسا بابات بیاد میگیره برات _ مامان چندوقت از اون ماجرا میگذره هنوز بهم اعتماد نداری؟ یبارم شده من و به حال خودم رها کن بابا من چیکار میخوام بکنم تو این چند دقیقه + رها من هرموقع بهت اعتماد کردم چوب اعتمادم و خوردم چرا یکاری میکنی بابات بیاد و دعوات کنه _ قول میدم هیچی نشه اوکی؟؟ + چی بگم اگر قبول نکنم که تا شب همینجا یه لنگه پا حرف خودت رو میزنی باشه برو ولی دیر نکنیا پولم از تو کیفم بردار با خوشحالی دویدم داخل اتاق اول از همه باید محسن را با خبر می کردم. پیام را نوشتم. _ محسن من دارم میام زیاد نمی تونم بمونم فقط سریع بیا منتظر جواب نماندم و به سرعت لباس هایم را تَنم کردم. به گوشی ام نگاه کردم آدرس را برایم فرستاده بود. بلد بودم و تقریبا یک خیابان با خانه امان فاصله داشت. هرچقدر نزدیک تر می شدم بغض گلویم متورم تر می شد انگار منتظر حرفی بود تا منفجر شود و سیل اشک هایم روانه صورتم شود. شماره اش را گرفتم. _ سلام سر کوچم بیا طبق معمول چندتا از دوستانش پیشش بودند خبری از ناراحتی در صورتش نبود و لبخند به لب داشت به سمتم آمد و به پشتش اشاره کرد حرکتی نکردم که دستم را گرفت و کشید. به گوشه ای رسیدیم که تکیه بر دیوار زد و خیره صورتم شد. + دلم برات تنگ شده بود _ منم + رها چقدر تغییر کردی بزرگ شدی _ گاهی دنیا اونطوری که تو می خوای طبق مراد دلت پیش نمیره دستش را نوازش وار روی صورتم کشید و بوسه ای به پیشونی ام زد. + رها بغض نکن خوب میدونم من مقصرم میدونم _ میخوای همین حرف هارو بزنی؟ آنقدر گفتی بیا بیا + رها فعلا که باهمیم خوب نمیخوام فعلا بیام ببینمت هنو زوده اونورا آفتابی نمیشم _ هرطور خودت می دونی + بریم اینجا کسی ببینمتون شر میشه _ تو برو منم میام گونه ام را بوسید و ازم رو گرفت و رفت. با کلافگی مشهودی پشت سرش راه افتادم. نزدیک دوستانش که شدم هر کدام تیکه ای بار محسن کردند و خندیدند. من اما خنثی نگاهی به آنها انداختم و از آنجا گذشتم، عقلم به قلبم فرمان می‌داد که اینبار هم می رود مبادا گذشته را کنار بگذری و از اول آن را اجرا کنی. به قول پرهام " محسن خودش هم تکلیف خودش را نمی داند اصلا نمی داند چند چند هست. " فکر و خیال تا خانه امان نداد. : :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇♥️🖇 ♥️🖇 ♥️ : : آن شب با وجود مهمان ها خوش گذشت. به گفته محسن من فقط زنگ می زدم و صحبت می کردیم. همدیگر را نمی دیدیم. یک رابطه خشک که فقط با مکالمه به سَر می شد و گاهی اصلا حِس نمی شد. محسن و پرهام باهم دعوایشان شده بود و دیگر دوستی بینشان نبود این را زمانی فهمیدم که پرهام قبل از تعطیلی مدارس به دیدنم آمد. محسن کاری کرده بود که پرهام که همیشه هوایش را داشت پشتش را خالی کرده بود. هرچه از پرهام خواستم علتش را بگوید فقط گفت " محسن اون آدمی‌ نبود که نشون میداد درست عین یه آشغال هم گند زد به خودش هم اطرافیانش " سَر در نمی آوردم اما هرچه که بود محسن رفیقی مثل پرهام را از دست داد. با فرا رسیدن سال نو درگیری هایم زیاد شد و حواسم از محسن پَرت، برخلاف پارسال امسال کمی حالم بهتر بود و خانه قلبم هم بو و عطر جدیدی به خودش گرفته بود. انگار خودم هم می دانستم این رابطه ای که دَرش هستم سر و ته ندارد. سر کلاس ها زیاد حضور نداشتم همین معلم ها را کُفری می کرد. قرار شده بود حداقل بعد از عید سر تمامی کلاس ها باشم. غیبت نمی کردم اما اکثرا گوشه ای از مدرسه تُشک می انداختیم و مبارزه می کردیم و به حرفه خوب کاراته می پرداختیم. دیگر نمی توانستم مقابله کنم با مخالفت هایشان پس تصمیم گرفتم در کلاس ها حضور داشته باشم. اما چه حضور داشتنی. سر کوچه مدرسه مغازه ای بود که شِیطونک می فروخت، من هم معلم ریاضی ام را دوست نداشتم و سر کلاس هایش حوصله ام سر می رفت. سه تا شیطونک خریدم برنامه ها داشتم. حالا که اصرار بر این بود که در کلاس ها حضور داشته باشم باید طور دیگر جبران می کردم. ردیف کناری و سمت چپ می نشستم و دو تا از دوست هایم هم کنار پنجره و در سمت راست می نشستند. تمامی بچه های کلاس من را می شناختند و خوب می دانستند که اگر من را لو بدهند خودشان بیچاره اند. قرار بر این شد که سر کلاس های خانم احمدی به جای گوش دادن به درس پی بازی کردن خودمون باشیم. + سلاممممم خریدی رها؟ : :
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗣 اطلاعیه 📣توجه توجه ♦️دوستان پرچم برای نیمه شعبان 🔸پویش هر خانه یک پرچم 🔹اهل این خانه مهدویست 🔺من مهدوی هستم 💚دوستان عزیز سلام ایام پر برکت ان شاءالله 🌸 این پرچمها برای فروش هست هر پرچم ۳۰ تومان دو پرچم ۵۰ تومان 😊 میتونید هر روز از ساعت ۹ تا ۳ برای تحویل به آدرس : خیابان عیوض خانی کوچه احسانی جنب گل فروشی کاتلیا موسسه امام رضا(ع) مراجعه کنید. ☎️۵۵۷۹۲۱۷۹ ☎️۵۵۷۹۲۱۸۹ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 #موسسه_امام_رضا_ع #مجموعه_شهید_عسگری 🔸https://eitaa.com/alreza72 🔹https://sapp.ir/alreza72 🔸https://www.instagram.com/qaasedac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود! با بنفشه ها نشسته‌ام سال‌های سال... صبح‌های زود.... 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ســـــــــلام 🌸 صبح قشنگ تون بخیر🌸 روزتـون پـر از خـیر و بـرکت🌸 تنتون سـالم و روزتــون قشنگ🌸 ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌ 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
. پیشاپیش میلاد با سعادت امام زمان (عج) مبارک باد💐 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سـلام صبحتون گلبارون🌼 🌼امیدوارم دلخوشی و شـادی 🕊مهمون خـونـه هاتـون 🌼سلامتی و آرامش در وجودتون 🕊وخـدا هر لحظه همراهتون باشه 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
از دردهای گذشته ات به عنوان سوخت استفاده کن، سوختی که تو رو به سمت آینده‌ای بهتر هدایت میکنه! 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☔️☔️☔️ 🌨مهربان که باشی خورشید از سمت قلب تو 🌥 طلوع خواهد کرد و صبح🌤 مگر چیست؟ جز لبخند مهربانت؟🥰 سلام دوستای خوبم 🌻روزتون سرشار از انرژی مثبت...🍃🍃 یه روز بیشتر فرصت نداریم .... برای جشن تولد آماده شدی🤔 .... جشن تولد بهترین بابایِ دنیا😍 عجل‌الله‌فرجه 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 📣📣📣عزیزان ... خودتون رو برای جشن تولد🎊🎉🎊🎉 💚مهربونترین و بهترین بابای دنیا💚 آماده کردین ⁉️⁉️⁉️ به انتظار امام زمان عجل‌الله‌فرجه نشستن خطاست ، به انتظار او باید ایستاد دوست خوبم ☺️با دقت بخوان و تفکر کن... 🔸مولایمان اميرالمؤمنين علی علیه‌السلام: ✨«مَن رَجاكَ فَلا تُخَيِّب أمَلَهُ»… اميد آن كس را كه به تو اميد بست، نااميد مكن.✨ ♦️ امام زمان امیدش به توست... حواست هست....⁉️ عجل‌الله‌فرجه ‎‌‌‌‌‌‎‌ ♦️ همزمان باجشن میلاد صاحب الزمان 🔶ششمین گردهمایی بزرگ بانوان 🔹 همراه با اجرای نمایش حورا 💚منجی می آید💚 💕جشن نیمه شعبان مبارک🌸🎊 ✨🌟//ولادت باسعادت آخرین مرد نجات، منبع خیر و برکات، مهدی موعود مبارک باد//✨🌟 🌟✨⚡️💥 💚 جشن شعبانیه 💚 📅 تاریخ : سه شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۱۶ ⏱ ساعت : ۱۴/۳۰ ✨مکان : سینما بهاران تلفن موسسه : ☎️۵۵۷۹۲۱۷۹ ☎️۵۵۷۹۲۱۸۹ 🎈🎀🎊🎉🎂🎉🎊🎈🎀 🔸https://eitaa.com/alreza72 🔹https://sapp.ir/alreza72 🔸https://www.instagram.com/qaasedac
🔴شب بعد از شب قدر از ارزشمندترین شبهاست! ✅شیخ حرّ عاملى(ره) از بزرگان اصحاب نقل مى‎کند که امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: 🌙«شبى که حضرت قائم(عج) در آن متولد شد، هیچ نوزادى در آن شب متولد نمى‎شود مگر این که مؤمن خواهد شد، 👈و اگر در سرزمین کفر متولد گردد، خداوند او را به برکت امام مهدى(عج) به سوى ایمان منتقل مى‎سازد.» ✅در نیمه شعبان زیارت حضرت امام حسین(علیه‎السلام) و همچنین زیارت امام زمان(علیه‎السلام) مستحب است. 🌺امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: «شب نیمه شعبان بهترین شب بعد از شب قدر است و خواندن دو رکعت نماز در شب نیمه شعبان بعد از نماز عشاء مستحب است، در رکعت اول بعد از حمد، سوره کافرون و در رکعت دوم بعد از حمد سوره توحید خوانده شود.» ✅غسل و شب زنده‎دارى و عبادت در این شب، فضیلت بسیار دارد، این شب در نزد خدا چنین مقامى دارد که ولادت با سعادت امام زمان(علیه‎السلام) در سحرگاه این شب واقع شده و بر عظمت و رونق آن افزوده است. ✅از جمله فضائل این شب این است که، از شب‎هاى مخصوص زیارت امام حسین(علیه‎السلام) است که صد هزار پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن حضرت را در این شب زیارت مى‎کنند. 📚پی نوشت ها: 1- توضیح المقاصد شیخ بهائى، ص 533. 2- اثباة الهداة، ج 7، ص 162. 3- اقتباس از کتاب المراقبات، نوشته عالم ربّانى و عارف صمدانى، مرحوم حاج میرزا جواد تبریزى، ص 79 🖇🌸⃟🕊🇮🇷჻ᭂ࿐✰ لطفا کانال ما رو به دوستان خود معرفی کنید🍃🌼 https://eitaa.com/joinchat/1380515964C706be45608
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」