🌸🌸🌸🌸🌸
بگرد نگاه کن
پارت390
لبم را گاز گرفتم.
–بیچاره ها، خدا خیرشون بده، البته توام می ری بیرون کسی رو مبتلا نکنی، حواست باشه.
دست هایش را از هم باز کرد.
–کی رو مبتلا کنم؟ به جز خودم دیگه کسی تو خونه نیست. ماشینم دارم و نمی خوام با وسیله عمومی برم که. جایی هم واسه خریدی چیزی بخوام برم دوتا ماسک می زنم.
بعد نگاهی به خانمی که تختش درست روبروی تخت من بود انداخت .
–اون حالش خیلی بده، آی،سی،یو جا نیست وگرنه الان باید اون جا می بردیمش. موبایلش را از جیبش بیرون آورد رو به من گفت:
–من گوشیم رو می ذارم زیر سرش که صوت قرآن براش پخش کنه، اگه کسی پرسید بگو که من گذاشتم البته به پرستارا میسپرم که دست نزنن.
نگاه سوالیام را به چشمهایش دادم.
–برای چی؟ گوشیت لازمت می شه، اگه خاموش شد چی؟
–شارژش پره، می زنم رو تکرار که اگه تموم شد دوباره از اول بخونه. صداشم کم می کنم که بقیه اعتراض نکنن.
موبایل را که زیر سر بیمار گذاشت به طرفم برگشت تا خداحافظی کند.
با تردید پرسیدم:
–اون می خواد بمیره؟
ماسکش را پایین کشید و لبخند زد.
–دعا کن حالش خوب بشه، صدای قرآن باعث می شه اذیتش نکنن.
–کیا؟!
دستش را برای خداحافظی بالا آورد.
–کلی گفتم.
فکرم درگیر حرف های هلما بود. تقریبا در عرض دو سه سال همه چیزش را از دست داده بود. خستگی و ضعفی که داشتم باعث شد پلکهایم روی هم بیفتد.
چند ساعتی از ظهر گذشته بود و چشمم به در بود. علی گفته بود که می خواهد برای دیدنم بیاید ولی خبری نبود.
بر خلاف انتظارم به جای علی هلما وارد اتاق شد و به همه سلام کرد. نایلونی که در دستش بود را روی میز کناریام گذاشت و حالم را پرسید و به همهی بیماران سرکشی کرد. بعد کنار تختم ایستاد و دستش را داخل نایلون برد.
–پاشو، پاشو بشین، باید یه کاری کنی؟
با تعجب نگاهش کردم.
–چی کار؟!
محبت آمیز نگاهم کرد.
–این قرآن رو آوردم که بخونی. قرآن را از داخل نایلون بیرون آورد و روی میز گذاشت.
–وضو بگیر و موقع خوندن انگشتت رو روی آیهها بکش، اگرم سختته، بازش کن و به آیههاش فقط نگاه کن.
نگاهی به قرآن انداختم.
–تو گوشیم برنامه ش رو دارم.
–اون مجازیه، واقعیش تاثیرش بیشتره. روزی نیم ساعتم بخونی خوبه، می تونی بین ساعتای صبح تا شب تقسیم کنی که خسته هم نشی. بقیهی روز رو هم ادعیه بخون یا گوش کن، به خصوص حدیث کسا.
شنیدن این حرف ها از دهان هلما برایم باور کردنی نبود.
هلما برایم ظرفی آورد تا همان جا روی تخت وضو بگیرم. بعد هم رو به مریض ها کرد و همان حرف ها را برای آنها هم تکرار کرد و ادامه داد:
–با آه و ناله چیزی درست نمی شه، اگه آه و ناله هم دارید ببرید پیش خدا. اگه کسی می خواد بگه تا کمکش کنم وضو بگیره، دیگه همه تون توی گوشیهاتون قرآن و دعا دارید دیگه، اگرم ندارید برنامه ش رو نصب کنید.
همه مبهوت نگاهش میکردند.
هلما به طرف بیماری که گوشیاش را زیر سرش گذاشته بود رفت و با رضایت نگاهش کرد و موبایلش را برداشت و زمزمه کرد:
–حالا برات حدیث کسا می ذارم. دوباره گوشی را سرجایش گذاشت و رو به من گفت:
–چیزایی که گفتم رو به نیت شفای این مریض بخونی بهتره. بعد از رفتنش بیماری که تختش نزدیک تخت من بود گفت:
–این اومده این جا به پرستارا کمک کنه یا مریضا رو به راه راست هدایت کنه؟ این جام ولمون نمی کنن.
لبخند زدم و قرآن را باز کردم.
لیلافتحیپور
.•°``°•.¸.•°``°•
•.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
#اطلاعیه
#توجه #توجه
✅موسسه امام رضا(ع) برگزار میکند:
دوره آموزش و توانمندسازی فعالین فرهنگی و اجتماعی
🟡زمان : سه شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۱۷
🟢ساعت : ۱۴ الی ۱۷ عصر
🟣مکان : موسسه امام رضا(ع)
🔴کلاس کاملا رایگان میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر با موسسه تماس حاصل نمایید.
☎️۵۵۷۹۲۱۷۹
☎️۵۵۷۹۲۱۸۹
#مجموعه_شهید_عسگری
#موسسه_امام_رضا_(ع)
🌱🌷🌱
🔸 @alreza72
لطفا کانال های ما رو به دوستان خود معرفی کنید🍃🌼
@shakh_nabat_1400 شاخ نبات
@amamreza400 شکوفه ها
@goodsenseofife_99 حس خوب زندگی
♦️سلام امام زمانم
🔹خورشید با اجازه ی رویت طلوع کرد
🔹قلبم سلام گفت و تپیدن شروع کرد
🔹آقای مهربان غزل های من سلام
🔹باید که در برابر اسمت رکوع کرد
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
#دو_خط_شعر
فقط اونجا که اخوان ثالث میگه:
"فراق از عمر من میكاهد
ای نامهربان، رحمی..."
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
محبوبِ من
در دنیا جز شما خبری نیست!
شما تنها خبرِ خوش این عالمید...
أللَّھُـمَ؏ـَجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج ✨
🍃🌸
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
از هر جایی که هستی شروع کن
از هر آنچه داری استفاده کن
هر کاری که میتوانی انجام بده🌱
🍃🌸
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
خدایا🙏😇
بودنت معجزه میکنه برام
وقتی که دل نگرونم و آرومم میکنی
وقتی که راهی نیست وراهی نشونم میدی وقتی که هیچ امیدی نیست
و تو میشی تنها امید من
🍃🌸
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
🌺یه روزایی هست؛
🌳آدم اینقدر حالش خوبه
🌺که هیچ اتفاقی نمیتونه
🌳حال خوبشو خراب ڪنه !
🌺از این روزا
🌳واسه همتون آرزو میڪنم
🌺سلااااااالم حال دلتون خوب
🌳روزتون عااااااالی
🍃🌸
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
💐 حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمیگردد.
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و میروند و همیشگی نیستند.
به این سالها که به سرعت برق گذشتند
به جوانی که رفت
به میانسالی که میرود
حواست باشد به کوتاهی زندگی
به پاییزی که رفت
زمستانی که دارد تمام می شود 🌧
کم کم
ریز ریز
آرام آرام
زندگی به همین آسانی می گذرد.
ابرهای آسمان زندگی
گاهی می بارد
گاهی هم صاف است
بدون ابر بدون بارندگی
هر جور که باشی ...💐💐
🍃🌸
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
عشق واقعی پیدا نمیشه بلکه ساخته میشه ...
🍃🌸
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
چون می گذرد
غمی نیست ...!!!
🍃🌸
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
امروز خوبتر باش
برای خودت
برای همه
برای زمینی که به خوب بودن
نیاز داره …
🍃🌸
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
نداشتن انتظار از دیگران
دلیل آرامشت خواهد بود !
🍃🌸
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
#تربیت_رسانه
📵 #آنلاین_شبانه
📵 نوجوانی که مدام #آنلاین است ، روزهای هفته دیرتر می خوابد و درپایان هفته دیرتر بیدار می شود و در مجموع ، کمتر می خوابد.
📵 این کمبود ، اگر #مزمن شود ، در نوجوان مشکلات تنظیم خلق ، اختلال در یادگیری و حافظه ، عملکرد تحصیلی ضعیف ، تاخیر و غیبت از کلاس را ایجاد می کند.
📵 باوجود #رسانه_های_جدید ، دیگر مفهومی بنام #شب نداریم . دستاورد تمدین جدید برای بشر ، از بین رفتن شب است
📵 به گفته محققان ، تحریک مغز در شب باعث تغییر و اختلال در ترشح #ملاتونین بعنوان هورمون خواب می شود و به کیفیت خواب شبانه صدمه می رساند.
📵پس تلفن همراه را در ساعات پایانی شب ، #فراموش کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید.
@shakh_nabat_1400
🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」