هدایت شده از صبح حسینی
دم دروازهی ساعات خدا رحم كند
به دلِ عمه سادات خدا رحم كند
محملم پرده ندارد مددی يا ستّار
حاجتم وقت مناجات خدا رحم كند
چشم من تار شده يا تو به هم ريخته ای؟!
گريه دار است ملاقات، خدا رحم كند
كو علمدار حرم؟ آبرويم در خطر است
وسط اين همه الوات خدا رحم كند
سَرِ بازار به انگشتْ نشانم دادند
رد شدم با چه مكافات خدا رحم كند
به همان خنجر كُنْدی كه تو را زَجْرَت داد
مي كند شِمْر مُباهات خدا رحم كند
سرت از نيزه زمين خورد دلم ريخت حسين
زير پا رفتی به لبهات خدا رحم كند
نيزه نيزه شده از بس گلوی پارهی تو
گم شدی بين جراحات خدا رحم كند
به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجی زده اند
تا نميرم ز بليّات خدا رحم كند
چشم يك شهر به دنبال كنيز است حسين
تا كنم حفظ امانات خدا رحم كند
چانه می زد سَرِ گهواره يكی پيش رباب
بهر تسكين مصيبات خدا رحم كند
قاسم نعمتی
#مرثیه_ورود_اهل_بیت_به_شام
#مرثیه_اسارت_اهل_بیت
https://eitaa.com/sobhehoseini