آنگاه توجه داشته باش در تناظر احکام زمان ها و تطابق شان. پس میقات امت ختمی محمدیه در حج و مناسک آن در دهه ی اول ذی الحجه قرار گرفته است. فتدبّر!
مؤثر 124 –کتاب "مآثر آثار
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
🍀 @Shakhehtoba 🍀
هدایت شده از آرشیو کانال
آداب حج
شبلى به حج رفته بود و پس از انجام اعمال حج به حضور امام سيدالساجدين عليه السلام مشرف شد، امام عليه السلام از وى پرسيد:
اى شبلى حج گزاردى ؟ شبلى : آرى يا ابن رسول الله .
امام عليه السلام : زمانى كه به ميقات فرود آمدى آيا نيّت كرده اى كه جامه معصيت را از خود به در آوردى و جامه طاعت پوشيدى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : زمانى كه از جامه خود برهنه شدى آيا نيّت كردى كه از رياء و نفاق برهنه شدى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : زمانى كه غسل كردى آيا نيت كردى خويشتن را از بدى ها و گناه ها شستشو دادى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آيا خويشتن را پاكيزه كردى و احرام بستى و عقد وقت حج بستى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام : زمانى كه خود را پاكيزه كردى و عقد بستى آيا نيّت كردى كه آن چه را خداوند متعالى حرام كرده است ، بر خويشتن حرام كرده اى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام زمانى كه عقد حج بستى آيا نيت كردى كه هر عقدى براى غير خداوند عزّوجلّ است گشودى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : خويشتن را پاكيزه نكردى و احرام نبستى و عقد حج نبستى .
امام عليه السلام فرمود: آيا داخل ميقات شدى و تلبيه گفتى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام آن گاه كه داخل ميقات شدى آيا نيت كردى كه به نيت زيارت داخل شدى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه دو ركعت نمازگزاردى نيّت كردى كه به خداوند متعال به بهترين اعمال و بزرگترين حسنات عباد كه نماز است تقرب جستى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه تلبيه گفتى آيا نيت كردى كه براى خداوند به هر طاعتى گويا شدى و از معصيت او خود را بازداشتى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : در ميقات داخل نشدى و نماز نخواندى و تلبيه نگفتى (تلبيه ::لبيك گفتن ).
سپس امام عليه السلام فرمود: آيا در حرم داخل شدى و كعبه را ديدى و نماز خواندى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام : آن گاه كه داخل حرم شدى آيا نيت كردى كه بر خود هرگونه عيب اهل امت اسلام را حرام كرده اى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه به مكه رسيدى و كعبه را ديدى و دانستى كه آن خانه خدا است آيا قصد خداوند سبحان كردى و از غير او بريدى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : پس نه داخل مكه شدى و نه داخل حرم .
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
🍀 @Shakhehtoba 🍀
سپس امام عليه السلام فرمود: آيا طواف بيت را به جاى آوردى و اركان را مس كردى و عمل سعى را انجام دادى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام : آن گاه سعى كردى آيا نيت كردى كه از همه گريختى و به سوى خداوند فرار كردى و صدق اين نيّتت را علاّم الغيوب شناخت ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : نه طواف بيت كردى و نه سعى به جا آوردى .
سپس امام عليه السلام فرمود: آيا در مقام ابراهيم عليه السلام وقوف كردى و در آن مقام دو ركعت نماز گزاردى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام در اين هنگام صيحه اى برآورد كه نزديك بود از دنيا مفارقت كند سپس فرمود: آه آه كسى كه به مقام قرب رسيده و با خدا مصافحه كرده كجا است . حق تعالى با آن عظمت و جلال مسكينى را به اين مقام برساند آيا جايز است بر او كه حرمت چنين پروردگار مهربان را ضايع كند؟ هرگز چنين نيست كه كسى با خدا مصاحفه كند بعد از آن مخالفت او را جايز داند. پس از آن فرمود:
آن گاه كه در مقام ابراهيم ايستادى آيا نيّت كردى كه بر انجام هر طاعت ايستادى ، و پشت به هر معصيت كردى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز گزاردى آيا نيّت كردى كه چون نماز ابراهيم عليه السلام نماز گزاردى ؟ و به نمازت بينى شيطان را به خاك ماليدى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : در مقام نايستادى و در آن نماز نخواندى .
پس از آن فرمود: آيا بالاى چاه زمزم برآمدى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام : آن گاه كه بر بالاى چاه زمزم برآمدى آيا نيّت كردى كه بر طاعت برآمدى و چشمت را از معصيت پوشاندى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آيا سعى ميان صفا و مروه را به جاى آوردى و در ميان آن دو مشى و تردّد داشتى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام : از سعى ميان صفا و مروه آيا نيّت كردى كه در ميان خوف و رجايى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : پس نه سعى كردى و نه مشى و تردّد بين صفا و مروه .
پس از آن فرمود: آيا از مكه خارج شدى و به منى رفتى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام : به منى رفتى آيا نيت كردى كه مردم را از زبان و دل و دست خود ايمن گردانيدى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : پس به منى نرفتى .
بعد از آن امام عليه السلام فرمود: آيا در موقف عرفه وقوف كردى ؟ و بر جبل الرحمة برآمدى ؟ و شناختى و خداوند متعالى را در جبل الرحمة و جمرات خواندى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام : در موقف عرفه آيا معرفت حق سبحانه و تعالى و اطلاع او را بر سرائر و قلب خود شناختى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : بر جبل الرحمة كه بالا رفته اى آيا نيّت كرده اى كه خداوند هر مؤ من و مؤ منه را رحمت مى كند؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آيا به مزدلفه (مشعر) رفتى ؟ و از آنجا سنگ ريزه ها از زمين بركندى ؟ و مشعر الحرام مرور كردى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام : آن گاه كه در مزدلفه مشى مى كردى و از آن سنگ ريزه ها بر مى كندى آيا نيّت كردى كه هر معصيت و جهل را از خود بركندى و هر علم و عمل را در خود نشاندى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : به مشعرالحرام مرور كردى آيا نيّت كردى كه شعاير اهل تقوى و اهل خوف را شعار قلب خود قرار دادى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : در مزدلفه مشى نكردى ، و آن سنگ ريزه ها برنداشتى ، و به مشعرالحرام مرور نكردى .
پس از آن امام عليه السلام فرمود: در منى نماز گزاردى ؟ و رمى جمره كردى ؟ و حلق راءس (سر تراشيدن ) را انجام دادى ؟ و فديه (قربانى ) خود را ذبح كردى ؟ و در مسجد خيف نماز خواندى ؟ و به مكه بازگشتى ؟ و طواف افاضه به جاى آوردى ؟ شبلى : آرى .
امام عليه السلام : آنگاه به منى رسيدى و رمى جمره ها كردى آيا نيّت كردى كه به مطلب خود رسيدى و هرگونه حاجت تو برآورده شده است ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه سر تراشيدى آيا نيّت كردى كه از پليدى ها پاك شدى و از هر گناه و بد عاقبتى كه بنى آدم را است به درآمدى مثل آن روزى كه از مادر متولد شدى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه در مسجد خيف نماز خواندى آيا نيّت كردى كه نترسى مگر از خداوند و اميدوار نباشى مگر به رحمت او؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه قربانى خود را ذبح كردى آيا نيّت كردى كه طمع را سر بريدى و به ابراهيم عليه السلام به ذبح فرزندش اقتدا كردى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام : آن گاه كه به مكه بازگشت كردى و طواف افاضه به جاى آوردى آيا نيّت كردى كه افاضه (كوچ كردن ) به رحمت خدا كردى و به طاعت او بازگشت كردى و به سوى او تقرّب جستى ؟ شبلى : نه .
امام عليه السلام فرمود: به منى نرسيدى ، و رمى جمره ها نكردى ، و حلق راءس انجام ندادى ، و قربانيت را ذبح نكردى ، و در مسجد خيف نماز نگزاردى ، و طواف افاضه به جاى نياوردى ، و به سوى خداوند تقرّب نجستى ، چه اين كه تو حج نكردى .
پس شبلى از تفريط حجّش به ندبه و زارى افتاد و پيوسته آداب حج مى آموخت تا سال ديگر از روى معرفت و يقين حج بگزارد.
هدایت شده از آرشیو کانال
الهی! خانه کجا و صاحب خانه کجا؟
طائف آن کجا و عارف این کجا؟
آن سفر جسمانی است و این روحانی. آن برای دولتمند است و این برای درویش.
آن اهل و عیال را وداع کند و این ماسوا را. آن ترک مال کند و این ترک جان.
سفر آن در ماه مخصوص است و این راه همه ماه. و آن را یک بار است و این را همه عمر.
آن سفر آفاق کند و این سفر انفس، راه آن را پایان است و این را نهایت نبود.
آن می رود که برگردد و این می رود که از او نام و نشانی نباشد.
آن فرش پیماید و این عرش. آن مُحرم می شود و این مَحرم.
آن لباس احرام می پوشد و این از خود عاری می شود.
آن لبیک می گوید و این لبیک می شنود.
آن تا به مسجد الحرام رسد و این از مسجد الاقصی بگذرد.
آن استلام حجر کند و این اشتقاق قمر. آن را کوه صفاست و این را روح صفا. سعی آن چند مرّه بین صفا و مروه است و سعی این، یک مرّه در کشور هستی.
آن هروله می کند و این پرواز. آن مقام ابراهیم طلب کند و این مقام ابراهیم.
آن آب زمزم نوشد او این آب حیات. آن عرفات بیند و این عرصات.
آن را یک روز وقوف است و این را همه روز. آن از عرفات به مشعر کوچ کند و این از دنیا به محشر. آن رمی جمرات کند و این رجم همزات. آن حلق رأس کند و این ترک سر.
آن را «لافسوق و لاجدال فی الحج» است و این را «فی العُمر». آن بهشت طلبد و این بهشت آفرین. لاجرم آن حاجی شود و این ناجی. خنک آن حاجی که ناجی است..
الهی توانگران را به دیدن خانه خوانده ای و درویشان را به دیدار خداوندِخانه. آنان سنگ و گل دارند و اینان جان ودل. آنان سرگرم درصورتندو اینان محو در معنا.
خوشا آن توانگری که درویش است.
الهی! تن به سوی کعبه داشتن چه سودی دهد آن را که دل به سوی خداوند کعبه ندارد؟
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
🍀 @Shakhehtoba 🍀
به فکر باشید
انسان باید بیشتر به فکر بنشیند و به نماز برخیزد دنیا را به اهل دنیا واگذارد و نصیب خود را فراموش نکند.خدای تعالی فرمود: و لا تنس نصیبک من الدنیا.
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
🍀 @Shakhehtoba 🍀
بهترین سرمایه سالک
شیخ اجل پورسینا در مقامات عارفان اشارات، فکر لطیف و عشق عفیف در ریاضت نفس قویترین سبب برای تلطیف سر، و اعداد به وصول عشقی حقیقی که بهترین سرمایه سالک در تقرب به حسن مطلق است دانسته است.
نکته 716 از کتاب شریف هزار و یک نکته
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
🍀 @Shakhehtoba 🍀
هدایت شده از آرشیو کانال
روزه سکوت
در روایت است که حضرت عیسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) به حوایون خود، دستور صوم سکوتی داد که افطار آن موت باشد!ما از بس جفنگ میگوییم، دلمان را زنگ فرا گرفته است! باز در روایت است که حضرت آدم (علیه السلام)، با هدهای از اولادش نشسته بود و همه مشغول و سرگرم حرافی و صحبت بودند، یکی از ایشان پرسید که:
شما چرا سخن نمیگویید، شما هم حرفی بزنید!
حضرت آدم (علیه السلام) فرمود: ما که از بهشت خارج شدیم، خدا وعدهای داد که اگر میخواهید دوباره به بهشت بازگردید، از راه سکوت برگردید!
در محضر استاد، ص ۳۹.
#حضرت_علامه_حسن_زاده_آملی
🍀 @Shakhehtoba 🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 از دل و جان (به حضرت وصی امام علی علیه السلام) ایمان داریم، به عقل، به برهان، به خرد، به دلیل...
◽کانال سروش علامه دهر؛
🆔 Sapp.ir/allameyedahr
@shakhehtoba
روز کنعان و مصر به زیبایی زلیخا نبود، چه اینکه مردی به زیبایی یوسف کنعان نبود، آن ماه کنعان اگر بود زلیخا هم ماه مصر است. اما دید نمی تواند آنچه که در نهان اوست برای دیگران به علم فکری و به تعریف علم یقینی بگوید، مجبور است آنها را به علم حق الیقین برساند نه به علم الیقین. و لذا گفت: مجلسی بیارائید. اینها را در تاریخ نگاه بفرمایید که از دری آن معشوق را وارد کنند و از در دیگر بیرون ببرند، چون اینجا جای ماندن این معشوق نیست. من هم اینجایی نیستم، من هم که با او سر و سرّی داشتم من هم اهل اینجا نیستم، ولی او را از آن در وارد کنید و از در دیگر بیرونش ببرید، بگذارید ولو برای چند لحظه ای هم هست ببینند وگرنه این معشوق من یک سابقه غیبت دارد و یک لاحقه غیبت، چون وقتی در جمعی، درون یک فضایی باشیم کسی از دری درون آمد و از دری بیرون رفت، این فرد برای من و شما هم سابقه غیبت دارد و هم لاحقه غیبت دارد، فقط در یک مقطع زمانی ورود و خروج از این سالن مقام حضور می شود، او نمی خواست علی اش حضور دائمی پیدا کند، چون علی غائب، غائب می شود. آن که در غیبت نظام هستی اصل اوست، هرگز در شهود نظام هستی که فرع غیبت است، علی الدوام نمی ماند و لذا گفت یوسفم را نه اینکه بیاورید در جلسه علی الدوام بگذارید نه، بگذارید از دری بیاید و از دری دیگری هم بیرون برود، ولو برای یک چند لحظه ای هم که هست آنها هم به این عشق معشوق من متلبس بشوند. برای چند لحظه ای هم که شده، گرچه دوست ندارم در این عشقم شریک داشته باشم و لذا هیچکس هم با او شریک نشد اگرچه دستشان را هم بریدند. منتهی یک نقشه ای کشید حالا ببینید خداوند چگونه اینها را به ذهن ها القا می کند و اینها نکته هایی است که قرآن آورده، به تعبیر مولوی:
ای برادر قصه چون پیمانه است معنی اندر وی بسان دانه است
[1] - خطبه غدیریه
منبع: افاضات حضرت استاد صمدی آملی -کاشان عید غدیر خم زمان: 86/10/۸
@shakhehtoba