eitaa logo
کانال شاخه طوبی
14.7هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
59 فایل
اولین کانال نشر آثار حضرت علامه حسن زاده آملی و شاگردان ایشان در ایتا و تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
: ✨✨🌷 ✍️ تا با اصل خود اُنس نگرفته ای و به خوی او درنیامده ای ، انسان نیستی . 📗 ۴۰۷ 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
✍️ حدیثی که حضرت علامه حسن زاده آملی (ره) خیلی روی آن تاکید داشتند و آن را بیان می فرمودند : 🔸قیس‌‌بن‌‌عاصم میگوید: با عدّه‌اى از بنى تمیم بر رسول خدا وارد شدم. پس عرض کردم: «اى نبى خدا! ما را نصیحتى کنید که از آن استفاده کنیم، چون ما قومى هستیم که در بیابانها زندگى میکنیم. رسول خدا فرمود: اى قیس! با هر عزّتى ذلّتى است و با زندگى دنیا مرگ است و با دنیا آخرت است. و هر چیزى حسابگرى دارد و بر هر چیز مراقبى است... 🔸و اى قیس! تو ناچار هستى از قرینى که با تو دفن میشود و او زنده است و تو با او دفن میشوى درحالیکه تو مرده‌اى. پس اگر آن قرین تو بزرگوار باشد، تو را گرامى میدارد، و اگر لئیم باشد، تو را وا میگذارد و به دادت نمیرسد. پس او با تو محشور میشود و تو هم مبعوث نمیشوى مگر با او؛ و سؤال نمیشوى مگر از او؛ پس قرار مده او را مگر قرین صالحى. پس اگر خوب بود، با او مأنوس و دلخوش میشوى و اگر بد باشد، هیچ مشکلى براى تو نیست جز از ناحیه‌ى او؛ و آن قرین، فعل و کردار تو است. 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
4_297669198144867160.MP3
1M
به علت ضعیف بودن نت ضمن عذرخواهی دیر ارسال شد صوت جزء
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ ۴ روز تا محرم... با نسیم روضه ی ارباب عالم زنده ام من برای دیدن ماه محرم زنده ام... 😔 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🏴کانال شاخه طوبی 🏴 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
إلهی، تا کنون خودم را بر منبر گوینده می پنداشتم و حضّار را مستمع، ولی اکنون می بینم گوینده تویی و من و مستمع، هر دو، مستمعیم. فراز ۳۹۷ @shakhehtoba
: ✨✨🌷 ✍️ الکمالات و الخیرات کلّها نور ، و اکمل الانوار معرفة الله سبحانه : (همه کمالات و همه خوبی ها نور هستند و کاملترین نورها ، معرفت خدای سبحان است ). 📗 ۴۲۲ 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامه ها بر نامه ها ۲ طفلان مسلم ای عجوز ما دوطفل خرد و غریب هستیم. راه را نمی‌‌شناسم.تاریکی شب مارا فرو گرفته است، امشب ما را به مهمانی بپذیر.چون صبح شود، روانه شویم. زن گفت: شما کیستید ای حبیبان من؟ که من بوی خوش بسیار شنیده ام، اما بویی خوش‌تر از بوی شما استشمام نکرده‌ام. گفتند: ای پیرزن! ما از عترت پیغمبر تو محمّدیم. از زندان عبیدالله گریخته‌ایم. عجوز گفت: ای دوستان من! مرا دامادی فاسق است، در واقعه‌ی کربلا حاضر بوده است. می‌ترسم شما را در این‌جا بیابد و به قتل رساند. گفتند: همین امشب تا هوا تاریک است، می‌مانیم و چون روشن شود به راه می‌افتیم. گفت: برای شما طعامی آورم. آورد بخوردند و آب بنوشیدند. به رختخواب رفتند. برادر کوچک، بزرگتر را گفت: ای برادر! امیدواریم امشب ایمن باشیم. نزدیک من آی تا تو را در آغوش بگیرم و تو مرا در آغوش گیری. ومن تو را ببویم و تو مرا ببویی. پیش از این که مرگ میان ما جدایی افکند. هم‌چنین یک‌دیگر را در آغوش گرفتند و خفتند. چون از شب پاسی بگذشت، داماد آن پیرزال آمد و در را آهسته بکوفت. عجوز گفت: کیست؟ گفت: من فلانم . گفت: در این ساعت شب چرا آمدی؟ که وقت آمدن تو نیست. گفت: وای بر تو در بگشای پیش از اینکه عقل از سر من پرواز کند. زن گفت: وای بر تو. تو را چه بلایی افتاده؟ گفت: دو طفل خرد از زندان عبیدالله گریخته‌اند. ادامه دارد.... 🏴کانال شاخه طوبی 🏴 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامه ها برنامه‌ها ۲ طفلان مسلم و منادی ندا کرده است هرکس سر یک تن آن‌ها بَرَد هزار درهم جایزه بستاند، هرکس سر هر دو تن آورد دو هزار درهم. من در پی آن‌ها تاخته و مانده و کوفته شده‌ام اسبم را مانده کردم چیزی به چنگ نیاوردم. عجوز گفت: ای داماد! بترس از این‌که محمد روز قیامت دشمن تو باشد. گفت:وای بر تو که دنیا خواستنی است و حرص مردم برای آن است. زن گفت:دنیا را چه می‌کنی اگر آخرت با آن نباشد؟ گفت سعد: حمایت می‌کنی از آن دو ،حال آن‌که مطلوب امیر نزد توست؟ برخیز که امیر تو را می‌خواند. زن گفت: امیر را با من چه‌کار که پیرزنی هستم در این بیابان! گفت: من طلب می‌کنم در را بگشای تا شب را بیاسایم چون صبح شود، بیندیشم در طلب آنان به کدام راه باید رفت؟ پس در را گشود و طعام و آب آور بیاشامید و بخورد. نیمه شب صدای آن دوطفل را بشنید و برخاست. به‌سوی آن‌ها آمد مانند شتر مست برآشفته و بانگی چون گاو برآورد و دست به دیوار می‌کشید تا دستش به‌پهلوی پسر کوچک‌تر رسید. پسر گفت:کیستی؟ او گفت: من صاحب خانه‌ام، شما کیستید؟ پس آن طفل برادربزرگتر را بجنبانید و گفت: ای دوست برخیز قسم به خدا آن‌چه می‌ترسیدیم در آن واقع شدیم. مرد به آن‌ها گفت: شما کیستید؟ گفتند: ای مرد اگر راست گوییم ما را امان میدهی؟ گفت: آری. گفت امان از طرف خدا و رسول و پناه خدا و رسول؟ گفت:آری گفتند: محمدبن عبدالله گواه باشد؟ گفت: آری گفتند:خدای را بر آن‌چه گوییم وکیل و شاهد باشد؟ گفت:آری. گفتند: ما از عترت پیغمبر تو محمدیم، از زندان عبیداله گریخته‌ایم، از کشته شدن. ادامه دارد.... 🏴کانال شاخه طوبی 🏴 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
إلهی، شاه به خیال شاد است و حسن به عقل. فراز ۳۹۸ @shakhehtoba
🔻پيامبر اکرم ص فرمودند: إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لاتَبرُدُ أبَدا ؛شهادت حسين عليه السلام آتشى دردل مؤمنان درانداخته است كه هرگز سردنخواهد شد. (مستدرك الوسائل،ج10،ص318) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🏴کانال شاخه طوبی 🏴 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
نامه‌ها برنامه‌ها ۲ طفلان مسلم از زندان عبیدالله گریخته‌ایم، از کشته شدن. گفت: از مرگ گریخته‌اید و در مرگ واقع شده‌اید. الحمدالله که بر شما دست یافتم. پس برخاست و بازوهای آنها را ببست. هم‌چنان دست‌بسته بودند تا صبح. و چون فجر، طالع شد بنده‌ی سیاه را که نامش فلیح بود بخواند و بگفت: این دو پسر را بردار و کنار فرات برو گردن زن، سر آنها را برای من بیاور تا نزد عبیدالله برم، دو هزار درهم جایزه بستانم. آن غلام شمشیر برداشت و دو طفل را روانه کرد و پیشاپیش می‌رفت، چیزی دور نشده بود که یکی از آن دو گفت: ای سیاه ، سیاهی تو شبیه به سیاهی بلال موذن رسول خدا است. سیاه گفت: مولای من، مرا به کشتن شما امر کرده است، شما چه کسی هستید؟ گفتند: ای سیاه! ما عترت پیغمبر تو هستیم. محمد از عترت پیغمبر تو هستیم ، محمد، ما از زندان عبیدالله از کشته شدن گریخته‌ایم، این پیر زال ما را مهمان کرد و مولای تو کشتن ما را می‌خواهد. (ای قربان این غلام سیاه! خدایا دیگر خجالت می‌کشیم‌ به طفلان مسلم پناه ببریم . ما به همین غلام سیاه پناه می‌بریم.) سیاه بر پای آنها افتاد و می‌بوسید و می‌گفت: جان من فدای جان شما، روی من سپر بلای شما. ای عترت پیعمبر برگزیده‌ی حق! قسم به خدا نباید کاری کنم که محمد روز قیامت خصم من باشد. ادامه دارد.... 🏴کانال شاخه طوبی 🏴 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
🌹🌹بر تو باد به تلاوت قرآن و عمل به آن:✨✨ ✍️امام علی (ع) به فرزندش ابن حنیفه وصیت فرمود : « بر تو باد به تلاوت قرآن و عمل کردن به آن ، و بدان که درجات بهشت به عدد آیات قرآنند ، پس چون روز قیامت شود به قاری قرآن گفته می شود بخوان و بالا برو .» 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
نامه‌ها برنامه‌ها ۲ قسم به خدا نباید کاری کنم که محمد روز قیامت خصم من باشد پس دوید و شمشیر را به کناری بینداخت و خود را در فرات افکند، شنا کنان به جانب دیگر رفت مولای او فریاد برآورد: ای غلام نافرمانی من کردی گفت: من فرمان تو بردم تا نافرمانی خدا نمی‌کردی، اکنون که نافرمانی خدا نمودی از تو بیزارم پسر خودش را هم خواند و دستور داد آن پسریست و پسر را بگیر و کنار فرات برو و گردن بزن و سر آن.ها بیاور پسر شمشیر برگرفت پیشاپیش آن دو طفل می‌رفت. چیزی دور نشده بود که یکی از آن‌ها بدو گفت: ای جوان چه اندازه می‌ترسم بر این جوانی تو از آتش جهنم جوان گفت: ای دوستان! شما کیستید؟ گفتند: ما از عترت پیغمبر تو محمدیم، پدر تو کشتن ما را می‌خواهد پس آن جوان به پای آن‌ها افتاد و می‌بوسید و همانند غلام سیاه بگفت و شمشیر را انداخت و خود را از فرات افکند و بگذشت به جانب دیگر آخی آن مرد،گفت: قتل شما را هیچ‌کس به عهده نگیرد جز من شمشیر را برداشت و پیش آن‌ها رفت. وقتی به فرات رسید، شمشیر را از نیام بیرون کشید. چون دیده‌ی آن دو طفل به شمشیر افتاد، اشک در چشمان‌ آن‌ها بگردید و گفتند: ای پیرمرد ما را به بازار ببر و بفروش، بهای ما را برگیر و مخواه دشمنی محمد را فردای قیامت. گفت: نه، ولکن شما را می‌کشم و سرتان را برای عبیدالله می‌برم و دو هزار درهم جایزه می‌گیرم. گفتند: ای پیرمرد! خویشی ما را با پیغمبر مراعات نمی‌کنی گفت: شما را با رسول خدا خویشی نیست گفتند: ای پیرمرد! پس ما را نزد عبیدالله بر تا خود او هر حکمی که خواهد در باره‌ی ما کند. گفت: به این رهی نیست باید تقرب جویم نزد او به ریختن خون شما گفتند: ای پیرمرد! به خردی و کوچکی ما دلت نمی‌سوزد؟ گفت: خدای تعالی در دل من رحم قرار نداده گفتند: ای پیر مرد! اکنون که ناچار ما را می‌کشی بگذار چند رکعت نماز بخوانیم گفت هر چه خواهید نماز گزارید اگر شما را سودی داشته باشد پس هر کدام چهار رکعت نماز گذاشتند، چشمان خود را سوی آسمان بلند کردند و گفتند: یا حی و یا حکیم یا احکم الحاکمین گفت:بیننا و بینه بالحق لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم 🏴کانال شاخه طوبی 🏴 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
اگر چه دامنم آلوده است اما قبولم کن فقیرم،بی پناهم،بی کسم آقا قبولم کن نه محض خاطر بی ارزشی مانند من آقا مرا محض رضای مادرت زهرا قبولم کن ⚫️فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد⚫️ 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 @shakhehtoba