💠 چرا علوم ادبی را علوم ادبی نامیدند؟
در كتاب ارزشمند "منتهى الأرب في لغة العرب" آمده است:
🔸«ادب يعنى نگاهداشت حدّ هر چيز».
به همين لحاظ علوم ادبى را علوم ادبى ناميده اند، چون حافظ و نگهدار حدود معارف مربوط به خودند، و هر رشته اى از علوم ادبى ميزانى براى نگاهداشت حدّ معارف خود است.
🔹مثلا علم عروض، يكى از رشته هاى علوم ادبى است كه ميزان شعر، و نظم سنج است.
اين ميزان، حدّ شعر را نگاه مى دارد، كه دو مصراع يك بيت را با يكديگر مى سنجد، و دو بيت يك غزل يا يك قصيده را توزين مى كند، سپس حكم مى كند كه اين شعر زحاف دارد و موزون نيست، پس علم عروض، علم ادب است كه حدّ شعر را نگاه مى دارد و نمى گذارد كه از قالب خود بدر رود.
🔹علم نحو و صرف از علوم ادبي اند. چرا؟
زيرا كه هر زبان در تأديه معنى براى خود حدّى دارد، جمله بنديها و تركيب عبارات آن حدّى دارد، خواندن او حدّى دارد، اعراب او حدّى دارد، علم صرف و نحو، دستور مى دهند كه اين كلمه و اين جمله بايد اينطور اداء كنيد، و بايد بدين وجه پياده نمائيد و بدين صورت بخوانيد، خلاصه، زبان را در قالب خودش نگاه مى دارند، و نمى گذارند از خود بدر برود.
چه همينكه از حدّ خود بدر رفت كج و معوّج مى شود و به غلط معنى مى دهد، هرچيز كه در حدّ خود باشد، موزون و مطبوع است.
***
برگرفته از: مجموعه مقالات علامه حسن زاده، ص128.
#نکات_علمی
@shakhehtoba
💠 حروفی که خداوند به آدم آموخت.
🔹علامه حسن زاده آملی:
در اول رساله كريمه هدايتنامه آمده است كه:
🔸تمامى حروف كه حق عزّ شأنه، به آدم آموخته و مجموع فرزندان آدم از عرب و عجم و ترك و هند و غيره به آن سخن مى گويند، سى و دو حرف است، و آن اين است:
🔅«ا ب ت ث ج ح خ د ذ ر ز س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ك ل م ن و ه ى پ چ ژ ك».
🔸و هيچ طايفه اى از بنى آدم به تمامى اين حروف سخنگو نيستند إلّا اهل فارس، كه به لغت عرب و لغت اصلى خود درهم آميخته سخن مى گويند.
🔺(و ما میبینیم حتی کشورهای شرقی با اینکه دارای الفبای بسیار زیاد هستند، اما اصوات تشکیل دهنده الفبایشان، به سی و دو حرف نمی رسد.)
***
برگرفته از: هزار و یک کلمه، کلمه 343، علامه حسن زاده آملی.
#نکات_علمی
@shakhehtoba