eitaa logo
「شاخ ݩݕاٺツ」
430 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
201 فایل
﷽ شاخ نبات 🍯💛 تو دهه هشتادی هستی و لایق بهترین ها پس خوش بگذرون 🥰🧡 اینجا همون دورهمیه ‼️ . .دوستاتم بیار😉 لینک حرف ناشناس https://daigo.ir/secret/8412366535 ارتباط با ادمین @Gerafist_8622. اینستاگرام: @shakh_nabat_1400
مشاهده در ایتا
دانلود
بهونه تنها چیزیه که بین تو و هدفت وایستاده! 👤 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️زمستون یعنی برف یعنی پاکی و سپیدی و یکرنگی یعنی ناپدید شدن سیاهی و غم و ناامیدی 🌨زمستونـتون مبارک ♥️دلتون گرم 😊لبتون خندون 🌼🍃 پیرشدن به سن نیست به این است که: ورزش نکنی،عاشق نشوی،هدیه ندهی نرقصى ،محبت نکنی،مهمانی نروی پیری به سن نیست... به کیفیت دل است!! 🌼🍃 ☺😊آنچه که داری را با کسانی که کمتر از تو خوشبخت هستند سهیم شو...✌ شادی هایت را با آنان که به دلگرمی نیاز دارند تقسیم کن...🕊 ☀️امروز ... روز زندگیست❤️ فرصتی که بدست آورده ای قدر بدان🌷 🌼🍃 🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️هرچه بیشتر از دامنه‌هاى سرسبزِ عشق بالا بروى، زندگیت معنادارتر میشود، آوازهاى بیشترى در فضاى دلت مترنم خواهد شد و شور و سرمستىِ بیشترى را تجربه خواهى کرد. در اوج عشق، به نیلوفر تبدیل خواهى شد. در اوج عشق، به رایحه تبدیل خواهى شد. در این اوج است که دیگر مرگ و زمان و ذهن، معناى خود را از دست میدهند. و تو به جاودانگى استحاله مى‌یابى. در اوج عشق، مرگ بى‌معنا میشود. در اوج عشق، ترس و تشویش و اضطراب نیز، همچون سایه‌اى که در نور رنگ ببازد، محو میشوند. اگر ذهنِ مصلحت اندیش کنار گذاشته شود، اضطراب نیز با آن کنار گذاشته میشود و جاى آن را اعتماد و خرسندى و وصال پر می‌کنند. 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک 🏴🏴🏴🏴🏴 برنامه ایام فاطمیه : مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) 🕝 یک شنبه۴دی ساعت ۱۴:۳۰ 🕝 دوشنبه ۵دی ساعت ۱۴:۳۰ 🕝 سه شنبه ۶دی ساعت ۱۴:۳۰ ✨️مکان : میدان ابوذر / خیابان شهید عیوض خانی/ کوچه حسینیه (داخل کوچه)/ حسینه قدس ☎️۵۵۷۹۲۱۷۹ ☎️۵۵۷۹۲۱۸۹ ◾️◾️◾️◾️◾️ 🔸https://eitaa.com/alreza72 🔹https://sapp.ir/alreza72 🔸https://www.instagram.com/qaasedac 🔹https://eitaa.com/joinchat/1380515964C706be45608
تصورات قبل از 👇👇 👈 کم کم از بین می رود❌ عشق مانند نهالی است که اگر مورد توجه واقع شود به درخت تنومندی تبدیل می شود که خودش را به شکل ، ، و نمودار می کند. چهره عشق تغییر می کند، ولی خودش پابرجاست👌 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺧﻮﺍﺳﺖ: ﯾﮏ ﮔﻞ ﻭ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺍﻣﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ ﯾﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﻭ ﯾﮏ ﮐﺮﻡ ﺑﻮﺩ 🦋ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻬﯽ نمی کند ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺖ ... ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﺭ ﮔﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﯾﯿﺪﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﮐﺮﻡ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺍﯼ زیبا شده بود 🦋ﺍﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﺪ ﻭ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﯾﺪ... ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﯿد ... ﺧﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﻓﺮﺩﺍﯾﻨﺪ.... 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به زبان خودمونی و روان .... 🛑 ویژه کودک و نوجوان 🛑 ❓چی شد که به خونه حضرت زهرا س حمله کردن؟ ❓چرا حضرت فاطمه س دفاع کرد از امام علی ع ، چرا خود امام علی باهاشون حرف نزد؟ ❓چرا حضرت زهرا س گفتن شبانه من را غسل و کفن و دفن کن و کسی را خبر نکن 😭❓ این کلیپ رو حتما حتما به کودک و نوجوان خودتون نشون بدین و تاریخ بدون تحریف رو به دست نسل بعدی مون برسونیم... (البته جوانان هم خیلی از این کلیپ استقبال کردن) 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
تقدیم به شما دوستان عزیزم 💚💛💜 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 اختلال بوجود آمده در پیام رسان ایرانی ایتا در شب گذشته حاصله حمله سایبری بود که توسط جوانان نخبه ایرانی خنثی شد پس از استقبال گسترده مردم از پیام رسان ایرانی ایتا ،حالا دشمنان بدنبال تخریب این پلتفرم موفق با حملات سایبری هستند. 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️ اولین برف زمستانی تهران 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
BQACAgUAAxkBAAFBJIJhSJQkYil0vRnhWO5bZv8ePfhnRAACzwMAAte6KVZ2DXI1virrySAE.attheme
255.9K
گلکسی 🌌 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
🍂 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
BQACAgUAAx0CQwvL0AACQUdhpkAdWqJSXahwsFfq20MHcHOKqQAC-AEAAt4cCFQkhnbl6OUtQSIE.attheme
96.9K
ماشین 🚘💙 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
🍂 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 گفت دانایی که گرگی خیره سر.. هست پنهان در نهاد‌‌ هر بشر.. لاجرم جاریست پیکار سترک.. روز و شب ما بین انسان و گرگ.. زورو بازو چاره این کار نیست.. صاحب اندیشه داند چاره چیست.. 🌗شبتون شهدایی 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「شاخ ݩݕاٺツ」
داستان #اغشام_گلین💕💕 #قسمت_دوم- بخش ششم خیلی عصبانی شده بودم و داشتم فکر می کردم نه من اجازه نمیدم
داستان 💕💕 - بخش اول قلیچ خان منو با عجله گذاشت درِخونه و گفت :ببخش باید برم بیمارستان ..مهرداد حالش بده .... گفتم : تو اصلا نگران من نباش هر کاری لازمه بکن ...برو به امید خدا خوب میشه ؛؛ولی به منم خبر بده .... دستشو بلند کرد و در حالیکه به من نگاه نمی کرد با سرعت رفت .دلم براش سوخته بود وقتی ناراحت می شد انگار دنیای منم سیاه می شد گریه ام گرفت .... فرخنده درو باز کرد ..تا وارد شدم ... با تعجب دیدم آی گوزل اونجاست..فورا اشکم رو پاک کردم و به زور یک لبخند زدم اومد جلو و سلام کرد و گفت : ببخشید بی خبر اومدم .. گفتم : این حرفا چیه خوش اومدی عزیزم ... پرسید : دایی نیومد ؟ گفتم : حالا تو بگو از این طرفا ؟ داییت براش یک اتفاقی افتاده رفت به سوار کارش سر بزنه ...ببینم تو خبر داری چی شده؛؛ درست فهمیدم ؟ گفت : آره می دونم مامانم منو فرستاده دلواپس دایی بود .. گفتم : چرا خودشون تشریف نیاوردن ؟ گفت :آخه اول باید شما رو آیاق آشما کنن .. به فرخنده با اشاره گفتم چای و شیرینی بیار ..و خودم لباس عوض کردم و برگشتم ... فورا پرسید : نیلوفر خانم جریان چی بوده ؟ گفتم : تو چی شنیدی عزیزم ؟ گفت : نمی دونم مامان می گفت دایی رفته خونه ی آتا کلی حرف زده ..و گفته کسی که باعث مرگ بولوت شده باشه رو می کشه خیلی عصبانی بوده ... آنه نگران شده و همش گریه می کنه و برای دایی دلواپسه ... داستان 💕💕 - بخش دوم گفتم : آی گوزل به من میگی جریان چیه ؟ بزار منم بدونم ..چرا قلیچ خان اجازه نمی ده برم آنه رو ببینم .. ما که اونجا بودیم عروسی مون هم اونجا بود ..مشکل چیه ؟ گفت : آخه جریان مفصله ..کسی دیگه حرفشو نمی زنه .. منم اجازه ندارم به شما بگم ...ولی دایی راست میگه شما نرو اونجا صلاح نیست ..کسی هم از چشم شما نمی ببینه ... مامان می خواد برای شما آیاق آشماق بگیره .. پرسیدم : یعنی چی ؟ فارسی بگو ... گفت : یعنی شما رو مهمون کنه به خونه ی ما ...قراره آنه هم بیاد اونجا ؟ گفتم : ببین خودت رو بزار جای من؛ می خوام بدونم بینشون چه اتفاقی افتاده یکم برام بگو ... گفت : همین قدر بدونین که اختلاف زیادی بین خانواده ی ما و بچه های آی جیک هست .. زن خوبی نیست ..ولی آتا نمی خواد قبول کنه ..ازش پشتیبانی می کنه .... گفتم : مشکلش با من چیه ؟ گفت : دایی کی میاد ؟ شما می دونین ؟ گفتم : نه ..نمی دونم ..وقتی حال بولوت بد میشه و سوار کارشو می زنه زمین اونم بد جوری صدمه می ببینه ؛؛ خدا کنه خوب بشه تا داییت بیشتر از این عذاب نکشه ....اون به این زودی ها نمی تونه بولوت رو فراموش کنه داستان 💕💕 - بخش سوم گفت : می دونم چون به شما هدیه داده بود ..شنیدم دوساعت کنار اسب گریه کرده بوده .. آلپ ارسلان می گفت : .... پرسیدم اون کیه ؟ گفت : برادر من با دایی کار می کنه ... گفتم تو به کسی گفتی قلیچ خان اون اسب رو داده بود به من ؟ گفت : نه به خدا اصلا یادم نبود به هیچکس نگفتم .. ولی آقچه گل حتما گفته ..اما فکر نمی کنم ربطی داشته باشه .... پرسیدم : ممکنه حدس داییت درست باشه ؟ گفت : نه بابا ..نمی دونم؛؛ آخه دایی آدمی نیست که بی خودی حرف بزنه ... راستش من اومدم ببینم شما می تونین تو درس بهم کمک کنین ؟ در حالیکه متوجه شدم گوزل داره حرف رو عوض می کنه به روی خودم نیاوردم و گفتم : چه درسی ؟ گفت : ریاضی و فیزیک ... گفتم : آره عزیزم بیا بهت یاد میدم ..خونه ی شما چقدر از اینجا فاصله داره ؟ گفت : زیاد نیست نزدیکه ...پس مزاحمتون میشم ... اگر دایی اومد بگین مامانم گفت یک سر بیاد خونه ی ما ... آی گوزل که رفت آشوبی تو دل من به پا شده بود .. می خواستم از جریان سر در بیارم ...ولی دلم نمی خواست بیشتر از این خودمو مشتاق نشون بدم .. ترسیدم به مادرش بگه و برای من بد بشه ...ولی می فهمیدم که موضوع به این سادگی ها نیست ... قلیچ خان خیلی دیر وقت اومد خونه ..و من منتظرش نشسته بودم .... پیاده شدیم ...به من گفت : با من بیا ... @shakh_nabat_1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا